چگونه پروژه مشترک علمی با اسرائیل دو قربانی جدید گرفت+ سند

دکتر شهریاری نیز مانند علیمحمدی عضو پروژه سزامی بود که اسرائیل نیز در این پروژه همکاری دارد.
  

مشرق- وقتی سال گذشته پس از شهادت دکتر علیمحمدی استاد دانشگاه تهران اعلام شد که وی عضو پروژه سزامی بوده است برخی گمانه‌ها بر این قرار گرفت که احتمال شناسایی او از طریق تیم علمی رژیم صهیونیستی فعال در این پروژه مشترک که مرکز آن در اردن است مطرح شد.


سال گذشته پس از اینکه گمانه‌های ارتباط پرژه سزامی با ترور علیمحمدی مطرح شد، رئیس مرکز همکاریهای علمی و بین المللی کوشید تا این ارتباط را به طور کامل رد کند. وی در گفت‌و گو با مهر ضمن تائید فعالیت علیمحمدی در سزامی گفت: استاد مسعود علیمحمدی به عنوان نماینده ایران در سزامی فعالیت می کرده و در جلسات شورای بین المللی سزامی حضور داشته و به جز این فعالیت تحقیقاتی دیگری در سزامی نداشته است.
محمد حسین دوستدار افزود: دکتر مسعود علیمحمدی از دو سال گذشته یعنی در زمان وزارت دکتر محمد مهدی زاهدی در وزارت علوم به عنوان نماینده ایران در سزامی منصوب شده بود.
وی در نهایت نتیجه گیری می‌کند: اتفاقی که برای دکتر مسعود علیمحمدی افتاد نمی تواند به فعالیت وی در شورای بین المللی سزامی ارتباط داشته باشد. فعالیت در سزامی یک فعالیت صلح آمیز بوده و علمی است.
عجیب اینجا است که دکتر مجید شهریاری نیز یکی از اعضای همین گروه علمی از سوی ایران بوده که به عنوان مشاور با این تیم فعالیت می‌کرده است.


 

نکته جالب تر این است که مشخصات شهریاری و برخی دیگر از اعضای این گروه به همراه ایمیل و شماره تلفن در سایت خارجی این پروژه موجود است.
سال گذشته با در گرفتن برخی بحث‌ها درباره حضور رژیم صهیونیستی در پروژه سزامی مسئولان علمی کشور به نوعی این فعالیت را در این پروژه توجیه کردند.اما متاسفانه هیچگاه احتمال نقش دانشمندان رژیم صهیونیستی و عوامل این رژیم در ترور دانشمندان ایرانی فعال در سزامی به دقت بررسی نشد.


 

عجیب تر اینکه با وجود همه ابهامات امنیتی حاصل از همکاری صهیونیست‌ها و مرکزیت اردن در این تحقیقاتٰ مجلس شورای اسلامی این پروژه را تصویب کرده و همکاری ها ادامه دارد.
باید پرسید چند ترور دیگر برای به فکر اقتادن در این زمینه کافی است؟

ترور دو دانشمند هسته‌ای ایران چندی بعد از تهدید انگلیس

امروز در حالی دو دانشمند هسته‌ای ایران ترور شدند که چندی پیش رئیس سازمان جاسوسی انگلیس در سخنرانی علنی بی‌سابقه خود، از کافی نبودن دیپلماسی و لزوم استفاده از اهرم اطلاعاتی و جاسوسی برای متوقف ساختن ایران سخن گفته بود.  
 

به گزارش مشرق، ترور دکتر فریدون عباسی دوانی و دکتر مجید شهریاری دو استاد برجسته دانشگاه شهید بهشتی تهران در حالی انجام شد که رئیس سازمان جاسوسی انگلیس 28 اکتبر سال جاری از کافی نبودن دیپلماسی برای مقابله با ایران و استفاده از روش‌های دیگر برای ایجاد مشکل برای این کشور سخن گفته بود.
به نوشته روزنامه "تلگراف"، "سر جان ساورز"، رئیس سازمان جاسوسی "ام‌آی 6" انگلیس چندی پیش با بیان این مطلب که اقدامات اطلاعاتی نقش کلیدی را در متوقف ساختن ایران ایفا می‌کنند گفت: دیپلماسی به تنهایی کافی است و اقدامات اطلاعاتی نقش موثری در متوقف ساختن ایران دارد. بطوری که این اقدامات سال گذشته ایران را وادار به افشای دومین کارخانه غنی‌سازی اورانیوم خود کرد که در نتیجه آن فشارهای دیپلماتیک به این کشور نیز افزایش یافت.
رئیس سازمان جاسوسی انگلیس با تاکید بر آنکه از هر اقدام جاسوسی و اطلاعاتی برای ضربه زدن به کشورهای هدف خود استفاده می‌کند افزود: متوقف ساختن اشاعه هسته‌ای تنها با دیپلماسی صرف ممکن نیست. ما نیاز به عملیات‌های جاسوسی و اطلاعاتی داریم تا بتوانیم کار را برای کشورهایی مثل ایران سخت‌تر کنیم.
به نوشته روزنامه تلگراف، اظهارات ساورز که اولین سخنرانی علنی یک رئیس سازمان جاسوسی انگلیس محسوب می‌شود، در حالی بیان شد که شش قدرت هسته‌ای به دنبال ادامه گفت‌وگوهای خود با ایران هستند.
بر اساس این گزارش، چند هفته بعد از تاکید رئیس سازمان جاسوسی انگلیس مبنی بر آنکه باید رژیم ایران را متوجه ساخت که منافعش در کجا قرار دارند، دو دانشمند هسته‌ای کشور ترور می‌شوند. همین امر نیز موجب شده تا بسیاری از کارشناسان مسایل سیاسی با توجه به نزدیک بودن زمان مذاکرات هسته‌ای ایران و غرب، سخنان ساورز و ترور اخیر دانشمندان ایرانی را با هدف سخت‌تر کردن شرایط برای ایران توصیف کنند.
ساورز همچنین در ادامه سخنان خود با تاکید بر لزوم ایجاد مشکل برای ایران به منظور به تعویق انداختن برنامه هسته‌ای این کشور گفت، هرچقدر که تلاش‌های بین‌المللی بتواند تلاش‌های هسته‌ای ایران را با وقفه روبرو کند، ما وقت بیشتری برای ایجاد یک راه‌حل سیاسی خواهیم داشت.
پیش از این نیز نشریه "نیویورکر" از تلاش‌های سازمان سیا برای بی‌ثبات‌سازی ایران بوسیله عملیات‌های سری و کمک به گروه‌های تروریستی معاند خبر داده بود.
 

تشریح حادثه ترور اساتید از زبان سردار ساجدی نیا


تشریح حادثه ترور اساتید از زبان سردار ساجدی نیا

هیچ گروهی مسئولیت بمب ‌گذاری را بر عهده نگرفته و مظنونی نیز در این زمینه شناسایی نشده است.

فرمانده نیروی انتظامی تهران بزرگ با تشریح حادثه ترور دو استاد دانشگاه در صبح دوشنبه گفت: هیچ گروهی مسئولیت بمب ‌گذاری را بر عهده نگرفته و مظنونی نیز در این زمینه شناسایی نشده است.
به گزارش خبرنگار مهر، سردار حسین ساجدی‌ نیا ظهر دوشنبه در نشستی با حضور خبرنگاران به تشریح جزئیات دو حادثه تروریستی صبح امروز پرداخت و گفت: پلیس صبح امروز مطلع شد که دو مورد انفجار در تهران رخ داده است.
وی ادامه داد: طی بررسی‌ها مشخص شد ساعت 8 صبح دو اقدام تروریستی در مورد دو مدرس دانشگاه شهید بهشتی در تهران رخ داده که اولی در محدوده بلوار ارتش و دومی در محدوده ولنجک و دانشگاه شهید بهشتی بود.
سردار ساجدی‌نیا گفت:‌ انفجار اول منجر به شهادت مدرس دانشگاه شهید بهشتی و زخمی شدن همسر و راننده وی شد و انفجار دوم نیز منجر به زخمی شدن دومین استاد دانشگاه و همسر وی شد.
وی افزود: در حال حاضر وضعیت جسمانی آقای عباسی و همسرشان مناسب است.
ساجدی نیا با تاکید بر اینکه تا کنون هیچ گروهی مسئولیت بمب ‌گذاری را بر عهده نگرفته و مظنونی نیز در این زمینه شناسایی نشده است گفت: هر دو اقدام تروریستی از سوی راکبان موتورسیکلت بوده و به گفته شاهدان موتورسواران این بمب را به بدنه خودروها از طریق آهن ربا متصل کرده بودند که بمب پس از چند ثانیه منفجر شد.
وی افزود: هر دو خودروی این استادان در حال حرکت به سمت دانشگاه شهید بهشتی بود.
سردار ساجدی‌نیا گفت: ‌پیگیری‌های پلیس و دستگاه قضائی برای مشخص شدن عاملان این بمب گذاری‌ها ادامه دارد.
وی افزود:‌ سیستم محافظت از اساتید دانشگاه‌ها بر عهده مجموعه دانشگاه و وزارت دفاع است و آنان باید پاسخگو باشند.
فرمانده نیروی انتظامی تهران بزرگ با تکذیب خبر تعقیب و گریز یک دستگاه خودروی 206 در دانشگاه شهید بهشتی و تیراندازی پلیس به سوی آنان گفت: تا کنون هیچ مظنونی در این زمینه شناسایی نشده است و این اخبار کذب است.
وی اظهار کرد: در حال حاضر در مورد نوع بمب اظهار نظر نمی‌کنیم زیرا کارشناسان بر اساس میزان تخریب و مواد منفجره در حال بررسی نوع بمب هستند.
سردار ساجدی نیا ادامه داد: ‌همسران این دو استاد دانشگاه نیز جزو شاغلان دانشگاه شهید بهشتی بودند.
وی گفت: طبق اظهار نظر شاهدان، موتور سیکلت اول که اولین بمب‌گذاری را انجام داده از نوع پولسار بوده و نوع موتورسیکلت دوم هنوز مشخص نیست.
صبح امروز بین ساعت 7 تا 8 دو نفر از اساتید فیزیک دانشگاه شهید بهشتی که عازم دانشگاه شهید بهشتی بودند توسط افراد ناشناس مورد سوء قصد قرار گرفتند.
بر اساس این گزارش، در ترور اول دکتر مجید شهریاری عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی به شهادت رسیده و دو نفر همراه وی مجروح شده اند.
در ترور دوم دکتر فریدون عباسی دوانی دیگر استاد دانشگاه شهید بهشتی در میدان نزدیک این دانشگاه در اقدامی مشابه مورد سوء قصد قرار گرفت که بلافاصله متوجه موضوع شده و از محل حادثه می گریزد. این استاد دانشگاه و همراه وی در این حادثه جان سالم به در برده اند.

جایزه فارین پالیسی به کروبی و سروش برای فحاشی: شما متفکرید!

جایزه فارین پالیسی به کروبی و سروش برای فحاشی: شما متفکرید!


نشریه فارین پالیسی نزدیک به دستگاه سیاست خارجی امریکا که سال گذشته زهرا رهنورد را به‌عنوان نفر سوم در میان 100 متفکر سال خود معرفی کرده بود، در سال 2010، سروش و مهدی کروبی را در لیست خود قرار داد.

 این نشریه امریکایی که کروبی را در رده چهل و یکم لیست خود قرار داده، در توضیح علت این انتخاب، از وی به‌عنوان فردی یاد کرده که از سال گذشته تاکنون همچنان با شجاعت! ادعاهای خود را تکرار می‌کند.

همچنین، این نشریه دلیل قرار دادن سروش در رده چهلم لیست صد نفره خود را یک پیشگویی از او عنوان کرده مبنی بر اینکه وی 10 سال قبل پیش‌بینی کرده بود جنبش سبزی در ایران به‌وجود خواهد آمد! البته این نشریه زمان و مکان این غیب‌گویی سروش را اعلام نکرده است.

100 چهره برتر که در اواخر هر سال میلادی در برخی نشریات معرفی می‌شوند، در نشریات مشهوری مانند تایم و فارین پالیسی عمدتاً با انگیزه اسطوره‌سازی از شخصیت‌های همسو با نظام لیبرال سرمایه‌داری انجام می‌شود و در کشورهای با رویکرد ضدامریکایی نیز افرادی با جهت‌گیری‌های همسو با امریکا معرفی می‌شوند.

فارین پالیسی که در توضیح علت انتخاب کروبی به‌عنوان متفکر!‌هیچ توضیحی در زمینه تفکرات و اندیشه‌های وی! نداده است، سال گذشته نیز پس از انتخاب رهنورد، مجبور به ارائه توضیح در این زمینه شد، به طوری که سوزان گلاسر سردبیر نشریه در گفت‌وگو با رادیو فردا رسانه سازمان سیا که علاقه ویژه‌ای به برجسته کردن این خبر دارد، گفت که "مقصود ما از انتخاب زهرا رهنورد و معرفی او به عنوان یکی از متفکران سال 2009 این نبود که وی را واقعاً یک متفکر برجسته بدانیم، بلکه منظور ما این بود که موضوع جنبش سبز در ایران که حرکتی علیه نظام اسلامی این کشور بوده است زنده بماند."

با این حال، انتخاب کروبی به‌عنوان متفکر سال علاوه بر اینکه به اعتبار این نشریه که تلاش زیادی برای علمی نشان دادن وجهه خود دارد، ضربه وارد می‌کند، دستمایه طنز در محافل سیاسی و رسانه‌ای کشورمان نیز خواهد شد.
 



 

خشم ضد انقلاب از لباس بسیجی محسن رضایی

خشم ضد انقلاب از لباس بسیجی محسن رضایی


حضور محسن رضایی در این مراسم با لباس مقدس بسیجی باعث گردید که نگاه آنها نسبت به نحوه انجام مراسم تغییر نماید و از دیدگاهی دیگر نسبت به تبیین و تفسیر این رویداد مهم که بیانگر اتحاد بسیجیان در زمان جنگ تحمیلی بوده اسنت به دیدگاه دیگری نگاه نمایند.


اقدام محسن رضایی، یکی از کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری دهم، که با لباس بسیجی در اجتماع یکصد و ده هزاری بسیجیان شرکت کرده بود، خشم محافل ضد انقلابی را به همراه داشت.

در این اجتماع پرشور که به مناسبت عیدغدیرخم برگزار شد، جمع کثیری از بسیجیان به نمایندگی از دیگر بسیجیان کشور، بار دیگر با مقام معظم رهبری بیعت کردند. سایت های ضدانقلابی، به محض انتشار خبر این اجتماع، در واکنشی شتابزده آن را مراسمی سفارشی خواندند.
با این وجود، انتشار تصاویری از این مراسم، که در آن محسن رضایی با لباس بسیجی در معیت مقام معظم رهبری حضور داشت، سبب شد سایت های ضدانقلاب و وابسته به جریان فتنه سبز، بار دیگر رضایی را آماج حملات خود قرار دهند. در یکی از این سایت ها نوشته بود؛ "حضور محسن رضایی در این مراسم آن هم با لباس بسیجی نشان داد که ما در باره او اشتباه می کردیم. به گمانم نمی توان و نباید رضایی را در کنار دیگر کاندیداهای معترض قرار داد." یکی دیگر از این سایت ها پیشنهاد داده "با توجه به مواضع رضایی در حمایت از حکومت، سایت های سبز از این پس اخبار او را پوشش ندهند."
 


چرا این همه عصبانیت!پوشیدن لباس یک بسیجی ساده نشان داد محسن رضایی همچون همیشه خود را سرباز ملت ایران و رهبر انقلاب می داند. این محسن، همان محسن 30 سال پیش است که برای تحقق آرمان های ازادی طلبی و ظلم ستیزی، خود را در معرض انواع و اقسام خطرها قرار داد و بارها تا مرز شهادت پیش رفت.

محسن رضایی فردی بود که به دلیل مواضع اصولی خود در قبال حوادث پس از انتخابات، سران فتنه و جریان ضد انقلاب نتواستند وی را به نام خود مصادره کنند و در راستای اهداف ناصواب خویش تحرک بکنند.

البته خشم ضد انقلاب و جریان فتنه از محسن رضایی فقط مربوط به پوشیدن لباس بسیجی و حرکت وی در مسیر انقلاب و نظام و رهبری نیست چرا که از همان ابتدای حوادث پس از انتخابات که جو سیاسی کشور بسیار متاثر از توهمات برخی بود بسیار معقول و منطقی مسیر خود را از جریان فتنه جدا کرده و از آن ها برائت جست و خود را سرباز رهبری و مردم ایران خواند.

وی در نامه ای که پس از حماسه 9 دی به رهبر انقلاب نوشت، همواره بر ایجاد وحدت و استقبال از بازگشت فریب خوردگان و جدا شدگان از ملت ایران تاکید کرد .

وی نوشته بود: «اینجانب که از میدان فردوسی تا دانشگاه تهران در جمع راهپیمایان حضور داشتم شور و احساس خالصانه و عاشقانه مردم نسبت به امام حسین(ع)، ولایت و نظام مقدس جمهوری اسلامی را مشاهده کردم، از همه اقشار و گروه‌های سیاسی در میان جمعیت دیده می‌شد.

پس از انتخابات، این نخستین بار بود که ملت ایران یکپارچه و یک صدا دیده می‌شدند. زنان و مردان و جوانان بسیاری را از نزدیک می‌دیدم که ضمن آنکه از حوادث روز عاشورای تهران متاثر بودند، اشک شوق هم در چشمانشان حلقه زده بود و از این که دوباره خود را در پرتو امام حسین(ع) و ولایت یافته‌اند شاد بودند. صحنه تظاهرات دیروز، مصداق بارز پیام وحی بود که «واعتصموا بحبل الله جمیعا و لاتفرقوا».

این حادثه می‌تواند سرآغاز یک تحرک جدی در پیشرفت امور کشور و پایان بخشیدن به نگرانی‌ها و ابهامات ماه‌های اخیر در سرمایه گذاری‌های اقتصادی و سایر فعالیت‌های کشور شود، ولی شک ندارم که افراط گرایانِ هر دو طرف، با رفتارهای نادرست از یک سو و دشمنان کمین کرده ملت ایران با بغض و عصبانیت از سوی دیگر، تلاش خواهند کرد آثار و دستاوردهای این حرکت عظیم را خنثی کنند.

اینجانب به عنوان سرباز رهبری و ملت ایران ضمن تشکر از مردم و تبریک به جنابعالی، تقاضا می‌کنم که تمام فعالان سیاسی و بزرگان انقلاب به پیروی از ملت ایران به صورت دسته جمعی در سپاسگزاری از حرکت مردم به یک حرکت نمادین دست بزنند...."
پس از این نامه نیز وی مورد حمله و تخریب جریان فتنه و ضد انقلاب قرار گرفت که البته برخی داخلی ها نیز با برداشت های نادرست و کج سلیقگی های خود هیزم بر اتش خارج نشین ها ریختند.

دبیر مجمع تشخیص مصلت نظام فردی بود که از همان نوجوانی مبارزه علیه ظلم و استبداد طاغوتی را آغاز کرد و پس از انقلاب نیز منشا اثر بسیاری از اقدامات مهم انقلاب بود.

وی در روزهای بسیار سخت مسئولیت فرماندهی سپاه پاسدارن را بر عهده گرفت و به گواه شواهد، اسناد به خوبی توانست خیال های واهی منافقین و ارتش بعثی عراق را از بین ببرد.
 
محسن کیست؟
محسن رضایی مبارزه سیاسی فرهنگی با رژیم شاه را از ترم دوم هنرستان صنعتی آغاز نمود و در حالی که خود را برای شرکت در کنکور دانشگاه ها آماده می کرد، در رابطه با این فعالیت های سیاسی توسط ساواک اهواز بازداشت شد و مورد شکنجه و بازجویی قرار گرفت.

در سال ۱۳۵۲ و در ۱۷ سالگی، پس از تحمل پنج ماه زندان انفرادی و یک ماه حبس در بند عمومی زندان آخراسفالت اهواز، دور جدیدی از فعالیت های سیاسی خود را آغاز نمود؛ و توانست همزمان با تکمیل تحصیلات خود در هنرستان صنعتی شرکت ملی نفت ایران، اقدام به گسترش تشکیلات اولیه نماید.

وی پس از برقراری ارتباط با مبارزان شهرهای خرمشهر، دزفول و تهران، منجر به تشکیل یک گروه منسجم با مشی پارتیزانی و چریکی گردید که به زودی و با الهام از آیات ۱۷۲ و ۱۷۳ سوره مبارکۀ صافّات (انّهم هم المنصورون و انّ جندنا لهم الغالبون)، جمعیت منصورون نامیده شد.                                     

درسال ۱۳۵۳ پس از قبولی در رشته مهندسی مکانیک دانشگاه علم و صنعت به تهران آمد و در محلۀ نارمک ساکن شد. در همین سال ازدواج نمود و در کنار مبارزه و تحصیل دانش، در بخش مهندسی «طراحی پایه» کارخانجات ارج و ایران تایر، مشغول به کار شد.

با شدت گرفتن فشار ساواک بر گروه های چریکی، ناچار شد دانشگاه و کار صنعتی را رها کند. زندگی مخفی را در پیش گرفت و در فاصله سال های ۱۳۵۳ تا ۱۳۵۷ به کادرسازی و گسترش تشکیلات جمعیت منصورون همت گمارد تا شاخه های تشکیلات در ۷ استان و ۱۷ شهرستان مهم کشور راه اندازی گردد.

در آستانه پیروزی انقلاب و ورود امام خمینی (ره) به میهن، جمعیت منصورون به عنوان بزرگترین گروه چریگی طرفدار حضرت امام (ره) و روحانیت (به همراه گروه توحیدی صف و گروه موحدین) وظیفۀ حفاظت از جان حضرت امام (ره) را برعهده گرفت.                       

در سال ۱۳۵۸ که به پیشنهاد استاد شهید مرتضی مطهری، ۷ گروه مسلح مسلمان با یکدیگر ادغام شدند تا بازوی مسلحی برای حفاظت از انقلاب نوپای اسلامی باشند، او از سوی گروه منصورون به عضویت شورای مرکزی «سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی» در آمد. عضویت او در این سازمان بیش از ۳ ماه به طول نیانجامید و در خرداد ۱۳۵۸ با حمایت حضرت امام(ره) واحد اطلاعات و بررسی های سیاسی را در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بنیان نهاد و به عضویت شورای فرماندهی سپاه درآمد.

در شهریور ۱۳۶۰ از سوی حضرت امام خمینی(ره) به فرماندهی کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (به عنوان پنجمین فرمانده کل سپاه) منصوب شد و در دوران پرافتخار هشت سال دفاع مقدس، فرماندهی سپاه اسلام را برعهده داشت.

در دوره تصدی فرماندهی کل سپاه پاسداران، سازمان رزم سپاه را طرح ریزی کرد و به فرمان حضرت امام(ره)، سپاه را به ۳ نیروی زمینی، دریایی و هوایی مجهز نمود و توانست سپاه را در قالب ۵ نیرو سازماندهی کند. در این دوره همچنین اقدام به تأسیس ۲ دانشگاه امام حسین (علیه السلام) و بقیه الله (عجل الله فرجه) نمود و به منظور بهره گیری از ظرفیت یگان های مهندسی سپاه برای کمک به دولت در اجرای طرح های عظیم سازندگی کشور، خود شخصاً فرماندهی قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء را برعهده گرفت.

وی که تحصیلات دانشگاهی خود را در سال ۱۳۵۳ رها کرده بود، پس از برقراری صلح، ضمن تغییر رشته از مهندسی مکانیک به اقتصاد، مقطع کارشناسی را در دانشگاه تهران گذراند. تحقیق جامع او در مقطع کارشناسی در سال ۱۳۷۱ و در قالب یک کتاب به چاپ رسیده است. در مقطع کارشناسی ارشد اقتصاد، مطالعات خود را بر روی سیاست های پولی و بانکی متمرکز کرد و موضوع رسالۀ علمی خود را در این باره برگزید.

در شهریور ۱۳۷۶ پس از قبول استعفای وی توسط رهبر انقلاب، از سوی ایشان به عنوان «دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام» منصوب گردید. و مطالعات اولیه برای تنظیم سند چشم انداز ۲۰ سالۀ ایران را آغاز نمود.

وی با تکمیل تحصیلات خود در مقطع دکتری اقتصاد دانشگاه تهران، عهده دار مسئولیت ادارۀ کمیسیون اقتصاد کلان مجمع تشخیص مصلحت نظام شد. رسالۀ دکتری وی که در سال ۱۳۷۹ نگاشته شده، در قالب یک کتاب منتشر شده است.

وی همچنین با پذیرفتن مسئولیت کمیسیون های تخصصی سند چشم انداز ۲۰ ساله، سیاست های کلی نظام در جذب سرمایه گذاری خارجی و سیاست های کلی اصل ۴۴ قانون اساسی، کوشیده است تا از تجارب و دیدگاه های مدیریتی و اقتصادی خود برای سیاست گذاری بلندمدت کشور در حوزه های مختلف استفاده نماید تا ایران اسلامی به جایگاهی مناسب برای زندگی شایستۀ ایرانیان برسد.

بیانیه موسوی به مناسبت 16 آذر

جرس: میرحسین موسوی، در پیامی خطاب به دانشجویان و به مناسبت فرارسیدن ماه آذر، آنها را "همراهان پرمهر و شجاع جنبش سبز" نامیده و اعلام کرده است که این پیام را "با توجه به ایجاد محدودیتها برای دیدار مستقیم با دانشجویان، به عنوان قدردانی" برای آنان فرستاده است.


به گزارش کلمه، موسوی آذر را ماه دانشجو نامیده و تلاش کرده است در این پیام به بخشی از سوالات و دغدغه هایی که در این مدت از سو دانشجویان مطرح شده، پاسخ دهد.


وی در بند نخست پیام خود «شیوه خریدن فرصت» توسط دولتمداران را مورد نقد قرار داده و گفته است: همه جا صحبت از فشارهای طاقت فرسا بر خانواده هایی است که این روزها بیش از هر زمان دیگر با فقر و نداری دست و پنجه نرم می کنند. صاحب منصبان نظامی و انتظامی به صراحت از بیمناکی خود نسبت به واکنش های عصبی مردم و خطر سوء استفاده های احتمالی دشمنان خارجی و مخالفان داخلی سخن می گویند.

 

وی در همین پیام، ضمن یادآوری تجربه کهریزک، کوی دانشگاه و عاشورای تهران و با تاکید بر این که اقتدارگرایان خروش مردم را در راهپیمائیهای ۲۵ و۲۸ و۳۰ خرداد و دیگر روزها ندیده و به تجمع های مهندسی شده دلخوش کرده اند، نتیجه گرفته که نشانی از بصیرت برای برگشت به سوی مردم دیده نمی شود.

 

موسوی با اشاره به این پرسش مهم بسیاری از همراهان جنبش سبز که در این روزها که امکان بیان اعتراض ها به سبب سرکوب های شدید و برخوردهای امنیتی وجود ندارد، چه باید کرد؟ گفته است که پاسخ به این پرسش باید محصول عقل جمعی باشد و همه همراهان راه سبز امید باید راهکار ارائه کنند. وی با تاکید بر اینکه «آگاهی چشم اسفندیار خودکامگان است»، گسترش آگاهی در میان مردم را یکی از مهمترین راهکارها در شرایط موجود دانسته است.

 

میرحسین در پایان ضمن تجلیل از مبارزان در بند از زن و مرد، به ویژه دانشجویان در بندی که نشان داده اند راه سه آذر اهورایی ۱۶ آذر فراموش نشده است، رسیدگی به خانواده های شهدا و آسیب دیدگان جنبش سبز را جزو وظایف همه ما دانسته است.

 

متن کامل پیام میرحسین موسوی به مناسبت ماه دانشجو به این شرح است:

 

بسم الله الرحمن الرحیم

دانشجویان همراه جنبش سبز،

دوستان جوان و پرمهر و شجاع هموطن،

سلام و درود بر شما باد

 

در آستانه ماه آذر -ماه دانشجو- در یادآوری ایستادگی ها و مبارزات شما برای پاسداری از حقوق ملت ایران و حق حاکمیت مردم بر سرنوشت خود، لازم دیدم چند کلمه از باب قدردانی و احترام برای شما عزیزان بنویسم، به ویژه آنکه امکان دیدار مستقیم با شما کم شده است.

 

در دوسال اخیر، در ملاقات هایی که با شما داشته ام و یا در نامه ها و یادداشت هایی که فرستاده اید، همواره شاهد دغدغه های شما درباره آینده ایران عزیز و جنبش سبز آزادیخواهانه مردم ایران بوده ام. و البته از شما نیز جز این انتظار نیست، چرا که در سرزمین ما، دانشجو همواره ی تاریخ دیده بان بیدار مخاطراتی بوده است که جامعه ایرانی را تهدید می کرده است و در این راه خود نیز، به گواهی تاریخ، از خطرهای بزرگ در راه دفاع از مردم و ملت استقبال کرده است. و مگر نه این است که ۱۶ آذرماه هرسال یادآور حادثه تلخی است که در آن، دانشجویان هوشیار و پیشتاز این دیار، که در برابر استبداد داخلی و استعمار خارجی حامی آن دهان به اعتراض گشوده بودند، به خاک و خون کشیده شدند؟ در آن روز مستبدان و خودکامگان تصور می کردند که بعد از آن سرکوب و کشتار، دهان انتقاد و اعتراض برای همیشه بسته خواهد ماند؛ خطایی که همه کسانی که به پیروزی برپایه ارعاب تکیه می کنند مرتکب می شوند، و چه بد تکیه گاهی است ابزارسرکوب برای بقای چند روز بیشتر.

 

مستبدان روز به روز تنهاتر می شوند / مستبدان زمانی بیدار میشوند که بسیار دیر است

 

 

مستبدان نمی دانند که به کارگیری زر و زور و تزویر، فاصله مردم را با آنها بیشتر می کند، وآنها را به کنج خلوتکده تخیلی به ظاهر امنی می راند که توسط مداحان و ثناگویان منفعت جوی و دشمن مردم طراحی و اجرا شده است، تا بلکه تألم ناشی از از دست دادن پشتوانه مردم را از یاد ببرند.

 

مستبدان، روز به روز تنهاتر می شوند و به همه چیز و همه کس گمان بد می برند، دوستان دیروزشان را از خود می رانند، و هر انتقاد و نصیحتی را توطئه ای برای نابودی خویش می پندارند. و بدتر آنکه منافع خودشان را مساوی با منافع ملی می گیرند و در چنین وضعی ناچار به سلاح داران تکیه می کنند، و به دنبال کسانی می گردند که چشم و گوش بسته از آنها فرمان برند و سایه شک و تردید نسبت به افکار و اعمال آنها را حتی برای لحظه ای از دل نگذرانند.

 

مستبدان در دایره تنگی که برای خود فراهم کرده اند، آنقدر گرد خویش می چرخند که از شنیدن همهمه سقوط کاخ خودکامگی و خودرایی باز می مانند و زمانی بیدار می شوند که بسیار دیر است برای بازگشت به آغوش مردم.

 

طایفه طایفه کردن و تحقیر مردم، روش مشترک مستبدان و فرعونیان / رنگ قدسی بخشیدن به قدرت بدترین جنبه جباریت است / عده ای خود را برتر از قانون و مستغنی از آرا و نظرات مردم می دانند / دزدها و دیکتاتورها از قانون بدشان می آید

آنان نمی دانند که دهان و گوش و چشمان مردمان را شاید بتوان از گفتن و شنیدن و دیدن بازداشت، اما اندیشیدن موهبتی الهی است که دروازه های خلوتگاه آن به روی زورمندان بسته است. راز این همه احساس خطر از دانش و دانشجو و دانشمند، این همه اضطراب از آزادی چرخش اطلاعات، این همه ترس از رسانه های آزاد، این همه واهمه از تجمع حتی آرام و مسالمت جویانه منتقدان و معترضان، و نیز این همه تلاش برای بیگانه نمایی دوستان مردم و انقلاب، و روند مستمر پایان ناپذیر ناخودی کردن فرزندان ایران، این همه هراس از هرآنچه با عقلانیت جمعی پیوند دارد و این همه پرهیز از هر آنچه با برنامه ریزی و مدیریت دانش محور مرتبط است آیا درهمین نیست؟ و سرانجام، مستبدین در جهت کسب پیروزی با حاکمیت ترس، از همان روشی استفاده می کنند که فرعون و همه فرعونیان بهره بردند. طایفه طایفه کردن مردم «با خودی و غیرخودی کردن ملت» و قرار دادن مردم در مقابل هم، تحقیر مردم با گوساله و بزغاله و خس و خاشاک نامیدن برای واداشتن آنها به کرنش، و سرانجام رنگ قدسی بخشیدن به قدرت، که «انا ربکم الاعلی». و این آخری به گواهی تاریخ بدترین جنبه جباریت است. یعنی واجب است که اطاعت کنید و سوال نکنید و ما برتر از آن هستیم که مورد سوال قرار گیریم. آیا قانون گریزیهای گسترده و حساسیت در برابر خواست بازگشت بدون تنازل به قانون اساسی وعدم تمکین در مقابل رای مردم و گریز از انتخابات های آزاد و رقابتی غیرگزینشی و بستن روزنامه ها جز این معنی می دهد که عده ای خود را برتر از قانون و مستغنی از آرا و نظرات مردم می دانند؟

 

مگر امام رحمت الله علیه در سال ۵۹ نگفت «همه روی قانون عمل بکنند. این قانونی که ملت برایش رای داده است. همین رای نداده است که توی طاقچه بگذارید و کاری به آن نداشته باشید. بروید مشغول کار خودتان بشوید.»

 

ودر سال ۶۰ نیز فرمودند:

«البته دزدها از قانون بدشان میاید و دیکتاتورها هم از قانون بدشان می آید»

وهم ایشان بودند که در جواب نامه صریح نمایندگان مجلس در مورد انحراف نظام از حدود قانون اساسی گفتند که همه باید به قانون برگردیم.

 

اقتصاد بیمار، سیاست های من در آوردی و فساد عمیق / کجا رفت وعده نفت بر سرسفره ها و قول برخورد با مفسدین؟ / محکومیت بخشنامه ای و آمرانه جنبش سبز و سه میلیون دانشجوی آگاه

 

 

۱- چنین است دوستان عزیز که امروز، به واسطه به کارگیری شیوه غلط خریدن فرصت های زودگذر از طریق ایجاد بحران های پیاپی، هزینه های سنگینی بر مردم ما تحمیل می شود، تا با تمسک به شیوه از پیش شکست خورده فرار به جلو، تحکیم مناسبات فرقه ای با الگوی «اطاعت محض یا اخراج»، برانگیختن کینه های ناشی از شکاف عمیق تر شده میان فقرا و اغنیا، این قدرت چندروزه چند روزی بیشتر در دست قدرتمندان باقی بماند.

 

روندی که می بایست در بستر اعتمادسازی گسترده مردم -مردمی که به دولتمردان به دلیل انتخابات پر از تخلف و تقلب و دستکاری رایانه ای آرا بدبین شده بودند- و با تکیه بر خرد جمعی واستفاده از صاحبنظران خداترس و بیطرف صورت می گرفت، اینک جراحی دردناکی نامیده می شود که جان اقتصاد بیمار ناشی از سیاستهای من در آوردی و فساد عمیق را بیش از پیش در مخاطره قرار داده است. همه جا صحبت از فشارهای طاقت فرسا بر خانواده هایی است که این روزها بیش از هر زمان دیگر با فقر و نداری دست و پنجه نرم می کنند.

 

صاحب منصبان نظامی و انتظامی به صراحت از بیمناکی خود نسبت به واکنش های عصبی مردم و خطر سوء استفاده های احتمالی دشمنان خارجی و مخالفان داخلی سخن می گویند.

 

پرسش بزرگ مردم ما از آنها این است که اگر به راستی بر این حقایق آگاهید و می شنوید نظر کارشناسان را که متفق اند اجرای این طرح به شکلی که شما تهیه کرده و اجرا می کنید جز خسارت های مادی و انسانی و تشدید بی عدالتی، دستاوردی در بر ندارد، چرا این همه اصرار بر چشم بستن به نظرات اقتصاددان های برجسته کشور و نمایندگان مجلس دارید؟ کجا رفت وعده های آموزش مجانی و ایجاد اشتغال و اصل ۴۳ قانون اساسی؟ چرا به مردم نمی گویید با پولی که می خواهید با افزایش قیمتها از جیب مردم بردارید، در غیبت سازمان برنامه و بودجه و تضعیف مجلس و بی خاصیت شدن شوراها و سازمانهای نظارتی، چه می خواهید بکنید؟ آیا سوءاستفاده از نیاز و فقر مردم، با توزیع بخشی از پولی که از دست آنان ربوده اید، می تواند بحرانهای بعدی را کنترل کند؟ کجا رفت وعده نفت بر سرسفره ها و قول برخورد با مفسدین؟ چگونه است که به نجوا و آهسته از سرنوشت سند چشم انداز بیست ساله نام می برید؟ نمی اندیشید که حتی اگر تمام مساجد و تکایا و نهادهای سنتی را آمرانه و بخشنامه ای در خدمت محکومیت جنبش سبز به کار بگیرید، سه میلیون دانشجوی آگاه و فرهیخته می توانند با پراکندن پرسشها و نقدها پل های ارتباطی نیرومندی با همه اقشار مومن و مستضعف برقرار کنند و به آنها ریشه های عقب ماندگی و فقر و سقوط تولید ملی را توضیح دهند؟

 

راهبرد فرار به جلو و آشوبهای ساختگی / راهپیمایی ۲۵ خرداد را نمی بینند و به تجمع های مهندسی شده دل می بندند / نشانی از بصیرت برای بازگشت به سوی مردم دیده نمی شود

 

 

۲- شاید قرار است که به این بهانه، باز هم آب گل آلود شود و کسانی باز هم به جای پاسخگویی، راهبرد فرار به جلو و از بین بردن فرصت ها تا مرز نابودی نظام و ایجاد بحران های شدید در این کشور را دنبال کنند. امروز بیش از همیشه شاهد دشمن دشمن کردن دست اندر کاران، به عنوان جزئی از استراتژی پیروزی از طریق ترساندن هستیم. پیش از این شاهد بوده ایم که به گواه تصاویری که ضبط شده است، مأموران امنیتی و افراد موسوم به لباس شخصی، خودروها و موتورسیکلت ها را می سوزانند، شیشه ها را خرد و ساختمان ها را تخریب می کنند، و با بی شرمی، معترضان را متهم به انجام آن می کنند. آیا برای آنهایی که به راحتی کارناوال راه می اندازند و برای مأموران دولتی کلاه گیس و آرایش ها و لباس های جنس مخالف فراهم می کنند، دشوار است که این بار هم تحت عنوان فتنه سبز یا سرخ یا هر عنوان دیگری، آشوب های ساختگی بر پا کنند و آن را وسیله ای برای فریب افکار عمومی و انحراف نهادهای نظارتی و تسویه حساب های جدید سیاسی قرار دهند؟

 

متاسفانه تجربه کهریزک و کوی دانشگاه و زیر گرفتن بی پناهان با اتومبیل پلیس و از پل پائین انداختن و سر زندانیان را به چاه توالت فروکردن و خروش مردم را در راهپیمائیهای ۲۵ و۲۸ و۳۰ خرداد و دیگر روزها ندیدن و دل بستن به تجمعهای مهندسی شده و فرمایشی، جلوی روی ماست و نشانی از بصیرت برای بازگشت به سوی مردم دیده نمی شود.

 

اجرای بدون تنازل قانون اساسی، پرهیز از خشونت و التزام به اخلاق، خط مشی اصولی جنبش سبز/ هزینه ناکارآمدی های دولتمردان را مردم کوچه و بازار نباید پرداخت کنند / چهره زندگی را برای مردم زشت تر نکنیم

 

 

۳- همراهان جنبش سبز همچنان درخواست اجرای بدون تنازل قانون اساسی، پرهیز از خشونت، التزام به اخلاق و روش های اخلاقی را خط مشی اصولی خود می دانند و با هر کس که به هر عنوان و بهانه آشوب کور بیافریند، مخالفند و آن را به ضرر مصالح و منافع ملی ایرانیان و اهداف جنبش سبز می دانند. باید به دیگران نیز توصیه شود که به سیره عقلا متعهد باشند و اگر تشخیص می دهند حرکتی مخرب است، آن را متوقف کنند.

 

هزینه ناکارآمدی های دولتمردان را مردم کوچه و بازار نباید پرداخت کنند، و نباید بر زخم های عمیق نابسامانی هایشان نمک پاشید. برعکس، چنانچه این همراه کوچک بارها درخواست کرده ام، باید با دستگیری از کسانی که این روزها بر اثر انبوه مشکلات به زمین می خورند کمک شود تا، به دور از روش هایی که کرامت انسانی آنان را از میان ببرد، به زندگی آبرومندانه شان ادامه دهند. چهره زندگی برای بسیاری از مردم زشت شده است، آن را زشت تر نکنیم، بلکه در حد توانمان، در زیبا کردن آن بکوشیم.

 

در شرایط اختناق و سرکوب چگونه اعتراض کنیم / آگاهی چشم اسفندیار خودکامگان است / یادمان باشد که برای ما، هدف وسیله را توجیه نمی کند / در این راه شکست نیست، ما همه با هم هستیم

 

۴- دوستان گرامی، پرسیده اید که این روزها که امکان بیان اعتراض ها و انتقادها به سبب سرکوب های شدید و برخوردهای امنیتی وجود ندارد، همراهان جنبش سبز چه باید بکنند؟ حقیقت این است که پاسخ به این پرسش هم باید محصول عقل جمعی باشد و شایسته است که همه همراهان و علاقه مندان به راه سبز امید در ارائه راهکارهای مناسب مشارکت داشته باشند.

 

به نظر من، به عنوان یک فرد از این خیل عظیم، «آگاهی چشم اسفندیار خودکامگان است». گسترش آگاهی به دایره کسانی که به فضای مجازی دسترسی ندارند، تماس های چهره به چهره، بالابردن توانمندی ها در تحلیل آنچه پیرامون ما در جریان است، با مطالعه و بحث و گفتگو در جمع های کوچک حقیقی یا مجازی و با توسعه شبکه های اجتماعی که از آسیب فضای امنیتی موجود در امان باشند، آشنایی با تاریخ اسلام و ایران و به ویژه حوادث جنبش های مردم این سرزمین از مشروطه تا کنون، می توانند بخشی از تلاش های ما و نه همه آن باشد.

 

می توان با معرفی نظری و عملی اسلام رحمانی و تبری از افکار و اعمالی که به نام دین رواج یافته و با سرچشمه های وحیانی و سیره پیشوایان دینی بیگانه است، جلوی نهادینه شدن رفتارهای نابهنجاری را که دولتمردان و صاحب منصبان برای بقای قدرت خود استخدام کرده اند، گرفت.

 

یادمان باشد که برای ما، هدف وسیله را توجیه نمی کند. یادمان باشد که شعار «دروغ ممنوع» در روزهای پرشکوه پیش از انتخابات، چگونه از جان مردم خسته از دروغ های پیاپی قدرتمندان برخاست و فضای این دیار را فراگرفت. یادمان باشد که تا یکایک ما، خود را از آلودگی ها و نقایص اخلاقی پاک نسازیم، انتظار داشتن جامعه اخلاق بنیادی که در آن همه انسانها بتوانند به قله های شکوفایی انسانی خود برسند، بیهوده است. و یادمان باشد که در این راه، شکست نیست، اما صبر و استقامت فراوان، و عدم ترس از پرونده سازی و سایر اقدامات سرکوبگرانه ضروری است. یادمان نرود که همه باهم می گفتیم نترسید نترسید ما همه با هم هستیم.

 

زندانیان سیاسی را یاد و به خانواده های آسیب دیدگان رسیدگی کنیم / دانشجویان بزرگترین سرمایه جنبشی که همراهان آن بی شمارند

 

۵- یاد و یادآوری مبارزان در بند از زن و مرد و آگاه کردن مردم از ایستادگی زندانیان سیاسی و رسیدگی به خانواده های شهدا و آسیب دیدگان جزو وظایف همه ماست. در این میان جا دارد در ماه آذر، «ماه دانشجو»، از دانشجویان در بند یاد شود؛ دانشجویانی که راه سه شهید اهورائی ۱۶ آذر را فراموش نکرده و نشان داده اند که در راه نیل به جامعه ای عادلانه و آزاد و متعلق به همه ایرانیان، از هیچ خطری نمی هراسند و دلیرانه مقاومت می کنند.

 

و سرانجام آن که چه کسی است که نداند سه میلیون دانشجوی آگاه کشور بزرگترین سرمایه جنبش سبز است؟ جنبشی که همراهان آن بی شمارند و هریک به نوعی رهبر این جریان عظیم مردمی هستند.

جزئیات جدیدی از ترور دو استاد دانشگاه در تهران


جزئیات جدیدی از ترور دو استاد دانشگاه در تهران

موتور‌سوار تروریست نزدیک خودروی حامل استاد شده و با چسباندن یک بمب به ماشین از آن فاصله گرفته و سپس خودرو را منفجر می کردند.

عوامل آمریکا و رژیم صهیونیستی امروز در پی ناامیدی از انتقال و فرار مغزهای ایران به خارج، با ترور دو استاد دانشگاه اقدام به شهادت و حذف فیزیکی آنها کردند. تروریست‌ها یک استاد را در بلوار ارتش و استاد دیگر را در مقابل دانشگاه شهید بهشتی ترور کردند.
هر دو استاد به یک شیوه اما در محل های جداگانه به شهادت رسیدند. مکانیزم اقدام تروریست‌ها به این شکل بود که موتور‌سوار تروریست نزدیک خودروی حامل استاد شده و با چسباندن یک بمب به ماشین از آن فاصله گرفته و سپس خودرو را منفجر می کردند.
استاد شهریاری در بلوار نیروی زمینی بلافاصله و درجا به مقام شهادت نائل شد و استاد عباسی با همین شیوه در مقابل دانشگاه شهید بهشتی ترور شد و از شدت سانحه پس از انتقال در بیمارستان به شهادت رسید.

گزارشی از سوابق علمی استادان ترورشده امروز تهران

گزارشی از سوابق علمی استادان ترورشده امروز تهران

صبح امروز طی دو عملیات تروریستی جداگانه در تهران دو استاد دانشگاه هدف ترور تروریست های موتورسوار قرار گرفتند.
  

به گزارش گروه سیاسی مشرق، ترور دکتر فریدون عباسی حوالی ساعت 8 صبح امروز انجام شد و بر اساس آخرین اخبار دریافتی، این استاد دانشگاه شهید بهشتی به بیمارستان انتقال پیدا کرده است.
همچنین انفجار بمبی در شمال تهران نیز منجر به شهادت دکتر مجید شهریاری شد. بر اثر این انفجار که در بلوار ارتش رخ داد دکتر منوچهر شهریاری شهید و همسر وی بشدت مجروح شد.
هر دو استاد ترور شده امروز توسط دو موتورسوار مورد سوء قصد قرار گرفتند.
دکتر مجید شهریاری عضو هیات علمی دانشکده مهندسی هسته‌ای دانشگاه شهید بهشتی که صبح امروز بر اثر یک انفجار مشکوک به شهادت رسید، همراه با دکتر مسعود علیمحمدی، دکترای فیزیک ذرات بنیادی و عضو هیات علمی دانشگاه تهران، از مشاوران ایران در پروژه مهم سزامی بودند.
برگزاری دوره‌هایی چون "کارگاه آموزشی آشنائی با کدهای محاسباتی راکتورهای هسته ای" از جمله سوابق دکتر شهریاری بوده است.
طرح سزامی (مرکز تابش سینکروترون برای تحقیقات و علوم کاربردی در خاورمیانه) مربوط به بهره‌برداری از یک دستگاه سینکروترون در منطقه است. سینکروترون دستگاهی است که دارای کاربردهای مختلفی در تحقیقات علوم بنیادی، فن‌آوری نانو، زیست‌فن‌آوری، باستان‌شناسی، علم ساختارشناسی، مهندسی مواد، محیط زیست، تهیه داروهای نوین و پزشکی است.
یکی از طرح های مهم دکتر شهریاری، طراحی‌های تئوریک مربوط به ساخت نسل جدید راکتورهای هسته‌ای است که بازتاب زیادی نیز در مراکز علمی جهان داشت.
نام دکتر فریدون عباسی نیز در قطعنامه 1737 شورای امنیت سازمان ملل نیز به عنوان یکی از افراد مرتبط با فعالیتهای هسته‌ای ایران ذکر شده و مشخص است که از مدتها قبل، برای حذف فیزیکی وی برنامه‌ریزی شده است.
دکتر فریدون عباسی دوانی که صبح امروز طی یک عملیات تروریستی در میدان دانشجو تهران مجروح شده و به بیمارستان انتقال پیدا کرده، از ابتدای انقلاب عضو سپاه پاسداران بوده و سه دور در جبهه جنگ عراق بر علیه ایران حضور داشته است وی بعد از جنگ دکترای فیزیک هسته ای گرفته است.
عباسی 52 ساله از متخصصین لیزری بود. فریدون عباسی ریاست گروه فیزیک در دانشگاه امام حسین سپاه پاسداران هم داشت ولی بندرت به این دانشگاه میرفت.
وی روز دهم اردیبهشت ماه 1386 توسط محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور به علت خدمات علمی به کشور، به عنوان استاد نمونه کشوری و 27 مهرماه امسال نیز در مراسمی در دانشگاه شهید بهشتی که با حضور پرویز داوودی و غلامعلی حدادعادل برگزار شد، مورد تقدیر قرار گرفت.
فریدون عباسی دوانی از سال 72 عضو هیئت علمی دانشکده فیزیک دانشگاه امام حسین سپاه شده و در ادامه به ریاست دانشکده فیزیک این دانشگاه رسیده است.
هر دو استاد ترور شده امروز، عضو شورای مرکزی انجمن هسته‌ای ایران بوده اند که دکتر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی کشورمان نیز سابقه عضویت در این انجمن را دارد و مقر آن نیز پژوهشکده کاربرد پرتو سازمان انرژی اتمی است.

غرب پس از ناکامی در توقف ایران بار دیگر دست به جنایت زد

این خبر تکمیل می‌شود
غرب پس از ناکامی در توقف ایران بار دیگر دست به جنایت زد
یک روز پس از آنکه سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان، در مراسم فارغ التحصیلی دانشجویان لبنانی، در بیروت، ایران را در زمینه پیشرفت علمی بهترین الگو معرفی کرد و مشکل کشورهای بزرگ در جهان با ایران را برنامه ریزی برای رسیدن به اوج قله‌های علمی و تولیدی در جهان عنوان کرد، در یک اقدام کور، دو تیم تروریستی صبح امروز حوالی ساعت 8 صبح، دو نفر از اساتید برجسته دانشکده مهندسی هسته‌ای دانشگاه شهید بهشتی تهران را بگونه‌ای مشابه و در دو نقطه متفاوت از شهر تهران به شهادت رساندند.
به گزارش رجانیوز، در حالیکه غرب خود را برای دور جدید مذاکرات در هفته‌های آینده با ایران آماده کرده است و برخی اخبار از یک طراحی انگلیسی با مدیریت ساورز برای به شکست کشاندن این مذاکرات حکایت دارد، دکتر مجید شهریاری و دکتر فریدون عباسی دوانی از اعضای برجسته دانشکده مهندسی هسته ای دانشگاه شهید بهشتی تهران، در دو نقطه متفاوت ولی به صورت کاملا مشابه، شب گذشته و حوالی ساعت 8 صبح امروز هدف حمله تروریستی قرار گرفته و به شهادت رسیدند.
تروریست‌های موتور سوار، با نزدیک شدن به خودروی حامل اساتید یاد شده، با چسباندن یک بمب به ماشین از آن فاصله گرفته و سپس خودروها را منفجر کرده‌اند.
استاد دکتر مجید شهریاری در بلوار نیروی زمینی ارتش  و در حالیکه به همراه همسر خود در حال حرکت بوده است مورد این حمله قرار گرفته که بلافاصله و درجا پس از انفجار پژوی 405 به مقام شهادت نائل شده و همسر وی نیز به بیمارستان منتقل شده است.
استاد عباسی نیز صبح امروز با همین شیوه در خودروی پژو 206مقابل دانشگاه شهید بهشتی وترور شده است که به دلیل جراحات به بیمارستان طالقانی منتقل شده و تحت مداوای سرپایی قرار گرفته است و هم اکنون از بیمارستان مرخص شده است. 
دستیابی به فناوری طراحی قلب رآکتور؛ عامل ترور استاد عباسی
این دو استاد برجسته هسته‌ای عضو هیئت مؤسس انجمن هسته‌ای ایران زیر نظر سازمان انرژی اتمی ایران بودند. دکتر عباسی دوانی علاوه بر دانشگاه شهید بهشتی در دانشگاه امام حسین(ع) نیز تدریس داشت. هر دوی این اساتید با مراکز تحقیقاتی و پژوهشی وزارت دفاع نیز همکاری داشتند.
کمتر از یک هفته قبل خبر دستیابی ایران به روش محاسبه تابع اهمیت نوترون در یک پروژه رساله دکترای فیزیک در دانشگاه امیرکبیر منتشر شد که دکتر شهریاری استاد راهنمای آن پروژه بود.
هدف اولیه در این طرح کسب دانش و تخصص محاسبات نوترونی و طراحی قلب یکی از مهمترین انواع رآکتورهای نسل آینده و در مرحله بعد، آمادگی برای پیوستن به طرح های بین المللی در حال اجرا در این زمینه است.
برای نخستین نمونه آزمایشی رآکتور زیر بحرانی واداشته با شتابنده که قرار است تا سال 2016 ساخته شود، اهداف دیگری از جمله، بررسی امکان پذیر بودن ساخت این نوع رآکتورها در مقیاس واقعی، مطالعه ایمنی، تبدیل پسماند هسته ای و استفاده از آن به عنوان وسیله تولید رادیودارو، مورد توجه قرار گرفته است.
همچنین در 27 مهرماه سال جاری، از 62 نفر از افتخارآفرینان دانشگاه شهید بهشتی در تالار ابوریحان این دانشگاه تجلیل شده بود و در سال 86 به‌عنوان استاد نمونه کشوری انتخاب شده بود. نام این استاد در لیست افراد تحت تحریم قطعنامه 1737 شورای امنیت علیه ایران در اسفند ماه 85 قرار دارد.
دکتر عباسی معاون دانشجوی دانشگاه شهید بهشتی در سال 85 و از اساتید انقلابی و مومن دانشگاه شهید بهشتی بوده که به گفته دانشجویان دانشگاه با روحیه‏ای شهادت طلبانه و آماده شهادت وارد حوزه فعالیت در زمینه فیزیک هسته‎ای شده بود.
سرعت گرفتن موتور پیشرفت علمی در دانشگاه‌های ایران سبب شده است تا دشمنان ایران اسلامی پس از ناکامی در درگیر کردن دانشگاه‌ها به مسائل حاشیه‌ای و سیاسی، به ترور اساتید دانشگاه‌ها روی بیاورند، چنانکه سال گذشته نیز در چنین ایامی استاد محمدی، از اساتید دانشگاه تهران، هدف ترور کور عناصر ضد انقلاب قرار گرفته و به شهادت رسید.
 
روایت شاهد عینی از حادثه ترور صبح امروز
یک شاهد عینی هم به فارس گفت: ساعت 7:45 دقیقه صبح امروز (دوشنبه)دو دستگاه موتورسیکلت با نزدیک شدن به خودروی پژوی استاد دانشگاه شهید بهشتی بمبی را به سمت خودرو پرتاب کردند که باعث انفجار شد.
وی ادامه داد: ساعت 7:45 دقیقه صبح امروز دو دستگاه موتورسیکلت با نزدیک شدن به خودروی پژوی استاد دانشگاه شهید بهشتی بمبی را به سمت خودرو پرتاب کردند که باعث انفجار شد.
وی اظهار داشت: انفجار ناشی از این بمب صدای ناهنجاری تولید کرد و موتورسیکلت سواران با سرعت از محل حادثه گریختند.
این شاهد عینی افزود: در ادامه این حادثه پلیس در میدان دانشجو اقدام به تعقیب و گریز یک دستگاه پژو 206 کرد که به دلیل اقدام به فرار و بی‌توجهی به فرمان پلیس مأموران به سمت این خودروها شلیک کردند.

ترور دو استاد دانشگاه در تهران/ شرح ماجرا توسط سردار ساجدی نیا

دو استاد دانشگاه امروز صبح در اقدام تروریستی مشابه در تهران مورد سوء قصد قرار گرفتند که آخرین خبرها شهادت یک نفر از آنها را تایید می کند.

به گزارش «تابناک»، حدود ساعت 7:40 دقیقه صبح امروز در 2 نقطه از تهران انفجارهایی مشابه رخ داد که طی آن  آقایان دکتر فریدون عباسی دوانی استادیار پایه 20 استاد نمونه کشوری در سال 86 و دکتر مجید شهریاری، عضو هیات علمی دانشکده مهندسی هسته‌ای دانشگاه شهید بهشتی و عضو شورای ملی سزامی مورد سوء قصد قرار گرفتند.

در یک عملیات تروریستی در میدان دانشجو خودرو دکتر عباسی دوانی از اساتید علوم پایه و مهندسی هسته ای دانشگاه شهید بهشتی مورد حمله تروریستی قرار گرفت. در پی این حادثه خبرگزاری های رسمی از شهادت وی در این حادثه خبر دادند اما خبرگزاری مهر در خبری فوری مدعی شد وی توانسته است از این حادثه جان سالم به در ببرد. در انفجار دوم نیز که در بلوار ارتش روبروی داروخانه لشکرک روی داد، طی آن دکتر مجید شهریاری، استاد دانشگاههای شهید بهشتی و دانشگاه عالی دفاع ملی بر اثر منفجر شدن خودرو اش به شهادت رسید و همسر وی نیز مجروح شد که وضعیت وی وخیم گزارش شده است.

بر پایه گزارش های اولیه منتشره، مکانیزم اقدام تروریست‌ها به این شکل بوده است که موتور‌سواران تروریست نزدیک خودروی حامل استاد شده و با چسباندن یک بمب به ماشین از آن فاصله گرفته و سپس خودرو را منفجر می کردند.

در همین زمینه سرپرست معاونت امنیتی ـ انتظامی استانداری تهران به خبرنگار «تابناک» گفت: موضوع این دو ترور درحال پیگیری است و نتایج آن اعلام خواهد شد.

صفرعلی براتلو با ذکر این نکته که این موضوع در جلسه صبح امروز شورای تامین استان مورد بررسی قرار گرفت، افزود: در حال پیگیری این موضوع هستیم و نتایج آن را به هنگام مشخص شدن اعلام خواهیم کرد.

وی گفت: این ترورها شخصی نبوده است و فکر می‌کنم موضوع این ترورها با ترورهای قبلی فرق می‌کند ولی کماکان در حال بررسی هستیم.

احتمال زیاد دخالت سرویس های بیگانه

با توجه به شباهت این اقدام تروریستی با اقدامات تروریستی مشابه انجام شده از سوی سرویس‌های امنیتی صهیونیستی، کارشناسان احتمال دخالت سرویس‌های بیگانه به ویژه تیم‌های ترور آمریکا و رژیم صهیونیستی را در این اقدام تروریستی زیاد می‌دانند.

گفتنی است دکتر فریدون عباسی دوانی، از جمله افرادی است که در قطعنامه 1747 شورای امنیت که در تاریخ 24 مارس 2007 میلادی، برابر با 4 فروردین 1386 به تصویب رسید، مورد تحریم قرار گرفته بود.

*****************************
شهید دکتر شهریاری از اعضای شورای ملی سزامی (مرکز تابش سینکروترون برای تحقیقات و علوم کاربردی در خاورمیانه) و از مشاوران ایران در این پروژه بود.

دکتر علی محمدی، استاد فیزیک دانشگاه تهران نیز که سال گذشته با انفجار بمب در یک اقدام تروریستی به شهادت رسید، نماینده ایران در این پروژه علمی منطقه‌ای بود.

گفتنی است، طرح سزامی (مرکز تابش سینکروترون برای تحقیقات و علوم کاربردی در خاورمیانه) مربوط به بهره‌برداری از یک دستگاه سینکروترون در منطقه است که قرار است با همکاری کشورهای منطقه در کشور اردن راه اندازی شود.

سینکروترون، دستگاهی است که دارای کاربردهای مختلفی در تحقیقات علوم بنیادی، فن‌آوری نانو، زیست‌فن‌آوری، باستان‌شناسی، علم ساختارشناسی، مهندسی مواد، محیط زیست، تهیه داروهای نوین و پزشکی است.

***تشریح حادثه ترور اساتید توسط سردار ساجدی نیا رییس پلیس تهران بزرگ***

هیچ گروهی مسئولیت ترور را به عهده نگرفته است

فرمانده نیروی انتظامی تهران بزرگ با تشریح حادثه ترور دو استاد دانشگاه در صبح دوشنبه گفت: هیچ گروهی مسئولیت بمب ‌گذاری را بر عهده نگرفته و مظنونی نیز در این زمینه شناسایی نشده است.

سردار حسین ساجدی‌ نیا ظهر امروز در نشستی با حضور خبرنگاران به تشریح جزئیات دو حادثه تروریستی صبح امروز پرداخت و گفت: پلیس صبح امروز مطلع شد که دو مورد انفجار در تهران رخ داده است.

وی ادامه داد: طی بررسی‌ها مشخص شد ساعت 8 صبح دو اقدام تروریستی در مورد دو مدرس دانشگاه شهید بهشتی در تهران رخ داده که اولی در محدوده بلوار ارتش و دومی در محدوده ولنجک و دانشگاه شهید بهشتی بود.

سردار ساجدی‌نیا گفت:‌ انفجار اول منجر به شهادت مدرس دانشگاه شهید بهشتی و زخمی شدن همسر و راننده وی شد و انفجار دوم نیز منجر به زخمی شدن دومین استاد دانشگاه و همسر وی شد.

وی افزود: در حال حاضر وضعیت جسمانی آقای عباسی و همسرشان مناسب است.

ساجدی نیا با تاکید بر اینکه تا کنون هیچ گروهی مسئولیت بمب ‌گذاری را بر عهده نگرفته و مظنونی نیز در این زمینه شناسایی نشده است گفت: هر دو اقدام تروریستی از سوی راکبان موتورسیکلت بوده و به گفته شاهدان موتورسواران این بمب را به بدنه خودروها از طریق آهن ربا متصل کرده بودند که بمب پس از چند ثانیه منفجر شد.

وی افزود: هر دو خودروی این استادان در حال حرکت به سمت دانشگاه شهید بهشتی بود.

سردار ساجدی‌نیا گفت: ‌پیگیری‌های پلیس و دستگاه قضائی برای مشخص شدن عاملان این بمب گذاری‌ها ادامه دارد.

وی افزود:‌ سیستم محافظت از اساتید دانشگاه‌ها بر عهده مجموعه دانشگاه و وزارت دفاع است و آنان باید پاسخگو باشند.

فرمانده نیروی انتظامی تهران بزرگ با تکذیب خبر تعقیب و گریز یک دستگاه خودروی 206 در دانشگاه شهید بهشتی و تیراندازی پلیس به سوی آنان گفت: تا کنون هیچ مظنونی در این زمینه شناسایی نشده است و این اخبار کذب است.

وی اظهار کرد: در حال حاضر در مورد نوع بمب اظهار نظر نمی‌کنیم زیرا کارشناسان بر اساس میزان تخریب و مواد منفجره در حال بررسی نوع بمب هستند.

سردار ساجدی نیا ادامه داد: ‌همسران این دو استاد دانشگاه نیز جزو شاغلان دانشگاه شهید بهشتی بودند.

وی گفت: طبق اظهار نظر شاهدان، موتور سیکلت اول که اولین بمب‌گذاری را انجام داده از نوع پولسار بوده و نوع موتورسیکلت دوم هنوز مشخص نیست.

به گزارش مهر، صبح امروز بین ساعت 7 تا 8 دو نفر از اساتید فیزیک دانشگاه شهید بهشتی که عازم دانشگاه شهید بهشتی بودند توسط افراد ناشناس مورد سوء قصد قرار گرفتند.

بر اساس این گزارش، در ترور اول دکتر مجید شهریاری عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی به شهادت رسیده و دو نفر همراه وی مجروح شده اند.

در ترور دوم دکتر فریدون عباسی دوانی دیگر استاد دانشگاه شهید بهشتی در میدان نزدیک این دانشگاه در اقدامی مشابه مورد سوء قصد قرار گرفت که بلافاصله متوجه موضوع شده و از محل حادثه می گریزد. این استاد دانشگاه و همراه وی در این حادثه جان سالم به در برده اند.

***************************************
وضعیت جسمی دکتر عباسی رو به بهبود است

گزارش‌های خبرنگار ایسنا از بیمارستان محل بستری دکترعباسی، که صبح امروز هدف اقدام تروریستی قرارگرفت، از بهبود وضعیت عمومی وی حکایت دارد.

این گزارش حاکی است، وضعیت جسمی دکتر عباسی و همسرش مناسب است و در حال حاضر قادر به مکالمه با اطرافیان خود هستند.

سومین انفجار در تهران + تکذیب

جوان آنلاین نوشت:

صبح امروز در ادامه تلاش جریان نفاق برای ایجاد ناامنی در کشور، یک خودرو پژو 206 نیز شهرک محلاتی تهران منفجر شد.

گفتنی است، این سومین حرکت تروریستی  امروز صبح در تهران بوده که متاسفانه در این اقدام تروریستی 2 تن از شهروندان به شهادت رسیدند و خساراتی نیز به بار آمد.

محل دقیق این انفجار در ابتدای شهرک محلاتی تهران و روبروی داروخانه لشکرک بوده است. اخبار تکمیلی در این خصوص متعاقبا ارسال می‌شود.

لحظاتی پیش خبرگزاری فارس خبر داد:

فرمانده انتظامی تهران بزرگ خبر وقوع انفجار سوم پس از حوادث بمب‌گذاری صبح امروز را تکذیب کرد.

به گزارش خبرنگار انتظامی فارس سردار حسین ساجدی‌نیا خبر بمب‌گذاری در شهرک شهید محلاتی را تکذیب کرد و گفت: تا این لحظه هیچ‌گونه گزارشی مبنی بر وقوع انفجار در شهرک شهید محلاتی به دستمان نرسیده است.

برخی اخبار حاکی است به دنبال دو بمب‌گذاری به منظور ترور اساتید هسته‌ای دانشگاه شهید بهشتی اخباری مبنی بر وقوع انفجار سوم در شهرک شهید محلاتی منتشر شد.

واکنش صالحی به ترور دو استاد هسته ای

رییس سازمان انرژی اتمی در واکنش به حادثه ترور دکتر مجید شهریاری و دکتر عباسی، اساتید دانشگاه شهید بهشتی تهران خطاب به دشمنان گفت: با آتش بازی نکنند، زیرا صبر ملت ایران هم حدی دارد و اگر کاسه صبر، لبریز شود، عاقبت بدی نصیب دشمنان خواهد شد.
   
به گزارش خبرنگار ایرنا، دکتر 'علی اکبر صالحی' این مطلب را روز دوشنبه در جمع خبرنگاران و پس از ملاقات با دکتر 'فریدون عباسی' که در پی حادثه انفجار دیگری همراه همسرش مجروح شده و اکنون در بیمارستان بستری است، بیان کرد.

رییس سازمان انرژی اتمی اظهار داشت: دکتر شهریاری، سال ها دانشجوی من بود و همکاری خوبی با سازمان انرژی اتمی داشت و یکی از پروژه های بزرگ سازمان را که افتخاری برای ملت ایران بود، در دستور کار داشت.

صالحی افزود: دشمن، عزیزترین گل ما را از ما گرفت اما بداند که این ملت با استقامت، ایستادگی و هر آنچه در توان دارد، برای رفع مشکلات و رسیدن به آرزوهای خود تلاش می کند.

معاون رییس جمهوری اضافه کرد: قول می دهیم که شهریاری های فراوانی تحویل ملت ایران دهیم.

رییس سازمان انرژی اتمی در عین حال تاکید کرد: حرکت هسته ای ملت ایران را چند برابر می کنیم.

وی افزود: دشمنان بدانند تیرشان به سنگ خورده است و عاقبت بدی منتظر آنهاست.

صالحی خطاب به دشمنان افزود: با آتش بازی نکنند، صبر ملت ایران هم حدی دارد و اگر این کاسه صبر لبریز شود، عاقبت بدی نصیب دشمنان خواهد شد، البته ما صبر خود را نشان خواهیم داد.

رییس سازمان انرژی اتمی، شهید شهریاری را از انسان های خالصی توصیف کرد که شور عبادت، خداترسی و خدمتگزاری داشت.
وی تاکید کرد: در راه شهید شهریاری هیچ خللی وارد نخواهد شد و قول می دهیم این راه را با قدرت و تلاش بیشتری ادامه دهیم.


رییس سازمان انرژی اتمی ضمن صدور پیام تسلیت شهادت دکتر مجید شهریاری،گفت: دشمنان باید بدانند که با حذف یکی از ثمرات شجره طیبه انقلاب اسلامی نخواهند توانست مانع رشد و بالندگی فرزندان این مرز و بوم گردند.

به گزارش ایسنا متن پیام تسلیت دکتر علی اکبر صالحی به شرح زیر است:

« وَلا تَحسبنَّ الذین قَتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاءٌ عند ربهم یُرزَقون »

بار دیگر دستان پلید جنایتکاران، جامعه علمی و دانشگاهی کشور را از فیض وجود یکی از فرهیخته‌ترین و عزیزترین دانشمندان کشور محروم نمود.

جناب آقای دکتر شهریاری که اینجانب افتخار معلّمی او را داشته‌ام یکی از استادان بی‌مثال و پژوهشگران فرید و یگانه بود که مجموعه فضائل و خصائل نیکو را از رهگذر الطاف الهی و به مَدد همّت و پیشکار بی‌مانند خویش در خود جمع آورده بود تا در خیل سربازان و خدمتگزاران بی‌شمار سربلندی و سرافرازی میهن عزیز اسلامی باشد. او قُره العین ما بود و در عبادت خالق خدمتِ خالصانه به خلق زبانزد خاص و عام بود.

جنایتکارانی که گمان می‌برند با دستمایه قراردادن ترور و خشونت عریان می‌توانند مانعی در برابر رشد و بالندگی فرهیختگان و نخبگان این سرزمین خدایی ایجاد نمایند در حقیقت مصداق این کلام جاویدان قرآن کریم هستند:

یُرِیدُونَ لِیُطْفِؤُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ

بدون تردید مشعل فروزان فرزانگی و معرفت بیش از پیش از وجود نامیرای آن اندیشمند فرید و یگانه زبانه خواهد کشید و برهمگان پرتو خواهد افشاند.

دشمنان باید بدانند که با حذف یکی از ثمرات شجره طیبه انقلاب اسلامی نخواهند توانست مانع رشد و بالندگی فرزندان این مرز و بوم گردند چرا که رویش و زایش این گلستان را پایانی نیست و به فضل الهی دَه‌ها و هزاران گل دیگر از این بوستان خواهد رویید و اهریمنان شیطان صفت به اهداف شوم خود دست نخواهند یافت.

یقین دارم که آن عزیز سفر کرده در لحظات پایانی حیات خویش همچون مولایش حضرت علی (ع) ندای فُزتُ و ربِّ الکعبه سَر داده است.

خانواده بزرگ سازمان انرژی اتمی ایران این ضایعه بزرگ را به پیشگاه حضرت ولی عصر (عج)، مقام معظّم رهبری، ریاست محترم جمهوری و ملّت شهید پرور ایران به ویژه خانواده گرانقدر آن شهید عزیز صمیمانه تسلیت عرض نموده و از درگاه خداوند متعال برای ایشان علوّ درجات مسئلت می‌نماید.

علی‌اکبـر صالحی

معاون رئیس جمهور و رییس سازمان انرژی اتمی ایران»

فوری/ سومین انفجار در تهران

فوری/ سومین انفجار در تهران




صبح امروز در ادامه تلاش جریان نفاق برای ایجاد ناامنی در کشور، یک خودرو پژو 206 نیز شهرک محلاتی تهران منفجر شد.

صبح امروز در ادامه تلاش جریان نفاق برای ایجاد ناامنی در کشور، یک خودرو پژو 206 نیز شهرک محلاتی تهران منفجر شد.
گفتنی است، این سومین حرکت تروریستی  امروز صبح در تهران بوده که متاسفانه در این اقدام تروریستی 2 تن از شهروندان به شهادت رسیدند و خساراتی نیز به بار آمد.
محل دقیق این انفجار در ابتدای شهرک محلاتی تهران و روبروی داروخانه لشکرک بوده است. اخبار تکمیلی در این خصوص متعاقبا ارسال می‌شود.

هواپیماربای پرواز تهران-دمشق از عناصر وابسته به ضدانقلاب بود

سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در اطلاعیه ای اعلام کرد فردی که قصد ربودن هواپیمای پرواز تهران - دمشق را در شب گذشته داشته است فردی با هویت مشخص و از عناصر وابسته به ضد انقلاب بوده است.

به گزارش مهر در بخشی از این اطلاعیه آمده است: با اقدام قاطع و به موقع گارد امنیت پرواز سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و هوشیاری کروی پرواز، تلاش یکی ازعناصر وابسته به ضد انقلاب برای ربودن هواپیمای جمهوری اسلامی ایران در مسیر تهران- دمشق ناکام ماند.

این اطلاعیه می افزاید: در آخرین ساعات شب گذشته وطی پرواز شماره 517 شرکت هواپیمایی ایران ایر درمسیر تهران- دمشق، فردی با هویت مشخص و از عناصر وابسته به ضد انقلاب با ایجاد رعب و وحشت درون پرواز و در بین مسافرین با ادعای بمب‌ گذاری و انجام مقدمات اولیه قصد ربایش این هواپیما به مقصد مورد نظر را داشت.

این اطلاعیه در ادامه با اشاره به عملیات نیروهای حفاظت هواپیمایی سپاه در مقابله با این فرد آورده است: پس از دستگیری عامل اجرای نقشه هواپیما ربایی و انجام اقدامات تامینی لازم توسط نیروهای متخصص امنیتی، هواپیمای مذکور با انجام مسافرگیری به مقصد تهران بازگشت.

در پایان این اطلاعیه خاطر نشان شده است: پرونده موضوع به مراجع ذی صلاح تحویل و در حال رسیدگی است.

یک تیر و دونشان اصولگرانماها برای حذف اقلیت با سؤال از رئیس‌جمهو

تعدادی از نمایندگان اصولگرانمای مجلس که به‌طور پنهانی به‌دنبال داغ کردن فضای طرح سؤال از رئیس‌جمهور هستند، سناریوی درگیر کردن اقلیت مجلس در این طرح برای حذف آن‌ها از سوی نهادهای نظارتی را تدارک دیده‌اند.

به گزارش رجانیوز، این نمایندگان اصولگرانما قصد دارند نمایندگان عضو فراکسیون اقلیت را که به‌ویژه در برخی شهرستان‌ها در انتخابات سال 90 مجلس احتمال رأی‌آوری دارند، به‌عنوان جریان پیشرو در زمینه طرح سؤال از رئیس‌جمهور معرفی کنند و سپس با نهادهای نظارتی برای رد صلاحیت آن‌ها وارد مذاکره شوند.

طبق اصل 88 قانون اساسی برای طرح سؤال از رئیس‌جمهور، مجلس نیازمند حداقل‏ یک‏ چهارم‏ امضای کل نمایندگان است که با احتساب مجموع 290 نماینده مجلس شورای اسلامی، باید 73 نماینده مجلس برای فراخواندن رئیس‌جمهور به مجلس امضا کنند.

اما به‌دلیل اینکه اصولگرانماها از طرفی نصاب لازم را برای جمع کردن 73 امضا ندارند و از طرف دیگر، مایل نیستند سند بدنامی این کار در نظر رهبری و مردم به نام آن‌ها زده شود، رایزنی‌های فشرده‌ای را با برخی نمایندگان فراکسیون اقلیت برای جلوداری در این سناریو آغاز کرده‌اند.

همزمان با این رایزنی‌ها، برخی رسانه‌های نزدیک به جریان اصولگرانما، خط تحریک فراکسیون اقلیت را با طرح مسائلی مانند منزوی و بی‌اثر شدن این فراکسیون در پیش گرفته‌اند.

اصولگرانماها به موازات تحریک فراکسیون اقلیت، درصدد جلب موافقت نهادهای نظارتی برای رد صلاحیت این افراد به‌دلیل پیگیری سؤال از رئیس‌جمهور هستند تا با یک تیر دو نشان زده باشند و هم مسئولیت سؤال از رئیس‌جمهور را به گردن این طیف بیاندازند و هم زمینه حذف آن‌ها در انتخابات سال آینده را فراهم کنند.

علی مطهری در جلب نظر نمایندگان برای امضای سؤال از رئیس‌جمهور ناکام بود و اکنون برخی چهره‌های دیگر که در آینده اطلاعات بیشتری از آن‌ها منتشر خواهد شد، در این زمینه فعال هستند.

این استدلال که "تابوی سؤال از رئیس‌جمهور باید شکسته شود" و ادعای ادامه اقدامات غیرقانونی دولت، بهانه اصلی این جریان برای تحریک نمایندگان است. این در حالی است که در مقابل این حاشیه‌سازی‌ها دکتر احمدی‌نژاد به‌دلیل اجرای طرح ملی هدفمند کردن یارانه‌ها به‌طور چشمگیری از حاشیه‌های دولت کاسته و برای ضربه ندیدن اجماع ملی و حفظ آرامش کشور به تحرکات ایذایی و حاشیه‌ها واکنش نشان نمی‌دهد.

تعداد معدودی از افرادی که طرح سؤال از رئیس‌جمهور را امضا کردند، در مورد افشای نام خود به‌شدت نگران هستند و تاکنون هیچ‌یک از آن‌ها حاضر نشده است، در رسانه‌ها و یا در راهروی پارلمان خبری از این اقدام خود به خبرنگاران بدهد.

اکثریت نمایندگان مجلس با طرح سؤال از رئیس‌جمهور که سابقه آن به مجلس اول و ماجرای بنی‌صدر باز می‌گردد، آن‌هم در شرایطی که کشور درگیر اجرای طرح ملی هدفمند کردن یارانه‌ها است و دولت توفیقات قابل توجهی در امور داخلی کشور و سیاست خارجی داشته است، مخالف هستند و این اقدام را نوعی گروکشی سیاسی در راستای پروژه مشغول سازی دولت می‌دانند.

دو روز قبل،‌ کمیته موسوم به کمیته منتخب مجلس در کارگروه حل اختلاف که البته بنا به گفته صدر نایب رئیس دوم مجلس کارگروه منتخب لاریجانی بود، نه مجلس، در نامه‌ای که علی لاریجانی آن را برای آیت‌الله جنتی فرستاد، مدعی شده که "مجلس براساس اوامر رهبری از استیضاح و سوال از رییس‌جمهور صرف نظر کرده"

"محمدحسن ابوترابی فرد"، "محمد دهقان"، "محمدرضا باهنر" و "احمد توکلی" به‌عنوان اعضای کمیته نامه را امضا کرده بودند.

هوای نفس مهم‌ترین مانع بصیرت

حضرت آیت الله خامنه ای، رهبر معظم انقلاب اسلامی در خجسته عید سعید غدیر خم، عید ولایت و امامت، و در آستانه 5 آذر سالروز تشکیل بسیج، در اجتماع 110 هزار نفری بسیجیان، مضمون حقیقی واقعه عظیم غدیر را، تجلی امامت و پیشوایی عادلانه و سعادت بخش همه جوامع بشری در طول تاریخ دانستند و با اشاره به درخشندگی بی نظیر بسیج افزودند: بسیجی ماندن و تقویت اخلاص و بصیرت و استقامت، رمز تحقق وعده تخلف ناپذیر الهی درباره پیروزی نهایی ملت مؤمن ایران است.

ایشان، با تبریک عید سعید غدیر خم به همه ملت ایران و دلدادگان عدالت و آزادگی افزودند: حقیقت و مضمون غدیر، متعلق به همه مسلمانان و همه کسانی است که برای بهروزی انسان، دل می سوزانند.

رهبر انقلاب اسلامی، اعتقاد راسخ شیعیان به جانشینی امیرمؤمنان بعد از پیامبر را، متکی بر دلایل متقن و غیرقابل تردید دانستند و با اشاره به حدیث متواتر غدیر که همه محدثین بزرگ اسلام نقل کرده اند افزودند: همان معنایی که در ولایت پیامبر گرامی اسلام وجود دارد با معرفی و نصب الهی امیرمؤمنان با ابلاغ نبی مکرم، درباره امام علی (ع) نیز محقق است.

ایشان، امیرمؤمنان علی (ع) را در همه دوران زندگی از جمله جوانی، ستاره درخشان و بی نظیر «عرصه های مختلف تقوا، شجاعت، استقامت، بصیرت و دفاع از اسلام و پیامبر» خواندند و افزودند: همه مردم بویژه جوانان در لحظه لحظه زندگی وجود پرعظمت مولای متقیان، نور هدایت و سعادت را دریابند.

حضرت آیت الله خامنه ای نصب الهی جانشین پیامبر و توجه دادن به مسئله امامت را دو جنبه اساسی واقعه غدیرخم دانستند و در تبیین اهمیت مفهوم امامت افزودند: امامت، یعنی فرد و یا گروهی، پیشوایی انسانها و جامعه را در دست گیرند و جهت حرکت آنها را در امر دین و دنیا مشخص کنند و لذا «امامت» در این معنا، مسئله اصلی همه جوامع بشری در طول تاریخ بوده است.

ایشان با استناد به آیات قرآن کریم، امامت را به دو گونه کاملاً متفاوت تقسیم کردند و افزودند: در یک نوع پیشوایی و امامت که انبیاء الهی مصداق کامل آن هستند، امامان عادل، به امر خداوند و در پرتو راهنمایی پروردگار، مردم را به سر منزل مطلوب حیات بشری هدایت می کنند و در نوع دیگری از پیشوایی که فرعون مصداق آن است، مردم به فساد و آتش و هلاکت کشیده می شوند.

رهبر انقلاب اسلامی، در تبیین بیشتر عمومیت مفهوم امامت افزودند: در سکولارترین حکومتهای دنیا نیز، با وجود همه ادعاها درباره جدا بودن مراکز سیاست از مراکز دینی و معنوی، دنیا و آخرت مردم، هر دو، در ید قدرت حاکمان قرار دارد و جهت گیریهای حکمرانان، عملاً، زندگی دنیوی و اخروی آن جامعه را شکل می دهد.

ایشان در همین بحث، دستگاههای بزرگ فرهنگی غرب و زورگویان جهانی را از جمله امامان و پیشوایانی دانستند که همچون فرعون، مردم را به سمت آتش فساد و تباهی و هلاکت می کشانند.

حضرت آیت الله خامنه ای، اقدام نبی مکرم اسلام را در تشکیل حکومت و ایجاد جامعه مدنی نبوی، اثبات این واقعیت خواندند که اسلام در نصیحت و دعوت زبانی خلاصه نمی شود بلکه درصدد تحقق احکام الهی در جامعه است و این هدف نورانی، جز با تشکیل حکومت عادلانه، محقق نخواهد شد.

ایشان، نصب جانشین پیامبر به دستور و الهام الهی را در واقعه غدیر خم، ادامه همین مسیر برشمردند و افزودند: اگرچه تاریخ اسلام، مسیر دیگری رفت اما این خط شاخص و اندیشه سعادت بخش در تاریخ باقی ماند تا اینکه به برکت ایمان و استقامت امام خمینی و ملت ایران در این گوشه از جهان، تحقق یافت و به فضل الهی هرروز در دنیای اسلام، گسترش خواهد یافت.

رهبر انقلاب اسلامی و فرمانده معظم کل قوا در بخش دیگری از سخنانشان اجتماع عظیم 110 هزار نفری بسیجیان را نمادی از بوستان معطر و عظیم بسیج در سراسر کشور خواندند و خاطرنشان کردند: امام بزرگوار ما، با بصیرت و ژرف اندیشی خود، این بوستان را بوجود آورد و با کلام و منش خود آن را به گونه ای آبیاری کرد که روز بروز بالنده تر و پرثمرتر می شود.

ایشان، بسیج را حقیقتی عظیم، درخشان و بی نظیر برشمردند و با اشاره به «حضور «زن و مرد» و «پیر» و جوان و نوجوانان در بسیج، افزودند: حضور همه اقوام و قومیتهای ایرانی و شرکت دانشجویان – استادان، دانش آموزان، معلمان، روحانیان، کارگران، کشاورزان، بازاریان و دیگر «صنوف اجتماعی – علمی و اقتصادی» در بسیج، نشانه فراگیر بودن این مجموعه عظیم و بی نظیر است.

ایشان تلاش دشمنان ملت ایران و دنباله روهای داخلی آنان را برای تحقیر و اهانت به بسیج، ناکام و بی ثمر دانستند و خاطرنشان کردند: آنان با کلام خدا و نبی مکرم اسلام نیز همینگونه رفتار می کنند اما این رفتار محقرانه، از عظمت و درخشندگی ذاتی بسیج، چیزی نمی کاهد.

حضرت آیت الله خامنه ای، همچنین بسیج را مجموعه ای منضبط و سازمان یافته، برشمردند و با تأکید بر کیفیت ایمانی این مجموعه خاطرنشان کردند: از لحاظ کمی نیز هیچ مجموعه ای در جهان به پای بسیج نمی رسد اما مهم این است که بسیج بر « اعتقادات و ایمان و عواطف» متکی است و همین واقعیت، در روزهای دشوار، گشاینده مشکلات و دشواریهای کشور و ملت است.

ایشان قدرشناسی بسیج را وظیفه ای همگانی دانستند و افزودند: در درجه اول، بسیجیان باید شکرگذار حضور در چنین مجموعه ای باشند و لازمه این قدرشناسی، تقویت روزافزون ارکان بسیج، در ذهن و عمل بسیجیان است.

رهبر انقلاب اسلامی، حضور در عرصه های مختلف را یکی دیگر از دلایل اهمیت بسیج برشمردند و خاطرنشان کردند: بسیج اگرچه در میدانهای دشوار نظامی، در اوج هنرنمایی بوده است اما به برکت «اخلاص، ایمان، شجاعت و قدرت ابتکار خود» در هر میدانی وارد شود، پیشتاز و پیشرو خواهد بود همچنانکه جوانان و استادان بسیجی امروز در عرصه علم جزو موفق ترینها هستند و هنرمندان بسیجی نیز، موفقیتهای درخشانی داشته اند.

حضرت آیت الله خامنه ای، اخلاص و بصیرت را ارکان اساسی بسیج دانستند و افزودند: این دو عنصر تعیین کننده، دارای هم افزایی متقابلند به گونه ای که هر قدر، بصیرت فرد بیشتر شود اخلاص او افزون ترخواهد شد و هر اندازه، کسی مخلص تر باشد خداوند نور بصیرت را در او بیشتر می کند.

رهبر انقلاب اسلامی، هواهای نفسانی را مهمترین موانع بصیرت دانستند و با اشاره به عملکرد برخی در فتنه طراحی شده و پیچیده سال 88 افزودند: در آن حوادث، فتنه گرانی برای دست یافتن به قدرت، مصلحت کشور را نادیده گرفتند و به حقانیت روشن یک راه، پشت کردند، به گونه ای که دشمنان درجه یک ملت از اقدامات آنان به هیجان و شوق آمدند و از آنان حمایت کردند اما عده ای این حقایق روشن را ندیدند و نمی بینند، البته برخی هم با وجود اینکه این حقایق را درک و فهم می کنند اما به علت ظلمت دل و هواهای نفسانی، حاضر نیستند به این فهم خود، ترتیب اثر دهند.

فرمانده معظم کل قوا، در بخش دیگری از سخنانشان بسیجی بودن را امری مبارک خواندند اما تأکید کردند: بسیجی ماندن و ایستادگی در راه، مهمتر است و بسیجی ماندن نیز به مراقبت و مواظبت دائم نیاز دارد.

ایشان انقلاب بزرگ ملت پیشتاز و پیشرو ایران را، تلاشی برای تغییر «مسیر جهنمی دنیای غرق در مادیگری» دانستند و افزودند: جمعیت عظیمی از مردم جهان، حقیقت انقلاب سعادت بخش ملت ایران را درک کرده اند اما قدرتمندان جهانی نیز در مقابل فریاد بیدار کننده ملت ایران صف آرایی کرده اند.

رهبر انقلاب اسلامی، تحقق  وعده تخلف ناپذیر الهی و پیروزی ملت ایران را نتیجه نهایی رویارویی جبهه استبداد و استکبار جهانی با انقلاب اسلامی خواندند و خاطرنشان کردند: تا رسیدن به آن آینده روشن، دشمنان چالشهایی بر سر راه این ملت ایجاد می کنند بنابراین باید آمادگی خود را حفظ و تقویت کرد.

حضرت آیت الله خامنه ای، به روز کردن آمادگیهای ملی، تقویت اخلاص و بصیرت و بسیجی ماندن براساس نیازها و الزامات روز را، رمز موفقیت ملت ایران دانستند و ابراز امیدواری کردند جوانان امروز کشور، شاهد روزی باشند که ملت ایران، بر فراز قله سعادت دنیوی و اخروی ایستاده است و ملتهای دیگر به سمت جایگاه پرافتخار ملت ایران حرکت می کنند.

در این مراسم هنگام ورود فرمانده کل قوا به محل اجتماع صد و ده هزار نفری بسیجیان تعدادی از بسیجیان به نمایندگی از اقوام و قومیتهای مختلف به ایشان خیرمقدم گفتند.

همچنین در آغاز این دیدار سردار سرلشگر جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با تبریک عید سعید غدیر، گفت: شجره طیبه بسیج که از مؤلفه های اقتدار ملی کشور محسوب می شود در تلاش است با شفاف کردن شاخصهای اصلی حرکت خود یعنی بصیرت، اخلاص و «عمل به موقع و به اندازه»، توان درونی خود را تقویت کند و در مسیر پاسداری از انقلاب، ابعاد معنوی و آمادگی های فردی و علمی بسیجیان را ارتقا دهد.

همچنین سردار سرتیپ نقدی رئیس سازمان بسیج مستضعفین با گرامیداشت تقارن هفته بسیج با عید غدیر گفت: بسیجیان آمادگی خود در تمام عرصه های جهاد از جمله سازندگی، میدان علمی و جنگ نرم افزایش داده اند و امروز هم اجتماع همزمان و میلیونی بسیجیان در 400 شهر تجدید پیمانی است با آرمانهای ولایت و امامت.

همچنین در این دیدار مراسم میثاق نامه بسیج، به نمایندگی از کل بسیجیان قرائت شد.

گام‌های نرم‌تر/ گزارش نوامبر 2010 آمانو چه می‌گوید؟

مهدی محمدی: یوکیا آمانو، مدیر کل ژاپنی آژانس بین المللی انرژی اتمی چهارمین گزارش خود درباره ایران را روز 2 آذر 1389 (23 نوامبر 2010) منتشر کرد. این گزارش اگرچه محرمانه است اما در همان لحظات اول توسط منابع غربی منتشر شد و رسانه های مختلف به تحلیل آن پرداختند. گزارش نوامبر بویژه از دو جهت اهمیت دارد. نخست اینکه این گزارش در فاصله ای کوتاه از مذاکرات 14 آذر (5 دسامبر) ایران و گروه 1+5 منتشر می شود و مهم است که روشن شود غربی ها در آستانه مذاکرات، آژانس را وادار به در پیش گرفتن چه رویه ای کرده اند؟ تجربه گذشته نشان داده که طرف غربی همواره نیت مذاکراتی خود را پیش از مذاکرات، در گزارش های آژانس عیان کرده است. و وجه دوم اهمیت این گزارش این است که یکی دو روز مانده به انتشار آن، رسانه های غربی اخبار و گزارش های مفصلی منتشر کردند در این باره که ایران عملیات غنی سازی را در نطنز متوقف کرده است. تمامی این رسانه ها در گزارش های خود به اظهارات دیپلمات هایی آگاه استناد کرده بود که می گفتند به گزارش آمانو دسترسی دارند. این دیپلمات ها توقف ادعایی خود را به تاثیر ویروس استاکس نت یا تصمیم سیاسی ایران در آستانه مذاکرات ربط می دادند و نتیجه می گرفتند که ایران خودش هم فهمیده در مذاکرات با 1+5 دست پایین را دارد و لذا پیشاپیش کوتاه آمده است. در ایران، روشن بود عملیات غنی سازی طبق برنامه در نطنز ادامه دارد و سوال این بودکه آژانس چگونه می تواند این حقیقت را وارونه جلوه بدهد؟ این موضوع هم بر اهمیت انتشار متن گزارش نوامبر می افزود خصوصا از این جهت که معلوم شود آژانس وضع فنی برنامه ایران را چگونه گزارش کرده است.

 
این یادداشت، مباحث سیاسی، فنی و حقوقی گزارش نوامبر را از خلال بازخوانی متن آن بررسی می کند.
 
الف- وضع فنی برنامه ایران
 
1- مدیر کل در پ 4 یک تغییر فنی نسبت به گزارش قبلی گزارش می کند. می گوید تا 5 نوامبر 2010 کلا 54 مجموعه 164 تایی از ماشین های سانتریفیوژ در کارخانه نیمه صنعتی تولید سوخت در نطنز نصب شده بود (8856 ماشین). علاوه بر این، می گوید از این تعداد به 29 آبشار گاز تزریق می شد (4756 ماشین). این یعنی بیشتر از نصف ماشین ها تا 5 نوامبر (18 روز قبل از انتشار گزارش) گاز دریافت می کرده و مشغول غنی سازی بوده است. از همین جا می توان فهمید که توقفی در عملیات تزریق گاز به ماشین های سانتریفیوژ وجود نداشته است.
 
2- نکته فنی دومی که در پ 4 گفته می شود این است که ایران برای اولین بار تصمیم گرفته 6 آبشار را برای جای دادن 174 ماشین در آن اصلاح کند. آبشارهای ایران تا قبل از این، همه 164 تایی بوده است.
 
3- در پپ 6 و7 می گوید که از فوریه 2007 یعنی زمان آغاز عملیات غنی سازی در نطنز، مجموعا 34737 کیلوگرم UF6 خام به تاسیسات تزریق شده و تا 17 اکتبر 2010 (36 روز قبل از انتشار گزارش) 3183 کیلوگرم UF6 با درصد غنای پایین تولید شده است. پ 6 از گزارش قبلی (سپتامبر 2010) (1) می گفت که ایران تا 6 اوت 2010، 2803 کیلوگرم UF6 کم غنی شده تولید کرده بود. این نشان می دهد که ایران از 6 اوت تا 31 اکتبر 2010 (85 روز) 380 کیلوگرم UF6 کم غنی شده تولید کرده است که حکایت از تولید به طور متوسط روزانه 5/4 کیلو اورانیوم کم غنی شده در تاسیسات نطنز دارد. این هم شاهد دیگری است بر اینکه هیچ توقفی در کار نطنز نداشته است.
 
4- پ 10 نشان می دهد ایران فعالیت تحقیق و توسعه خود بر روی ماشین های سانتریفیوژ جدید را همچنان با دو ماشین IR-4 و IR-m2 ادامه می دهد. عدم وجود دورریز و ترکیب محصول و دور ریز در این بخش نشان می دهد ایران فعلا از کار روی نسل های بعدی ماشین های سانتریفیوژ هدفی جز مطالعه و افزایش مهارت ندارد.
 
5- در پپ 12و 13 می گوید از 9 فوریه تا 19 نوامبر 2010 جمعا با تزریق 352+5/62 (5/414) کیلوگرم UF6 کم غنی شده به آبشارهای 1 و 6 از PFEP، 1/25+8/7 (33)کیلوگرم UF6 20 درصد غنا تولید شده است. این در حالی است که در پ 12 از گزارش قبلی (سپتامبر 2010) گفته بود ایران در فاصله 9 فوریه تا 20 اوت 2010، با تزریق 310 کیلوگرم UF6 کم غنی شده، 22 کیلو هگزا فلوراید اورانیوم با غنای 20 درصد غنا تولید کرده بود. این نشان می دهد ایران در فاصله 20 اوت تا 19 نوامبر (29 روز) 11 کیلوگرم اورانیوم 20 درصد غنا تولید کرده است. نکته مهم در اینجا این است که پ 13 نشان می دهد غنی سازی 20 درصد تا 19 نوامبر یعنی تا 4 روز قبل از انتشار گزارش ادامه داشته و هیچ توفقی در روند آن رخ نداده است.
 
6- در پ 16 آژانس خبر از اتفاقات فنی جدید در فردو می دهد که نشان دهنده این است که ایران به رغم فشارها به فعالیت خود در فردو هم ادامه داده است. آژانس می گوید ایران در نامه ای به تاریخ 26 سپتامبر 2010 آن را مطلع ساخته که بنا دارد طرح کلی این تأسیسات را به یک ساختار جدید شامل 12 آبشار برای اهداف تولید و 4 آبشار برای اهداف تحقیق و توسعه‌ای تغییر دهد.
 
7- در پ 17 آژانس تایید می کند که تا 14 نوامبر 2010 (12 روز قبل از انتشار گزارش) هیچ ماشینی وارد این تاسیسات فردو نشده و هیچ نوع آلودگی رادیواکتیو هم در آن دیده نشده است. این نشان می دهد هیچ کدام از جوسازی های رسانه های غربی دربار فعالیت فردو صحیح نیست.
 
8- در پ20 می گوید که: «آژانس می‌تواند تأیید کند که هیچ نشانه‌ای از فعالیت‌های مرتبط با بازفرآوری در ایران ‏صرفا در ارتباط با تأسیسات راکتور تحقیقاتی تهران و همچنین تأسیسات تولید ‏رادیوایزوتوپ مولیبدنیوم، ید و زنون (‏MIX‏) و نیز تمامی تأسیسات دیگر که آژانس به آن ‏دسترسی دارد، وجود ندارد». ‏این بدان معناست که در ایران هیچ نوع عملیات بازفرآوری وجود ندارد در حالی که درخواست توقف بازفرآوری جزو درخواست های قطعنامه های شورای امنیت از ایران است. سوال این است: چیزی را که وجود ندارد چگونه می توان متوقف کرد؟ لحن و جمله بندی این بخش، نسبت به لحن و جمله بندی گزارش قبلی (سپتامبر 2010) تا حدود زیادی مثبت تر وملایم تر است. مدیرکل در پ 19 از گزارش قبلی نوشته بود: «آژانس به نظارت بر استفاده از سلول داغ در رآکتور تحقیقاتی تهران (‏TRR‏) و تاسیسات ‏تولید رادیوایزوتوپ مولیبدن، ید و زنون (‏MIX‏) ادامه داده است. آژانس یک بازرسی و ‏یک ‏DIV‏ در ‏TRR‏ را در 1 اوت 2010 و یک ‏DIV‏ را در تاسیسات ‏MIX‏ در تاریخ 31 ‏ژوئیه 2010 انجام داد. هیچ گونه شواهدی در مورد بازفرآوری و فعالیت‌های مربوطه در ‏این تاسیسات مشاهده نشده است. در حالی که ایران اظهار داشته است که فعالیت‌های ‏مرتبط با بازفرآوری در ایران وجود ندارد، آژانس تا زمانی که اجرای پروتکل الحاقی ‏توسط ایران امکان‌پذیر نباشد، می‌تواند این موضوع را فقط در رابطه با این دو تاسیسات تایید ‏کند».‏ درست است که آژانس درگزارش نوامبر 2010 هم همچنان سعی کرده تایید نهایی عدم وجود بازفرآوری در ایران را به درخواست غیر قانونی اجرای پروتکل الحاقی مشروط کند، اما این بار تحت فشار ایران و جنبش غیرمتعهدها مجبور شده ادبیات نرم تری را به کار ببرد و از جمله تایید کند که بازفرآوری علاوه بر دو تاسیسات یاد شده، در هیچ تاسیسات دیگری که آژانس در ایران به آن دسترسی دارد وجود ندارد. این دقیقا به این معناست که آژانس می خواهد بگوید در ایران هیچ فعالیت بازفرآوری وجود ندارد اما به دلایل مشخصا سیاسی عبارت خود را کمی پیچیده کرده است.
 
9- در پ 24 می گوید که ایران تا 9 نوامبر2010 هنور نصب تجهیزات لازم برای تولید سوخت راکتور تهران را آغاز نکرده است. بنا بود عملیات تولید سوخت راکتور تهران در UCF اصفهان در نوامبر 2010 آغاز شود.
 
ب- مباحث حقوقی
 
1- در پ 5 تایید می کند که در دوره زمانی حدودا یک ساله 18 نوامبر 2008 تا 22 نوامبر 2009 راستی آزمایی تعادل مواد (حسابرسی) هیچ انحرافی را نشان نمی دهد.
 
2- در پ 8 تایید می کند تاسیسات نطنز کاملا بر اساس اطلاعات طراحی ارائه شده فعالیت کرده است.
 
3- در پ 6 می گوید آژانس همچنان قادر به راستی آزمایی فهرست اقلام فیزیکی در نطنز است.
 
4- در پ 7 می گوید که: «مواد هسته‌ای در تاسیسات غنی‌سازی سوخت (شامل تزریق، محصول و دور‌ریز) بهعلاوه تمام آبشارهای نصب شده و ایستگاه های تزریق و تخلیه تحت نظارت و کنترل آژانس باقی هستند». معنای روشن این بند این است که هیچ چیز در نطنز از چشم آژانس پنهان نیست و هرگونه ابراز نگرانی نسبت به این تاسیسات فاقد مبنای واقعی است.
 
5- در پ 12 می گوید آژانس در PFEP هم قادر به راستی آزمایی موجودی اقلام فیزیکی هست. این هم نشان می دهد غنی سازی به طور کامل زیر نظر آژانس است.
 
6- در پ 14 می نویسد: «آژانس تا 12جولای 2010، بر اساس نتایج آزمایش نمونه‌های محیطی بدست در تاسیسات غنی‌سازی آزمایشی سوخت و سایر فعالیت های راستی‌آزمایی، به این نتیجه رسید که این تاسیسات همانگونه که توسط ایران در پرسشنامه اطلاعات طراحی اعلام شده بود، فعالیت کرده‌اند». این نشان می دهد میان آنچه به آژانس گفته شده و آنچه درون تاسیسات انجام می شود هیچ مغایرتی وجود ندارد.
 
7- در پ 17 یک بحث حقوقی بسیار مهم از قول ایران نقل می شود. آژانس از ابتدای اظهار فردو در سپتامبر 2009 مکررا از ایران خواسته است اطلاعات بیشتری را درباره زمان بندی طراحی و ساخت تأسیسات غنی‌سازی سوخت فردو و هدف اصلی آن ارائه کند. آژانس همچنین چندین‌بار بر نیاز به دسترسی به شرکت های درگیر در طراحی و ساخت تأسیسات فردو تأکید کرده است. پاسخ ثابت ایران به این اظهارات همواره این بوده است که «هیچ مبنای قانونی» برای این درخواست ها وجود ندارد و ایران صرفا طبق موافقت نامه پادمان های خود با آژانس همکاری خواهد کرد. آژانس در این پ می نویسد: «ایران در نامه ای به تاریخ ایران 16 نوامبر 2010 اعلام کرد که بیانیه‌های این کشور در ارتباط با ‏زمان بندی و هدف تأسیسات غنی‌سازی فردو باید از سوی آژانس به عنوان "یک حقیقت" ‏در نظر گرفته شود و اینکه درخواست آژانس برای دسترسی به شرکت‌های درگیر در ‏طراحی این تأسیسات و همچنین اسناد طراحی بیشتر این تأسیسات، نه تنها در تطابق با ‏توافقنامه پادمان‌ها نیست بلکه فراتر از پروتکل الحاقی نیز به حساب می‌آید».(2)
 
8- در پ 24 آژانس تایید می کند که تمامی UF6 تولید شده در اصفهان تحت نظارت آن است.
 
9- در پ 26 می گوید که آژانس بر سوخت بوشهر را هم نظارت کامل دارد: «ایران در ماه می سال 2000 میلادی پرسش نامه اطلاعات طراحی نیروگاه اتمی بوشهر را ‏تحویل آژانس داد. آژانس از نوامبر 2000 به طور دایم در حال بررسی و تایید طرح‌ها در ‏نیروگاه اتمی بوشهر بوده است. در 26 نوامبر سال 2007 و قبل از انتقال محموله سوخت ‏تازه برای نیروگاه بوشهر از روسیه، این محموله پس از بررسی های لازم توسط آژانس، ‏تایید و مهر و موم شد».
 
10- در پ 31 باز با لحنی تعدیل شده از ایران می خواهد در تصمیم خود برای عدم پذیرش 38 بازرس که در 16 ژانویه 2007 ارائه شده تجدید نظر کند. در ابتدای این بند از ایران بابت پذیرش بازرسان جدید تشکر شده است. این اتفاقی است که عینا در گزارش های قبلی هم رخ داده بود.(3)
 
11- پ 34 حاوی نکته مهمی است. آژانس برای نخستین بار از زمان انتصاب یوکیا آمانو و در یک حرکت نادر در کنار اشاره به موضوع مطالعات ادعایی، به این مسئله هم اشاره کرده که یک مدالیته (برنامه کاری) بین ایران و آژانس در سال 2007 وجود داشته که ایران به تعهد خود طبق آن برنامه کاری عمل کرده است. از جمله همانطور که آژانس به صراحت می گوید بخش اعظم آن برنامه کاری، کامل شده و در مورد مطالعات ادعایی هم ایران به تعهد خود طبق مدالیته که ارائه یک ارزیابی بوده، در می 2008 عمل کرده است. آژانس می نویسد: «بخش اعظم فعالیت های مورد اشاره در برنامه کاری که در سال 2007 مورد توافق ایران و آژانس قرار گرفت (INFCIRC/711)تکمیل شده است هنوز هم مواردی وجود دارد که باید مورد توجه قرار گیرد. بر اساس این برنامه کار، ایران ملزم بود ارزیابی مدارک مربوط به تحقیقات خود که امکان دسترسی ایران به آن‌ها از طریق آژانس امکان‌پذیر شده بود را در اختیار آژانس قرار دهد. آژانس از ایران به واسطه دریافت گزارش 117 صفحه‌ای می 2008 قدردانی می‌کند که البته ایران مدعی تقلب و دستکاری این سند است». سوالی که در باره ایران بند مطرح است این است که چرا آژانس در 3 گزارش قبلی خود به این موضوع هیچ اشاره ای نمی کرد و چنان گزارش می داد که گویی اصلا مدالیته ای وجود نداشته است؟ اگرچه روایت آمانو از مدالیته اوت 2007 کامل نیست و از جمله به این موضوع اشاره نمی کند که ایران تمامی مسائل باقی مانده در گذشته برنامه هسته ای خود را طبق این برنامه کاری حل کرده و مطالعات ادعایی هم در این سند به عنوان یک «موضوع» (issue) در نظر گرفته نشده بود، ولی نفس اشاره به برنامه کاری اوت 2007 در کنار مسئله مطالعات ادعایی نشان دهنده این است که آژانس پذیرفته در روند پیشین گزارش دهی آن یک نقص جدی وجود داشته است. در واقع انعکاس این مطلب در گزارش نوامبر 2010 نوعی اعتراف ضمنی از جانب آژانس به این نکته است که در گزارش های پیشین صرفا به دلیل تاثیرپذیری از فشارها و ملاحظات سیاسی بخشی از واقعیت های مهم موجود در پرونده هسته ای ایران را منعکس نکرده است. سوالی که اکنون آژانس باید به آن پاسخ بدهد این است که اگر این موضوع قابل گزارش بوده چرا در گزارش های قبلی به آن اشاره نمی کرده و اگر قابل گزارش نبوده چرا در این گزارش منعکس شده است؟ این سوال چالشی جدی برای آژانس خواهد بود تا از برخورد سلیقه ای و گزینشی با اطلاعاتی که در اختیار دارد، خودداری کند. دکتر سلطانیه در نشست سپتامبر 2010 شورای حکام، یک جمع بندی دقیق از اعتراض ایران به نحوه گزارش دهی آژانس از مطالعات ادعایی انجام داده که به دلیل اهمیت موضوع آن را عینا در اینجا نقل می کنیم. دکتر سلطانیه می گوید: « مطلب مهم دیگر در رابطه با باصطلاح " مطالعات ا دعایی" است. آژانس بایستی به خاطر داشته باشد که طبق ‏مدالیتی حل و فصل موضوعات باقیمانده ‏(INFCIRC/711) این یک موضوع باقیمانده نیست. بعلاوه ‏همانگونه که از سوی مدیرکل قبلی اعلام شده این واقعیت که مطالب مربوطه به مطالعات ادعایی فاقد اصالت ‏بوده، هیچ گونه مواد و قطعات هسته ای در رابطه با مطالعات ادعایی وجود نداشته است در این گزارش حذف ‏شده اند. درهمین زمینه مفهوم " ابعاد نظامی احتمالی "یقینا خارج از چارچوب مدالیتی (INFCIRC/711) که ‏قبلا درمورد آن با آژانس مذاکره و ‏ مورد توافق قرار گرفته و همچنین شرح وظایف آژانس قرار می گیرد.‏ مایه بسی تاسف است که علیرغم توضیحات تفصیلی ما قبل از توزیع گزارش، گزارش مدیرکل واقعیاتی را که ‏قبلا از سوی سلفش بر اساس گزارش بازرسان و بدبنال صدها ساعت بازرسی گسترده گزارش شده بود کاملا از ‏قلم انداخته است. نادیده انگاشتن کامل برنامه عمل (INFCIRC/711) که در سال 2007 توسط روسای سه ‏بخش آژانس شامل معاون مدیرکل، حقوقی و روابط خارجی مورد مذاکره قرار گرفته و متعاقبا به تایید شورای ‏حکام رسید، موجب تضعیف ابتکار صادقانه مدیرکل قبلی بوده و مایه نگرانی جدی می باشد. به همگان بویژه ‏آقای مدیرکل یادآور می شوم که طی 7 سال گذشته ادعاهای متعددی درخصوص سایتهای نظامی از سوی ‏ایالات متحده مطرح گردید که بواسطه راستی آزمایی طولانی و گسترده آژانس ثابت شد که تمامی آنها بی ‏پایه می باشد».
 
12- پ 37 یک نمونه مثال زدنی از سیاسی کاری های آمانو است. او در پاراگراف می نویسد: «درحالی که آژانس همچنان توانسته است عدم انحراف مواد هسته ای اعلام شده در ایران ‏را ‏تایید نماید، اما برای اینکه آژانس بتواند تایید کند که تمام مواد هسته ای ایران برای ‏فعالیت های ‏هسته ای صلح آمیز هستند، ایران همکاری لازم را به عمل نیاورده است».‏ ‏برای اینکه تفاوت ها روشن شود بهتر است ببینیم محمد البرادعی همین موضوع را چگونه گزارش می کرد. او در مجموعه گزارش های خود در مورد برنامه هسته ای ایران عبارات یکسانی را در این مورد به کار برده و آن را در طول زمان تغییر نداده است. به عنوان نمونه، البرادعی در پ 22 از گزارش سپتامبر 2008 خود –که جزو آخرین گزارش هایی است که او درباره برنامه هسته ای ایران ارائه کرده- می نویسد: «آژانس قادر بوده است راستی آزمایی عدم انحراف مواد هسته ای اظهار شده را در ایران ادامه ‏دهد. ایران دسترسی آژانس را به مواد اظهار شده هسته ای فراهم نمود و گزارش های لازم ‏حسابرسی مواد در رابطه با مواد و فعالیت های هسته ای اظهار شده را در اختیار آژانس قرار داده ‏است». ‏وی در پ 23 از همان گزارش می نویسد: «پروتکل الحاقی را مرحله اجرا در نیاورد، آژانس قادر نخواهد بود که تضمین معتبری را در ‏خصوص عدم وجود مواد و فعالیت های هسته ای اظهار نشده در ایران، ارائه نماید». ملاحظه می کنید که در گزارش های البرادعی میان دو مفهوم «مواد اظهار شده» و «مواد اظهار نشده» به صراحت تفکیک می شد. البرادعی مکررا تایید کرده است که مواد هسته ای اظهار شده ایران کاملا تحت نظارت و فاقد هرگونه انحرافی است و در مورد وجود یا عدم وجود مواد اظهار نشده هم بدون اینکه قضاوتی کند فقط می گوید تا زمانی که پروتکل الحاقی اجرا نشود، قادر به اظهار نظر نیست. آمانو اما، این تفکیک مفهومی مهم را کنار گذاشته و به طور فله ای فقط می گوید که به راستی آزمایی مواد هسته ای در ایران ادامه می دهد اما نمی تواند عدم انحراف «کل» مواد هسته ای موجود در ایران را تصدق کند. ابهامی که این نوع گزارش نویسی ایجاد می کند این است که گویی «کل» مواد هسته ای ایران چیزی بیشتر از آن چیزی است که ایران اظهار کرده است در حالی که نه آمانو و نه هیچ یک کشورهای غربی تا امروز قادر به ارائه یک شاهد جزئی هم نبوده اند که نشان دهد در ایران مواد، تاسیسات یا فعالیت اظهارنشده ای وجود دارد. آمانو به تغییر عبارت های موجود در گزارش های البرادعی تلاش می کند نوعی ابهام در سرنوشت مواد ایران را القا کند اما از آنجا که دستش از هر نوع بینه ای خالی است هرگز نتوانسته از حد لفاظی فراتر برود. سوال این است که چرا آمانو تفکیک مفید و روشن کننده بین «مواد اظهار شده» و «اظهار نشده» را کنار گذاشته است؟ هر وقت آمانو حاضر به پاسخ دادن به این سوال باشد، می توان تفاوت های گزارش نویسی حرفه ای و گزارش نویسی مغرضانه را بهتر درک کرد.(4)
 
13- در پ 38 آژانس به ناچار یک بار دیگر لحن خود را تغییر داده و عبارتی را در گزارش خود گنجانده است که در گزارش های قبلی وجود نداشت. در این پ آمده است: «آژانس اذعان می دارد که ایران پرسشنامه ‏اطلاعات طراحی (‏DIQ‏) اصلاح شده کارخانه غنی سازی سوخت فوردو و اعلام زود هنگام بارگذاری ‏سوخت در نیروگاه هسته ای بوشهر را به آژانس ارایه داده است». این بدان معناست که برخلاف آنچه رسانه ای های غربی دائما درصدد القاء آن هستند، ایران در برخی موارد، فراتر از تعهدات خود، درباره ارائه اطلاعات مربوط به برنامه هسته ای اش در حال همکاری با آژانس است.
 

جزییات انحلال حزب مشارکت و سازمان مجاهدین به نقل از دادستان تهرا

دادستان تهران با انتشار یادداشتی سیر انحلال احزاب مشارکت و سازمان مجاهدین (انقلاب اسلامی) را تشریح و تأکید کرد هرگونه فعالیت این احزاب ممنوعیت و پیگرد قانونی دارد:

یکی از ویژگی‌های انتخابات دهم ریاست جمهوری، قضایا و حوادثی بود که پس از آن رخ داد و قوه قضاییه را با چالش‌های مختلف مواجه ساخت. یکی از این چالش‌ها، مواضع برخی احزاب سیاسی نسبت به این حوادث و نقش آنان در قضایای پس از انتخابات است. اعلام نتیجه انتخابات و نارضایتی برخی کاندیداها و جریانات سیاسی از این نتیجه منجر به، اقداماتی با هدف مقابله با نظام از طریق تظاهرات خیابانی و اغتشاشات شد. این اغتشاش‌ها سبب شد دستگاه‌های اجرایی، نهادهای انتظامی، امنیتی و مراجع قضایی، به طور مستقیم یا غیرمستقیم با مشکلات ناشی از این حوادث دست و پنجه نرم کنند.

تدارک برگزاری تظاهرات خیابانی و درگیر کردن نظام اسلامی با بحران اجتماعی و نقش برخی احزاب سیاسی در شعله ور کردن اعتراض‌ها، موجب گردید دادستان وقت در کیفرخواست صادره علیه اعضای دو حزب مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، ضمن تقاضای تعقیب اعضای اصلی، خواستار انحلال این دو حزب شود، اما از سوی یکی از شعب دادگاه انقلاب اسلامی در این راستا اقدامی صورت نگرفت. از سوی دیگر کمیسیون موضوع ماده‌ی 10 "قانون فعالیت احزاب، جمعیت‌ها و انجمن‌های سیاسی و صنفی و انجمن‌های اسلامی یا اقلیت‌های دینی شناخته شده" مصوب 1360، با توجه به عملکرد این دو حزب در سال‌های گذشته به ویژه در جریانات اخیر، با ارسال گزارشی به دادگاه‌های انقلاب اسلامی تهران، خواستار انحلال این احزاب مذکور شد. سرانجام کمیسیون مذکور مطابق بند 3 ماده ی 17 این قانون،[1] رأساً نسبت به توقیف پروانه ی احزاب یاد شده اقدام نمود. در پی ارسال این گزارش، دادستانی تهران استدلال کرد که انحلال حزب در صلاحیت دادگاه‌ها است، در رایزنی های قضایی در خصوص صلاحیت رسیدگی دادگاه ها با توجه به اطلاق بند 4 ماده ی 17 قانون احزاب، اختلاف نظر وجود داشت؛ این نظرات به شرح زیر بیان و بررسی می شود.

1. صلاحیت دادگاه کیفری استان

برخی با توجه به ماده‌ی 13 قانون احزاب که مقرر می‌دارد: «مرجع رسیدگی به شکایات گرو ه‌ها از کمیسیون موضوع ماده 10، محاکم دادگستری با رعایت اصل 168 قانون اساسی می‌باشد و رأی صادره قطعی است»، دادگاه کیفری استان را صالح به رسیدگی می‌دانند. به این نظر ایراد وارد است؛ زیرا اولاً، قانون، جرم سیاسی را تعریف نکرده است. ثانیاً، هیأت منصفه‌ی سیاسی تشکیل نشده است و آنچه امروزه تحت عنوان هیأت منصفه فعالیت دارد، مربوط به پرونده‌های مطبوعاتی است؛ ثالثاً، پرسش این است که آیا انحلال حزب، مصداق جرم سیاسی است؟ یا آنکه اقدامی حقوقی برای جلوگیری از فعالیت احزاب قانونی دارای پروانه است. این استدلال‌ها، رسیدگی به درخواست انحلال احزاب در دادگاه کیفری استان را با اشکال مواجه می‌ساخت؛ زیرا، تشکیل این دادگاه، منوط به تعریف جرم سیاسی و تشکیل هیأت منصفه بود که تحقق آن موکول به زمان نامشخصی بوده و تضمینی برای رسیدگی در دادگاه صالح نداشت.

2. صلاحیت دادگاه حقوقی

برخی معتقدند با توجه به رویه‌ی جاری در رفع توقیف مطبوعات، مبنی بر این که معترض می‌تواند با تقاضای صدور دستور موقت از محاکم حقوقی و تقدیم دادخواست در ماهیت، اقدام کند، در خصوص انحلال احزاب نیز با توجه به تبصره‌ی 2 ماده‌ی 15 قانون احزاب[2]، می توان به صلاحیت دادگاه حقوقی قائل شد. شیوه‌ای که حزب مشارکت با تقدیم دادخواست ابطالِ تصمیم کمیسیون ماده‌ی 10 اتخاذ کرد، بر همین استدلال استوار است.

3. صلاحیت دادگاه جزایی

برخی معتقدند صلاحیت مربوط به انحلال احزاب، تابعی از تخلفات احزاب به شرح ماده ی 16 قانون مذکور[3] است. در این ماده، مصادیق تخلفات احصاء گردیده که حسب مورد می تواند در زمره‌ی صلاحیت‌های دادگاه‌های عمومی یا انقلاب قرار گیرد. بر پایه‌ی این استدلال، اگر تخلفات احزاب مانند تخلفات مندرج در بندهای "د" و "ه" از سنخ جرایم عمومی باشد، صلاحیت رسیدگی با دادگاه عمومی جزایی است و اگر جرایم ارتکابی در صلاحیت دادگاه‌های انقلاب اسلامی باشد، مانند تخلفات مندرج در بندهای "و" و "ی"، می‌توان درخواست انحلال را به دادگاه‌های انقلاب ارجاع کرد و بر همین مبنا، از آن‌جاکه اعضای اصلی احزاب مذکور، به اتهام جرایم امنیتی تحت تعقیب قرار گرفته و محکوم شده اند، می‌توان دادگاه انقلاب اسلامی را مرجع صالح دانست. بر پایه‌ی این نظریه، دادگاه انقلاب اسلامی تهران می‌تواند به این گونه درخواست‌ها رسیدگی نماید و بدین دلیل که درخواست مذکور از سوی کمیسیون ماده ی 10 قانون احزاب، ارائه شده بود و در قانون احزاب نیز راهکاری برای رسیدگی به درخواست انحلال تعیین نشده است، استنباط دادگاه رسیدگی‌کننده بر این اساس استوار بود که دعوای مطروحه ترافعی نبوده و مستلزم حضور نمایندگان یا وکلای احزاب نمی‌باشد. ضمن آنکه، ماده‌ی 13 قانون مذکور، این تصمیم را قطعی اعلام کرده‌است.

اقدام دیگری که در این زمینه صورت گرفت، تقدیم دادخواست ابطال تصمیم کمیسیون ماده‌ی 10 و صدور دستور موقت برای رفع توقیف از سوی حزب مشارکت به یکی از شعب دادگاه عمومی حقوقی مستقر در مجتمع قضایی شهید بهشتی بود؛ درخواست صدور دستور موقت، از سوی دادگاه رد شد؛ کمیسیون ماده‌ی 10 نیز با این استدلال که درخواست انحلال به دادگاه تقدیم شده است، نیازی به دفاع در پرونده‌ی مطروحه در شعبه‌ی مذکور از مجتمع قضایی شهید بهشتی ندید؛ در نتیجه، دادگاه انقلاب اسلامی تهران، به موجب دادنامه‌ها ی شماره ی 1468 و 1469 - 1389 حکم انحلال احزاب مذکور را صادر کرد؛ به موجب این حکم از آنجاکه دادگاه، طرف دعوی را کمیسیون ماده‌ی 10 قانون فعالیت احزاب می‌دانست، دادنامه را به کمیسیون مذکور ابلاغ نمود. استدلال دادگاه رسیدگی کننده بر این نکته استوار بود که نیازی به ابلاغ دادنامه به احزاب نیست؛ زیرا، آنها طرف دعوا نبوده اند.

نکته‌ی دیگر این که، دادنامه‌ی صادره از دادگاه انقلاب، پیش از دادنامه‌ی صادره از دادگاه شهید بهشتی صادر شد، اما، مناقشه‌ی این احزاب که پس از صدور حکم دادگاه انقلاب مطرح شد، موجب گردید موجی از تبلیغات منفی علیه قوه قضاییه به‌راه افتد. آن‌ها با انتشار دادنامه‌ای در فضای مجازی، حکم شعبه‌ی دادگاه انقلاب اسلامی تهران را بی اثر دانسته و سخنگوی قوه‌ی قضاییه را به بیان ادعای کذب متهم نموده و وانمود کردند که چنین حکمی صادر نشده است. احزاب مذکور پس از انتشار بخشی از حکم در برخی روزنامه‌ها و ابلاغ آن به کمیسیون ماده‌ی 10، آن را غیرقانونی تلقی کردند. مقاومت و مناقشه‌ی این احزاب در برابر دادنامه‌ی صادره از دادگاه انقلاب اسلامی تهران، نشان داد که این احزاب به قوانین و احکام قضایی احترام نمی‌گذارند و صرفاً احکام و تصمیماتی را قبول دارند که به نفع آن‌ها باشد.

صر‌ف‌نظر از این مناقشات، چالش عمده در این زمینه، فقدان رویه‌ی قضایی منسجم در مقابله با جرایم و تخلفات احتمالی احزاب و گروه‌های سیاسی دارای پروانه است. در حال حاضر با توجه به صدور حکم انحلال به شرح فوق، هرگونه فعالیت این دو حزب ممنوعیت و پیگرد قانونی دارد. انتظار می‌رود این چالش با همکاری حقوق‌دانان و قضات، با حفظ حقوق احزابی که در چهارچوب قوانین کشور فعالیت سیاسی می‌کنند، برطرف شود. در مورد غیرقانونی بودن فعالیت‌های برخی احزاب، همچنین می توان به دادنامه‌ی شماره‌ی2813-2853 -1381/11/28 صادره‌ی از یکی از شعب دادگاه‌های تجدیدنظر تهران اشاره کرد که به موجب آن نهضت آزادی غیرقانونی محسوب شده است، اما تا کنون به طور رسمی اعلام نشده است.

اظهارات اخیر رییس محترم قوه‌ی قضاییه مبنی بر آمادگی ارسال لایحه‌ی جرم سیاسی[4] را باید به فال نیک گرفت.به نظر می رسد با تصویب این لایحه، مناقشه‌های موجود در خصوص تفاوت جرم سیاسی و امنیتی مرتفع شود.[5]

فتنه‌ جدیدبا ظاهری موجه در راه است

فتنه‌ جدیدبا ظاهری موجه در راه است


 

رئیس سازمان بسیج مستضعفین تاکید کرد: دشمنان نظام اعتقاد دارند در فتنه 88 با شعارهای غیرمذهبی و با روزه‌خواری وارد میدان شده و شکست خوردند اما امروز طرح‌ریزی می‌کنندتا با ظاهری موجه در مقابل ملت ایران بایستند.

 

سردار محمدرضا نقدی رئیس سازمان بسیج مستضعفین در سخنان پیش از خطبه‌های نماز جمعه امروز تهران با گرامیداشت هفته بسیج، گفت: تقارن هفته بسیج و عید غدیرخم بسیار معنادار است و عید ولایت روز کرامت انسانی و روز فرصت است که انسان از سوی خدای متعال پیدا می‌کند.
نقدی خاطرنشان کرد: در روز عید غدیر رسما اعلام شده که خداوند راضی نیست که جز خودش کس دیگری بر بندگانش حکومت کند و در این راه انسان‌هایی که جلوه صفات و اسماء خداوند هستند و آنچه را که خداوند می‌خواهد و می‌دانند ولی خدا هستند.
رئیس سازمان بسیج مستضعفین در ادامه تصریح کرد: مقام معظم رهبری روز گذشته در جمع 110 هزار نفر از بسیجیان سخنان نورانی و گوهرباری در خصوص ولایت، امامت و نقش آن در هدایت جامعه ایراد فرمودند.
وی با بیان اینکه صلاح و فساد یک جامعه به امرای آن جامعه بستگی دارد، تاکید کرد: خداوند خواست که خلیفه از جانب او حضور داشته باشد که انسان‌ها را به سعادت برساند.
نقدی افزود: بسیج که به فرمان امام‌خمینی(ره) تشکیل شد ثمره ولایت است و بسیج دنبال‌کننده مسیر ولایت است.
رئیس سازمان بسیج مستضعفین با اشاره به اینکه در آیات سوره مائده به وصف ولایت و همراهان ولایت اشاره شده است، خاطرنشان کرد: قرآن‌کریم دنبال‌کنندگان مسیر ولایت و جاری‌کنندگان این مسیر در بستر جامعه را حزب‌الله می‌نامد که خداوند به حزب‌الله وعده پیروزی داده است.
وی با تاکید بر اینکه بسیج همان حزب‌اللهی است که در قرآن آماده و جاری‌کننده ولایت در رگ‌های اجتماع است، تصریح کرد: امام‌خمینی‌(ره) پس از پیروزی انقلاب اسلامی با کمک مردم و جاری‌کنندگان ولایت در بستر جامعه به مبارزه با فتنه‌های متعدد رفته و این فتنه‌ها یکی پس از دیگری خنثی شد.
نقدی افزود: حتما فتنه‌های سال 60 و 59 را به یاد دارید که با یک فرمان ولایت و با میدان آمدن حامیان ولایت با پیروزی همراه بود.
رئیس سازمان بسیج مستضعفین با بیان اینکه در جنگ تحمیلی نیز با وارد عمل شدن بسیج و با توجه به ظرفیت‌های محدود نظامی ورق به نفع انقلاب اسلامی، گفت: نقش بسیج در دوران دفاع مقدس به حدی بود که مقام معظم رهبری فرمودند "اگر بسیج نبود سرنوشت جنگ چیزی دیگری می‌شد و دشمن بر ما غلبه می‌یافت ".
نقدی تاکید کرد: پس از جنگ تحمیلی نیز بسیج در پیشبرد علمی و شکستن تحریم‌ها، حفظ ارزش‌های انقلاب اسلامی و یادواره‌های شهیدان تلاش داشت.
رئیس سازمان بسیج مستضعفین با تاکید بر اینکه با فتنه‌هایی که دشمنان داشتند، بسیج با اشراف کامل ملت را از این فتنه‌ها عبور داد، خاطرنشان کرد: در دوران ستم‌شاهی ملت ایران ملتی بود که زیر پای استعمار و چکمه‌های آمریکا بود و اعضای کابینه با یک تلفن مقامات آمریکایی تعویض می‌شد اما اکنون ملت ایران در اوج قدرت در دنیا قرار گرفته است.
نقدی با بیان اینکه ملت‌های آزادی‌خواه جهان ملت ایران را اسوه و آرمان خود می‌دانند، اظهار داشت: ایستادگی ملت ایران و بصیرت بسیجی و بسیجیان با پاداش الهی همراه بود و پاداش خداوند پیروزی‌های زنجیره‌ای بود که نصیب ملت ایران کرده است.
وی با اشاره به اینکه امروز مشاهد می‌کنیم که رژیم صدام کجاست و ملت ایران کجاست، تاکید کرد: ملت ایران در فتنه سال 88 با بصیرت خود و پشت سر ولایت‌فقیه پیروز شد و این پاداشی الهی بود.
نقدی در ادامه گفت: امروز در حوزه‌های علوم، سیاست و ... ملت ایران به پیروزی‌هایی رسیده است و کار به جایی رسیده که آمریکا در بحث حقوق بشر پای میز محاکمه کشیده شده است.
رئیس سازمان بسیج مستضعفین با تاکید بر اینکه امروز ایران محبوب‌ترین ملت در دنیا است، اظهار داشت: امروز قلوب ملت‌ها در دنیا توسط ملت ایران فتح شده است.
نقدی خاطرنشان کرد: پیروزی‌های پی در پی ملت ایران به دلیل بصیرت بسیجی ملت ماست و اگر تا امروز این همه عزت و پیروزی کسب کردیم مطمئنا با ولایت بوده و در پیروزی‌های بعدی نیز با حزب‌الله و ولایت به پیروزی خواهیم رسید.
وی با بیان اینکه دشمنان انقلاب اسلامی 30 سال ما را تجربه کرده‌اند اما باز هم سر عقل نیامده و دست به توطئه‌ بر علیه کشورمان می‌زنند، تاکید کرد: دشمنان انقلاب اسلامی اعلام می‌دارند که در فتنه سال 88 با شعارهای غیرمذهبی و شعارهایی بر علیه لبنان و فلسطین و با روزه خواری وارد میدان شدند و شکست خوردند و اکنون طرح‌ریزی می‌کنند که با ظاهری موجه در مقابل ملت ایران بایستند اما ملت ایران با بصیرت خود حتی از 100 نقاب اسلام‌فریبی، دشمن را شناسایی کرده و بیرون می‌کشد.
رئیس سازمان بسیج مستضعفین با اشاره به اینکه نمازجمعه بهترین میدان بصیرت است، تصریح کرد: با تکیه بر تقوا و بصیرت انشاءالله این فتنه دشمن را نیز شناخته و از آن عبور خواهیم کرد.
وی افزود: دشمنان نظام اسلامی دل به این بسته‌اند که در اجرای قانون تحول اقتصادی بحران‌هایی صورت گیرد تا با سوء استفاده از آن به آشوب بپردازند اما ملت ایران با همدلی و دولت با شناخت نیازهای مردم اجازه این اتفاق را نخواهند داد و از این مسیر نیز به سلامتی عبور خواهیم کرد.
نقدی در ادامه گفت: دشمنان نظام اسلامی به ایجاد تفرقه قومی و مذهبی چشم دوخته‌اند اما ملت ما طمع شیرین وحدت را از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی چشیده و در این راه اقوام و مذاهب ایرانی مسیر نورانی خود را ادامه خواهند داد.
رئیس سازمان بسیج مستضعفین اظهار داشت: دشمنان انقلاب اسلامی به این دل بسته‌اند که با دین‌های ساختگی ما را به زمین بزنند اما اسلام ناب محمدی(ص) جذابیتی برای دین‌های ساختگی باقی نگذاشته است.
وی افزود: کشورهای سلطه‌گر سعی دارند با بی‌بندوباری و موادمخدر جوانان ما را از ما بگیرند اما کور خوانده و با برنامه‌هایی که بسیج در دست تهیه دارد به باطل کردن این سحر دشمن شتاب خواهیم کرد.
نقدی در پایان خاطرنشان کرد: آمریکا و کشورهای غربی 32 سال ملت ایران را تجربه کرده‌ و باز هم تجربه کند و بدانند تا زمانی که ما مومن و بسیجی هستیم و بر بسیجی بودن خود باقی هستیم دشمن هیچ راهی برای سلطه بر ما نخواهد داشت و بسیج تشکلی برای انتظار حقیقی ظهور امام زمان(عج) است

توزیع آزادانه سی دی برنامه های «فارسی1» در کشور

توزیع آزادانه سی دی برنامه های «فارسی1» در کشور

به تازگی تعداد گسترده‌ای از لوح‌های فشرده سریال‌های پخش شده توسط شبکه ماهواره‌ای "فارسی1" در دانشگاه‌ها و مدارس توزیع می‌شود.
این سی دی ها که شامل سریال‌های ضبط و پخش شده در این شبکه است از سوی برخی از دست‌فروش‌های میادین برخی شهر ها بویژه تهران با قیمت پایین و به صورت آزادانه نیز به فروش می‌رسد.
آزادی فروش لوح‌های فشرده این شبکه ماهواره‌ای به حدی است که لوح فشرده آن تحت عنوان اختصاصی «فارسی1» معروف شده است. این امر که در انفعال کامل برخی دستگاه‌های مسئول انجام می گیرد در حالی صورت پذیرفته که چندی است دریافت سیگنال‌های ماهواره‌ای این شبکه به سختی صورت می‌گیرد و در واقع پخش این سریال‌ها بر روی سی‌دی، در دسترس نبودن شبکه فارسی1 برای بسیاری از دارندگان تجهیزات ماهواره‌ای را جبران می‌کند.
بر اساس این گزارش، محصولات این شبکه ماهواره‌ای در دبیرستان‌ها و دانشگاه‌ها (به ویژه خوابگاه‌های دانشجویی) نیز به طور دست به دست بین دانش‌آموزان و دانشجویان رد و بدل می‌شود.
از مدتی قبل،کارشناسان فرهنگی و رسانه‌ای کشور از ماهیت گردانندگان صهیونیستی این شبکه از جمله "رابرت مرداک" صهیونیست معروف و صاحب بسیاری از رسانه‌های صهیونیستی در جهان و همین‌طور هدف آنها در برهم زدن بنیان خانواده‌های جوامع ایمانی و به خصوص مسلمانان ایران و همین‌طور رواج ارتباطات جنسی بی‌قید و به ویژه تشویق زنان شوهردار به برقراری ارتباط جنسی با مردان دیگر،خبر داده بودند

رمزگشایی ازسناریویی که در پیام موسوی نهفته است




پیام اخیر میرحسین موسوی خطاب به دانشجویان که روز گذشته منتشر شد از رمز و راز های چندی حکایت دارد

میرحسین موسوی که در پیام خود از پیش بینی مشکوکی مبنی بر اینکه بحرانی ساختگی در راه بوده تا به فرقه سبز منتسب شود،خبرداده بود، در حقیقت از سناریوی پرده برداشت که فتنه گران برای هفته ها و ماه‌های آتی تدارک دیده اند.

نگاه و تاملی به فضای مجازی طی یکی دو روز گذشته خود بیش از پیش گویای بخشی از این سناریو می باشد.
در همین زمینه محورقابل جمع بندی در شبکه های اجتماعی فتنه گران به‌طور خلاصه به شرح زیراست:
1- فرقه سبز برای دورجدید فعالیت خود نیازمند یک شوک جدید می باشد.
2- این شوک استارتش از 16 آذر شروع می شود.
3- ادامه این طی طرح مدت 12 روز به تاسوعا و عاشورا خواهد رسید
4- بدنه فعال شده آماده ورود به طرح هدفمند شدن یارانه ها خواهد شد.
در همین زمینه سایت بالاترین پیش از انتشار پیام میرحسین موسوی در مطلبی بخشی از این سناریو را اینگونه ظهور و بروز داد:
 



 
اما بخشی از کامنت هایی که در این زمینه انتشار یافت نیز حلقه های این سناریو را کامل تر ساخت:
 


 

 
گفتنی است این اقدام در حالی صورت می گیرد که ملت در پی اهانت فتنه گران در روز 16 آذر و عاشورای 88 به تمثال مبارک امام خمینی(ره) و ساحت سیدالشهداء حماسه 9 دی را خلق کرده و فتنه را منکوب کردند.
حال اینکه فتنه گران اینگونه بی محابا به تکرار فجایع خود می اندیشند،بطور حتم پاسخ ملت چیزی فراتر از حماسه 9 دی خواهد بود.



واکنش مجری BBC به خبر مشرق

واکنش مجری BBC به خبر مشرق

فرناز قاضی‌زاده، مجری شبکه دولتی انگلیس «بی‌بی‌سی فارسی» ضمن انکار فعالیت‌های مطبوعاتی گذشته خویش به درج یادداشت خود در مشرق واکنش نشان داد. به گزیده‌ای از سابقه مطبوعاتی وی در نشریات اصلاح طلب اشاره می‌شود.


  در پی انتشار یادداشت «فرناز قاضی‌زاده»، مجری شبکه تلویزیونی دولت انگلیس «بی‌بی‌سی فارسی» در مشرق، وی در وبلاگ شخصی‌اش ضمن انکار فعالیت‌های مطبوعاتی گذشته خویش به درج یادداشت خود واکنش نشان داد.
پایگاه خبری «مشرق» با درج یادداشت اعتراضی خانم قاضی زاده، بنا بر اخلاق رسانه‌ای توضیحاتی را درباره سابقه مطبوعاتی وی که البته مورد انکار او قرار گرفته، ارائه می‌کند. یادداشت قاضی‌زاده در وبلاگ شخصی‌اش کوتاه و بدین قرار است: «من روزنامه نگار اصلاح طلب نیستم، هیچ وقت نبودم، من روزنامه نگارم، همین.»
مشرق بخشی از سوابق خانم مجری بی‌بی‌سی را در ادامه ارائه می‌دهد. جالب اینکه وی غیر از همکاری با چند نشریه زرد هیچ‌گونه همکاری با نشریات غیر واسته به جناح اصلاح‌طلب، آن هم در اغلب موارد طیف تندرو آنها نداشته است. البته مجری گری در یک برنامه علمی صدا و سیمای جمهوری اسلامی را از این قاعده باید مستثنا کرد که احتمالاً در دوران کم‌کاری قاضی‌زاده رخ داده است. به نظر می‌رسد واکنش قاضی زاده به واسطه برچسب دار بودن سوابق مطبوعاتی وی بوده که زیاد به مذاق BBC خوش نمی‌آید.
***
قاضی زاده از سال 1375 کارش را در «هفته‌نامه خانه»، نشریه روزنامه‌نگاران جوان آغاز کرد. وی در هفته نامه خانه دبیر سرویس خبر و گزارش بود. بعد از آن در سال 1377 به روزنامه «ایرانیان» رفت. ایرانیان مدت کمی بعد به دلیل مشکلات مالی تعطیل شد. در پی تعطیلی این روزنامه، فرناز قاضی زاده به روزنامه اصلاح طلب «زن» به مدیریت «فائزه هاشمی» رفت و در سرویس اجتماعی این روزنامه مشغول کار شد. او در جریان قتلهای زنجیره‌ای خبرنگار روزنامه زن در این مورد بود.و گفتگوهایی در این باره منتشر کرد.
در فروردین 78، روزنامه زن تعطیل شد و قاضی زاده به روزنامه اصلاح طلب دیگری با نام «نشاط» رفت. پیوستن به این روزنامه سرآغاز همکاری وی با سرویس اجتماعی مجموعه مطبوعاتی «جامعه روز» شامل «عصر آزادگان»، «اخبار اقتصاد»، «گوناگون» و «دانستنی‌ها» شد. او هم‌زمان در روزنامه  اصلاح طلب «آفتاب امروز» کار می‌کرد. تا اردیبهشت 1379 و تعطیلی جمعی از روزنامه‌ها، وی به روزنامه  اصلاح طلب «هم میهن» به مدیر مسئولی «غلامحسین کرباسچی» و سردبیری «محمد قوچانی» کوچ کرد.
فرناز قاضی زاده سپس به هفته نامه «آخر هفته» متعلق به روزنامه اصلاح‌طلب «حیات نو» رفت تا بعد از مدتی معاون و سپس دبیر سرویس اجتماعی این روزنامه شد. وی عضو شورای سردبیری «حیات نو« تا تعطیلی این روزنامه در سال 1381 بود. پس از آن به گروهی پیوست که حلقه اولیه «خبرگزاری میراث فرهنگی ایران» (CHN) در دولت اصلاحات بودند. تا شهریور سال بعد، قاضی زاده دبیر سرویس خبر شهرستان‌ها در خبرگزاری میراث ماند تا اینکه، تصمیم گرفت به روزنامه اصلاح‌طلب تندرو «یاس نو» برود. وی تا زمانی که به استخدام تلویزیون دولتی انگلیس «بی.بی.سی» درآید، عضو شورای سردبیری یاس نو به مدیر مسئولی «محسن میردامادی» بود.



نامه مهدی هاشمی به محسنی اژ‌ه‌ای

نامه مهدی هاشمی به محسنی اژ‌ه‌ای

ظاهرا مهدی هاشمی که راهی جز تسلیم در برابر قانون ندارد آمادگی بازگشت به کشور را اعلام کرده.مهدی هاشمی در جایگاه متهم هم با روش آقازاده گی عمل می کند


مهدی هاشمی با ارسال نامه‌ای به غلامحسین محسنی اژه‌ای؛ دادستان کل و سخنگوی قوه قضائیه، ضمن بیان اینکه؛ هر بار که احتمال مراجعت اینجانب به کشور قوی شده است، شاهد اوج شانتاژها بوده‌ایم، نوشت: «فضا را برای یک دادرسی معتبر، عادلانه، منصفانه و ترجیحاً علنی مناسب کنید و هر زمان که لازم می‌بینند که اینجانب در محکمه‌ای حاضر باشم، احضاریه‌ای در فرم قانونی توسط وکلای اینجانب ابلاغ کنند و من در وقت قانونی حضور خواهم داشت. چون مطمئنم یک دادگاه عادل منع تعقیب صادر خواهد کرد و تهمت‌زنان رسوا خواهند شد.»


آماده باش میر حسین موسوی به هوادارانش در آستانه هدفمندی یارانه ه

آماده باش میر حسین موسوی به هوادارانش در آستانه هدفمندی یارانه ها

 

میر حسین موسوی با حمله به نهادهای نظام مقدس جمهوری اسلامی ( 3 قوه ) با ابراز امید واری از تکرار راهپیمائی های  بعد از انتخابات ضمن تحریک ناچیز هوادارانش نسبت به سیاه نمائی های اقتصادی و تحریک آنان ، در صدد را ه اندازی دور جدیدی از آشوبهای خیابانی و ریخته شدن خون بی گناهان است »
موسوی پس از طرح  سوالات واهی و با وصل کردن  سه میلیون دانشجوی آگاه و فرهیخته به جریان خود با حمله شدید به مساجد و جریان دینی ابراز داشته که :  ،  تمام مساجد و تکایا و نهادهای سنتی آمرانه و بخشنامه ای در خدمت محکومیت جنبش سبز!! به کارگرفته شده،
وی در همین پیام، ضمن یادآوری جریان براندازی ضد انقلاب در  عاشورای تهران و با وصل آن به  راهپیمائیهای ۲۵ و۲۸ و۳۰ خرداد اجتماعات اعتراضی مردم همیشه در صحنه امت حزب الله را   به تجمع های مهندسی شده تشبیه کرد .