براندازی نظام هدف مشترک فتنه‌های سال‌های 60 و 88 بود

 
سردار جزایری:
براندازی نظام هدف مشترک فتنه‌های سال‌های 60 و 88 بود

خبرگزاری فارس: معاون ستاد کل نیروهای مسلح با مقایسه فتنه‌های سال 60 و 88 و تبیین نقاط اشتراک آنها تاکید کرد: براندازی نظام و بسترسازی برای حضور مجدد بیگانگان بر مقدرات ملت ایران از اهداف مشترک طراحان و مجریان فتنه در هر دو مقطع تاریخی است.

به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از معاونت فرهنگی و تبلیغات دفاعی ستاد کل نیروهای مسلح، سردار سیدمسعود جزایری معاون فرهنگی و تبلیغات دفاعی ستاد کل نیروهای مسلح، با گرامیداشت سالروز حماسه مردم آمل در 6 بهمن سال 1360 گفت: پیروزی انقلاب اسلامی ایران، ضمن سقوط رژیم شاه استقرار نظام مقدس جمهوری اسلامی، پیامدهای شگرف و نگران‌کننده‌ای در حوزه منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای برای ابرقدرت‌های زمان به‎ویژه آمریکا به همراه داشت و آنان را وادار کرد صف‌آرائی تمام عیاری را علیه ملت ایران تدارک و در اشکال مختلف آن را عملیاتی کنند.

وی افزود: استکبار جهانی از فردای پیروزی انقلاب تدریجا در پهنه ایران اسلامی، سه جبهه جنگ و جدال را برابر ملت ما گشودند. آنها ابتدا با سوء‌استفاده از وضعیت خاص روزها و ماه‌های اولیه استقرار نظام در کردستان، گنبد، خوزستان، سیستان و بلوچستان، ضدانقلاب و مزدوران و بقایای رژیم پهلوی را به غائله‌آفرینی فرا خواندند و سپس جبهه گسترده‌تری به‎نام جنگ تحمیلی را برای جلوگیری از ثبات و استحکام نظام نوپا ایجاد کردند تا با مشغول ساختن نیروهای انقلاب در میدان‌های مقابله با اشغالگران بعثی، زمینه‌های براندازی نظام و شکست انقلاب و تسلیم ملت ایران را فراهم آورند.

جزایری در ادامه با اشاره به تحولات و وقایع سال 60 و فرار بنی‌صدر و رجوی و علنی شدن مشی مسلحانه ضدانقلاب و منافقین و کلید خوردن سناریوی ترور و ناامنی‌ها، خاطرنشان کرد: پس از جنایات 30 تیرماه سال 60 در تهران و افزایش اقدامات تروریستی برای حذف برجستگان و شخصیت‌های ممتاز انقلاب، که متعاقبا ضدانقلاب برای جلوگیری از گرفتار آمدن در تور دستگاه‌های امنیتی و اطلاعاتی و ایجاد تحرکات جدید، به جنگل‌های شمال گریختند تا به زعم خود «جبهه سوم» را مقابل ایران اسلامی بگشایند.

معاون فرهنگی ستاد کل نیروهای مسلح افزود: گروهک ضدانقلاب موسوم به «اتحادیه کمونیست‌های ایران» با تهیه طرحی مبتنی بر الگوهای کمونیستی، درصدد تسلط بر روستاهای موجود در جغرافیای جنگل و به اصطلاح ایجاد اتصال و یک‎پارچگی بین آنها برای ورود به صحنه تهدید و تصرف شهرها برآمدند.

وی با ذکر توهم سران اتحادیه کمونیست‌ها و نادیده انگاشتن ظرفیت‌های دینی و مذهبی مردم منطقه و توسل به شیوه‌های تجربه‌شده و شبیه‌سازی فریبنده در طراحی و اجرای اقدام خیانت‌بار خود گفت: کمونیست‌های بی‎خرد و ضدانقلاب با سازماندهی حدود 100 تن از اعضای خود و دیگر عوامل مزدور به خیال باطل قصد داشتند شهر آمل را به تصرف درآورند.

جزایری ادامه داد: آنها در شب ششم بهمن ماه سال 60 همزمان با سالروز به اصطلاح انقلاب سفید شاه با ورود به شهر آمل، حمله به مردم و مراکز و مقرهای استقرار نیروهای انقلاب و به‎طور مشخص سپاه، بسیج و فرمانداری را آغاز کردند.

رئیس ستاد تبلیغات دفاعی کشور افزود: با تمهیداتی که توسط سپاه و مدافعان انقلاب اندیشیده شده بود تا صبح برابر حملات مهاجمان، مقاومت و پایداری در دستور کار قرار گرفت، اما با روشن شدن هوا و حضور فداکارانه و بی‌محابای مردم در سنگرهای دفاع از شهر، ابتکار عمل به‎دست گرفته شد و با یک طرح‌ریزی هوشمندانه و حملات کوبنده و برق‎آسا، بساط ضدانقلاب و جنایتکاران برچیده شد و با هلاکت و زخمی‌ شدن حدود 90 نفر و دستگیری مابقی مهاجمان، مردم آمل دمار از روزگار آنان درآوردند.

جزایری، اراده، مشارکت و فداکاری مردم متدین و ولایت‌مدار آمل در همراهی با پاسداران انقلاب و مدافعان شهر و سرانجام خنثی‎سازی توطئه ضدانقلاب را حیرت‌انگیز توصیف و تصریح کرد: مردم در این صحنه نقش‎آفرین اصلی بودند به گونه‌ای که می‌توان گفت حماسه‌ساز واقعی این معرکه مردمان غیوری بودند که دل در گروی انقلاب و ولی فقیه زمان خود، حضرت امام عزیز داشتند، زنان و مردان شجاعی که برای دفاع از آمل به مثابه تمامیت انقلاب به پا خاستند و سنگرهای دفاعی فراوانی را برابر محاربان ایجاد کردند.

رئیس ستاد تبلیغات دفاعی کشور در ادامه خاطرنشان کرد: این عظمت و درخشندگی آن‌چنان خیره‌کننده بود که حضرت امام خمینی(ره) در وصیت‌نامه سیاسی- الهی خویش از حماسه‌ فداکاری و بیداری مردم آمل یاد کرده است.

وی اوج مقاومت و حضور مردمی را از ویژگی‌‌ها و نکات برجسته و الهام‌بخش این حادثه بزرگ دانست و اظهار داشت: از خطاهایی که می‌تواند باعث نادیده گرفتن این حماسه‌های تاریخ‌ساز و نیز محروم کردن نسل‌های تشنه آگاهی و عبرت از گذشته تاریخی و پرافتخار این کشور گردد، غفلت از یادآوری دائمی و تبیین مستمر این حوادث آموزنده است.

جزایری افزود: حماسه سال 60 آمل سند افتخار مردم انقلابی و ولایی استان مازندران است و ضرورت ماندگارسازی آن می‌طلبد تا رسانه‌ها با توجه به ظرفیت فوق‌العاده این واقعه به تولیداتی درباره آن مبادرت ورزند.

وی با مقایسه فتنه‌های سال 60 با فتنه سال 88 و تبیین نقاط اشتراک و مشابهت‌های آنها تاکید کرد: براندازی نظام، به شکست کشاندن انقلاب و فراهم‌سازی شرایط برای حضور مجدد بیگانگان بر مقدرات کشور و ملت ایران و حاکم کردن حکومتی سکولار و غیردینی از هدف‌های مشترک طراحان و مجریان فتنه در هر دو مقطع تاریخی به شمار می‌رود که بحمدالله با الطاف الهی، هوشمندی و درایت رهبری و بصیرت و هوشیاری مدافعان انقلاب و مردم عزیز به شکست انجامید.

معاون فرهنگی و تبلیغات دفاعی ستاد کل نیروهای مسلح در پایان اظهار داشت: محاسبه و تحلیل غلط ضدانقلاب از ملت ایران و پایبندی و اعتقاد مردم به آرمان‌های دینی و انقلابی و نیز عدم درک صحیح ضدانقلاب از حمایت و اطاعت همه‎جانبه ایرانیان مسلمان و انقلابی از ولایت و رهبری معظم انقلاب، اشتباه استراتژیکی است که همواره آن را مرتکب و ناکامی خود را در پروسه دشمنی با ایران اسلامی سبب شده‌اند.

رئیس جمهور صالحی را به‌عنوان وزیر خارجه به مجلس معرفی کرد

رئیس جمهور صالحی را به‌عنوان وزیر خارجه به مجلس معرفی کرد

خبرگزاری فارس: عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس گفت که رئیس جمهور در نامه‌ای علی اکبر صالحی را به‌عنوان گزینه تصدی وزارت امور خارجه به مجلس معرفی کرد.

جواد جهانگیرزاده عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در گفت‌وگو با خبرنگار سیاست خارجی خبرگزاری فارس، گفت: نامه رئیس جمهور مبنی بر معرفی علی اکبر صالحی به عنوان گزینه وزارت امور خارجه واصل شده و امروز (یکشنبه) در صحن علنی مجلس قرائت می‌شود.
علی اکبر صالحی معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان انرژی اتمی چندی پیش از سوی رئیس جمهور به عنوان سرپرست وزارت امور خارجه معرفی شد.

استعفای وزرای لبنانی طرح آمریکا را به شکست کشاند

 
متن کامل مصاحبه "انیس نقاش " با الانتقاد:
استعفای وزرای لبنانی طرح آمریکا را به شکست کشاند

خبرگزاری فارس: رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک "امان " سیاست‌های دیکته شده آمریکا به حریری را عامل شکست تلاش‌های دمشق و ریاض دانست و گفت: استعفای وزیران معارض توانست طرح آمریکا در لبنان را کاملا با شکست مواجه کند.

با استعفای 11وزیر از کابینه لبنان که 10 تن از آنها را وزرای جناح معارض تشکیل می‌دهند، گروه 14 مارس به همراه سعد حریری نخست وزیر پیشین لبنان خود را در برابر چالش بزرگی می‌بیند، بویژه آن که این استعفا برای این گروه و آمریکا که تلاش‌های عربستان و سوریه را ناکام ساخت، اقدامی غافلگیر کننده بود.

پایگاه خبری الانتقاد گفت‌وگویی با "انیس نقاش " هماهنگ کننده مرکز تحقیقات استراتژیک "امان " در زمینه این اقدام و بازتاب آن بر طرح‌های آمریکایی‌-‌صهیونیستی در لبنان انجام داده که از نظر شما می‌گذرد:

- به نظر شما مواضع منفی‌گرایانه گروه 14مارس تا چه اندازه تلاش‌های عربستان‌-‌سوریه را با ناکامی مواجه ساخت؟

- به نظر من گروه 14مارس مرتکب خطای استراتژیکی بزرگی شد، چون آنها با اقدامات خود اولا نقش عربستان در منطقه و دوم جایگاه و موقعیت سعد حریری که خود را به آلتی در دست آمریکا تبدیل کرد، را در لبنان تضعیف نمودند. به اعتقاد من تا پیش از سفر حریری به امریکا همه چیز خوب پیش می‌رفت و به تلاش‌های مثبت دمشق و ریاض امیدهای بسیاری بود،‌ اما سفر حریری به آمریکا و عقب نشینی از مواضع گذشته موجب گردید تا این تلاش‌ها با ناکامی مواجه شوند و به راحتی باید گفت، تمام اینها دستورات دیکته شده اوباما و کلینتون به حریری بود تا گام‌های برداشته شده در لبنان را ناکام سازند و بحرانی در این کشور خلق کنند که به منافع رژیم صهیونیستی خدمت کند که خواستار تضعیف حزب الله و مقاومت است. اما با خوش اقبالی هیچ یک از این ترفندها با موفقیت همراه نگردید و آنها با استعفای 11 وزیر که موجب انحلال کابینه حریری شد، غافلگیر شدند.

- موضع عربستان در برابر موضع نیروهای معارض لبنانی و انتخاب نخست وزیری غیر از حریری چه خواهد بود؟

- عربستان نمی‌تواند با اتخاذ چنین تصمیمی مخالف کند، چون من یک سوال از شما می‌کنم، این که چه جریان و جناحی موضع خود را تغییر داد و آن را با موضع آمریکایی‌ها منطبق نمود و چه جریانی موجب تضعیف موضع و تلاش‌های عربستان شد، بی‌شک این اقدام از سوی حزب الله و مقاومت صورت نگرفت. این درحالی است که خود سعودی‌ها نیز نتوانستند، مقابل فشارهای آمریکا مقاومت کنند و از جایگاه و موقیعت خود نه فقط در لبنان که در منطقه خاورمیانه هم چشم پوشی و عقب نشینی کردند، خلاصه کلام این که عربستان نمی‌تواند با هر تصمیمی که در لبنان گرفته می‌شود، مقابله یا مخالفت نماید چون از نقش خود کناره گیری نمود.

- به نظر شما آیا استعفای وزیران لبنانی را آمریکایی‌ها به چالش کشاندن خود برداشت نمی‌کنند؟

- این فقط به چالش کشیدن واشنگتن و دولتمردان آمریکایی‌ نیست، بلکه زدن سیلی محکم به گوش سیاست‌های آمریکا در لبنان است و این ثابت می‌کند که دپیلماسی آمریکا و اطلاعاتی که در این حوزه در اختیار دارد،‌ نادرست و اشتباه است. این اقدام ثابت کرد تمام محاسبات دولتمردان کاخ سفید نادرست است و آنها نمی‌توانند واکنش‌های معارضان و مقاومت در لبنان را پیش بینی کنند و به همین دلیل این استعفا برای آنها بسیار غافلگیر کننده بود و این ثابت می‌کنند، آنها مردانی کار کشته و با تدبیر در امر دیپلماسی و محاسبات سیاسی نیستند و نمی‌توانند، اوضاع سیاسی را آنگونه که هست،‌ بررسی نمایند و اگر این وضعیت ادامه پیدا کند، بی‌شک تمام عرصه‌ها و طرف‌ها را از دست خواهند داد.

- آیا به نظر شما مواضع کشورهای بزرگ از جمله آمریکا و فرانسه و سازمان ملل متحد بیانگر این امر نیست که آنها رای دادگاه بین المللی را بر تفاهم داخلی لبنان ترجیح داده‌اند؟

- بی‌شک تنها چیزی که برای این قدرت‌ها اهمیت ندارد،‌ اوضاع داخلی لبنان و دستیابی به یک تفاهم داخلی لبنانی است، آنچه برای آنها مهم می‌نماید، وجود افرادی برای اجرای فرامین و اوامر آنهاست تا در نهایت امنیت و حمایت‌های مورد نظر برای رژیم صهیونیستی را فراهم نمایند و بر اساس این معادله مقاومت نمی‌تواند، اجازه دهد، کسانی در لبنان فعالیت کنند که اوامر و دستوراتی که از خارج صادر می‌شود و هدف آن تضعیف مقاومت و لبنان در برابر رژیم صهیونیستی است، را بپذیرند، بلکه به اعتقاد مقاومت آنچه باید اتفاق بیفتد عکس این است و باید مقاومت را در جهت مقابله با رژیم صهیونیستی تقویت کرد، همچنین وحدت ملی لبنان را که از ضروریات است، در اولویت قرار داد.

- به نظر شما پس از سقوط دولت لبنان چه سرنوشتی در انتظار رای اولیه دادگاه و خود دادگاه است؟

- بی‌شک رای دادگاه بی‌اهمیت خواهد بود، چون آنها تلاش دارند، مقاومت را محکوم نمایند و این برای لبنانی‌ها غافلگیر کننده نیست، چون از سه ماه پیش تاکنون در این باره سخن گفته‌اند و به اعتقاد من حزب الله از ارتکاب هر گونه جنایتی مبراست و محال است، دلایل و مدارک قابل اثباتی جهت محکوم نمودن حزب الله ارائه شود، آنها فقط می‌توانند، دروغ‌هایی در این باره ابداع کنند، به همین دلیل تاثیر حکم اولیه بسیار اندک و دادگاه بین المللی در رویارویی با افکار عمومی جهان با شکست مواجه خواهد شد،‌ چون جامعه بین المللی این اقدام دادگاه را مانوری بین المللی جهت تضعیف مقاومت و نه شناخت قاتل واقعی رفیق حریری تلقی خواهد کرد.

- در صورت صدور حکم به نظر شما چه طرفی مجری آن خواهد بود؟ دولت لبنان، آمریکا یا حتی نیروهای چند ملیتی (یونیفیل) یا این که شاهد جنگ دیگری با رژیم صهیونیستی خواهیم بود؟

- اولین گامی که نیروهای معارض در این راه برداشت و در استعفای وزرای آن نمود پیدا کرد،‌ ثابت کرد که نیروهای بین المللی نمی‌توانند، در لبنان تاثیرگذار باشند یا این که بتوانند لبنانی‌ها را وادار نمایند، مقابل خواسته‌های آنها سرفرود آورند و در صورت پافشاری دادگاه بین المللی و کشورهای حامی آن بر حمله به نیروهای مقاومت و ادامه این سیاست، بی‌شک پایگاه‌های آنها در لبنان مورد تعرض قرار خواهد گرفت. آمریکایی‌ها به این جهت لبنانی‌ها را به جنگ تهدید می‌کنند تا خواسته‌های رژیم صهیونیستی را برآورده سازند، اما در عین حال توانایی آغازی جنگی دیگر علیه مقاومت را ندارند و به همین دلیل تلاش می‌کنند، به خواسته‌های خود از طریق دادگاه بین المللی و نه از طریق جنگ دست یابند. ما خواستار جنگ نیستیم، اما اگر رژیم صهیونیستی خواستار چنین چیزی باشد، بداند که مقاومت از هیچ جنگی هراس ندارد و بسان گذشته با قدرت در برابر رژیم صهیونیستی خواهد ایستاد.

- به نظر شما تا چه اندازه استعفای وزیران معارض توانست طرح آمریکا در لبنان را ناکام سازد؟

- این اقدام نه تنها طرح آمریکا را در لبنان ناکام ساخت، بلکه با شکست کامل مواجه کرد. نیروهای معارض نشان دادند که توانایی قابل توجهی در برنامه ریزی و تسلط بر اوضاع را دارند و این امر ثابت کرد،‌ دپیلماسی آمریکا تا چه اندازه دیپلماسی کورکورانه و ناشیانه‌ای است که در صورت استمرار موجب خواهد شد، آمریکا نه تنها در لبنان که در دیگر مناطق جهان و از جمله خاورمیانه با شکست مواجه شود.

تشکر امیدوار رضایی از دولت به خاطر اجرای شجاعانه قانون یارانه‌ها

 
در نطق میان دستور مطرح شد؛
تشکر امیدوار رضایی از دولت به خاطر اجرای شجاعانه قانون یارانه‌ها

خبرگزاری فارس: عضو هیئت رئیسه مجلس از دولت به خاطر اجرای شجاعانه قانون یارانه‌ها و از مردم به دلیل همراهی، صبوری و بصیرتی که در این برهه حساس از خود بروز دادند، تشکر کرد.

به گزارش خبرنگار پارلمانی خبرگزاری فارس، امیدوار رضایی نماینده مردم مسجدسلیمان و عضو هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی که صبح امروز (یکشنبه) که به عنوان دومین ناطق میان دستور در صحن علنی مجلس سخن می‌گفت، اظهار داشت: ابتدا باید از دولت و ملت تشکر کنم از دولت به خاطر اقدام شجاعانه در اجرای قانون هدفمندسازی یارانه‌ها و مقابله با تحریم‌ها و سفرهای مکرر مسئولین به نقاط محروم و از ملت عزیز ایران به خاطر همراهی، صبوری و بصیرتی که در این برهه حساس از خود بروز دادند؛ این ملت واقعاً نمونه و الگوی ملل آزاد و مسلمان جهان شدند.

وی در ادامه با اشاره به ضرورت حفظ سلامت معنوی در جامعه، گفت: سلامت در همه زمینه‌ها مهم است به ویژه "سلامت معنوی " که هر سه بعد دیگر از جمله سلامت جسمی، روانی و اجتماعی به سلامت معنوی بستگی دارد.

این عضو هیئت رئیسه مجلس در ادامه یادآور شد: امروز سلامت معنوی در دنیا به خطر افتاده و چه انسان‌های بی‌گناهی که بر اثر این بیماری به هلاکت می‌رسند.

به گفته وی، اختلالات اعتقادی و افکار انحرافی بعد سلامت معنوی اشخاص و جامعه و مسئولین جامعه را در معرض خطر قرار می‌دهد از این رو بر مسئولین جمهوری اسلامی ایران واجب است که در بعد سلامت معنوی برنامه‌ریزی دقیق‌تری داشته باشند و الهام‌بخش جهانیان تشنه معنویت و اخلاق و اعتقاد صحیح باشند.

امیدوار رضایی در بخش دیگری از سخنانش متذکر شد: قرار بود در نظام اسلامی سیاست‌های کلی سلامت و برنامه‌های 5 ساله و عدالت در سلامت در بخش بهداشت و درمان حاکم شود ولی متأسفانه علیرغم پیشرفت‌های بسیار چشمگیر در این زمینه تا رسیدن به نقطه مطلوب راهی بسیار طولانی در پیش داریم.

نماینده مردم مسجدسلیمان همچنین تأکید کرد: به جاست در بررسی‌های بودجه سال 90 بر اساس قانون برنامه پنجم توسعه در رابطه با اختصاص اعتبارات ویژه برای بیمه سلامت جامعه به ویژه در میان روستائیان و عشایر کشور، فاصله موجود طبقاتی را کمتر کنیم و به خصوص برای درمان بیماران صعب‌العلاج که هر کدامشان یک خانواده را زیر خط فقر می‌برند و تأمین کادر پزشکی مورد نیاز برای نقاط محروم ردیف‌های خاصی در نظر گرفت.

وی با اشاره به مشکلات حوزه انتخابیه خود، گفت: شهرهای مسجدسلیمان که قدیمی‌ترین مناطق نفت‌خیز کشور با بیش از 102 سال سابقه تولید نفت و گاز است، علیرغم توجهات ویژه دولت‌ها به ویژه دولت نهم و دهم و شخص رئیس‌جمهور در مصوبات استانی برای آبادانی‌ها هنوز از مشکلات حاد و عدیده‌ای برخوردارند.

امیدوار رضایی در خاتمه متذکر شد: مصوبات اصلی دولت در سفرهای استانی به دلیل ضعف مدیریتی برخی مسئولین دولتی و استانی به ویژه در مورد طرح‌های پتروشیمی، آب و فاضلاب، آلومینیوم و طرح‌های اشتغال‌زا در مناطق حوزه‌ انتخابیه اینجانب تحقق نیافته است و از رئیس‌جمهور می‌خواهم در جهت پیگیری و تسریع در انجام هر چه سریع‌تر این مصوبات که امید جدیدی در دل جوانان ایجاد نمود رسیدگی عاجل کند.

مسلمانان اروپا برای دفاع از اسلام وارد شبکه‌های اجتماعی می‌شوند

 
مسلمانان اروپا برای دفاع از اسلام وارد شبکه‌های اجتماعی می‌شوند

خبرگزاری فارس: انجمن مرکزی شورای مسلمانان سوئیس به منظور تبلیغ چهره واقعی اسلام در شبکه های اجتماعی برای اولین بار در اروپا کارگاهی آموزشی را برگزار می کند.

به گزارش خبرنگار دیپلماسی عمومی خبرگزاری فارس، انجمن مرکزی شورای مسلمانان سوئیس، از تاریخ 8 ژانویه در زوریخ مجموعه‌ای از کارگاه‌ها و سمینارهایی را جهت کمک به آموزش مسلمانان در راستای کار با وسایل ارتباط جمعی با هدف ارایه تصویری واقعی از اسلام و مسلمانان برپا می‌کند.

* برگزاری اولین دوره کارگاه استفاده از وسایل ارتباط جمعی برای مسلمانان در اروپا

این انجمن که در زبان فرانسه به "مجمع مرکزی اسلامی سوئیس " (CCIS) معروف است، از ابتدای تشکیل خود در سوئیس در سال 2009 با انتقادات فراوانی روبرو بوده است.
این مجموعه کارگاه‌ها که توسط این انجمن برگزار شده است اولین دوره از چنین آموزش‌های ارتباط جمعی در اروپا است. "اوسکار برگمین " خبرنگار سوئیسی که به اسلام گرویده و رئیس هیات مدیره و مسئول روابط عمومی انجمن نیز هست، این کلاس‌ها را سازماندهی کرده که تا آخر ماه ژانویه ادامه دارند.

* تصویری که از اسلام منتشر می‌شود ساختگی دست رسانه های غربی است

برگمین معتقد است که بیشتر مردم اروپا تصوری که از اسلام و مسلمانان دارند توسط پوشش رسانه‌ها شکل گرفته شده است. این رسانه‌ها تقریبا هیچ‌گاه مسلمانان واقعی و فرهنگ اسلامی را نمایش نمی‌دهند و تصاویر نقاشی شده از انسان‌هایی خشمگین و نظامیان اسلحه به دست را به تصویر می‌کشند.

* مبارزه با اسلام نباید به امری طبیعی تبدیل شود

خصومت با اسلام، نحوه برخورد با مسلمانان و کنار گذاشتن آنان از جریان اصلی جامعه اروپایی را توجیه می‌کند ولی نکته ناراحت کننده این است که این اتفاق یک امر عادی به نظر می رسد که نباید اجازه داد چنین چیزی صورت بگیرد.
این انجمن جهت معرفی مسلمانان، اندکی قبل از دستور منع ساخت مناره‌ها در سال 2009 در سوئیس بنا نهاده شده و شامل تعدادی از جوانان تازه به اسلام گرویده است.

* استقبال گروه‌های اسلامی از انجمن مرکزی شورای مسلمانان

دیگر گروه‌های مسلمان، از این گروه تازه تاسیس با آغوش باز استقبال نکرده و تا هفته‌ها اعضای آن توسط رسانه‌های سوئیس به عنوان "اصولگرایان تندرو " معرفی می‌شدند. ولی اکنون این تصور عوض شده است و انجمن در کنار دیگر گروه‌های اسلامی مشغول به فعالیت است.

ماجرای دو کلفت شاه که آوازه‌خوان شدند

رژیم شاه عامل اصلی اشاعه فساد و فحشا و بی بندباری در مملکت بود و شاه که اعتقادات مذهبی مردم را به مثابه سدی در برابر نفوذ فرهنگ غربی در کشور و تضمین آرام سلطنت موروثی در خانواده خود ارزیابی می کرد می کوشید با گسترش مبانی فساد اجتماعی در جامعه زایل کردن عرق ملی و مذهبی از مقاومت اسلام و جامعه اسلامی ایران بکاهد و به مرور آن را نابود کند.

حماسه نیوز به نقل از کلمهنویسنده کتاب خاطرات من و فرح در این مورد می نویسد: «...تا اینجا فقط از هنرمندانی صحبت شد که از عالم هنر وارد دربار شاهنشاهی شده  و هنر خود را به شاه و اشرف و سایر اعضای خانواده پهلوی عرضه می کردند اما دو نفر هم از داخل دربار پا به عالم هنر گذاشتند. دو خواهر آوازه خوان معروف به مهستی و هایده. این دو خواهر که نام اصلی آنها سکینه و خدیجه ده بالا بود از سنین جوانی در کاخ سعدآباد کلفتی می کردند. هر دو خواهر را احترام شیرازی (ندیمه تاج الملوک مادر شاه) به کاخ آورده بو.د احترام شیرازی همه کاره کاخ مادر شاه بود و این دو دختر هم در کاخ خدمت می کردند. برخی شبها ملکه مادر بزم خصوصی راه می انداخت و گروهی نوازنده و خواننده در آن محفل هنر نمایی می کردند. گاهی اوقات سکینه و خدیجه که بعد ها با نام مهستی و هایده از آوازه خوانان معروف شدند در موقع خوانندگی و نوازندگی مطربها به تشویق احترام الملوک وارد گود شده و خودی نشان می دادند.



در یکی از شبها صدای مهستی و هایده مورد توجه رهبر ارکستر گلها قرار می گیرد و از تاج الملوک تقاضا می کند اجازه دهد این دو دختر را به استودیوی ضبط رادیو برده و از آنها تست صدا بگیرد به این ترتیب کلفتهای کاخ تاج الملوک سر از برنامه شعر و موسیقی رادیو ایران در آوردند و پس از اجرای یکی دو ترانه به آوازه خوان های طراز اول تبدیل شدند.

این دو تا زمانی که در ایران بودند هفته ای یکی و دو شب را در کاخ ملکه مادر می گذراندند. مهستی و هایده نفوذ زیادی روی مادر شاه داشتند و سالهای نوجوانی و جوانی خود را نزد او گذرانیده و آداب و رسوم دربار و به اصطلاح درس خود را خوب آموخته بودند و می دانستند چطور با سیاست رفتار کنند تا مسائل جنسی و روابط پنهان و آشکار آنها به صفحات مطبوعات کشیده نشود.


منوچهر آزمون


هایده خواننده مورد علاقه امیر عباس هویدا نخست وزیر بود و با ارتشبد نعمت الله نصیری رئیس ساواک رفت و آمد می کرد. مهستی تا قبل از آنکه با رئیس شرکت واحد اتوبوسرانی آبادان ازدواج کند معشوقه غلامرضا پهلوی برادر شاه بود. اما بعد با یک مبل ساز معروف تهرانی دوست شد و از شوهرخود را طلاق گرفت. زمانی که در سال 1355 شوهر سابق مهستی به جرم اختلاس اموال شرکت واحد اتوبوس رانی آبادان دستگیر شد مهستی اجازه نداد کار او بیخ پیدا کند و به دادگستری کشیده شود و از دوستی خود با غلامرضا و نفوذی که در دربار داشت استفاده کرد و پرونده اختلاس همسر سابقش در آبادان به بوته فراموشی سپرده شد. او یک خانه مجلل در فرمانیه تهران داشت که در آن به اتفاق تنها دخترش سحر زندگی می کرد.


منوچهر آزمون در کنار شعبان بی‌مخ


این دو خواهر در مدت کوتاهی به ثروت هنگفتی رسیدند و علاوه بر اینکه شبها از بابت چند ساعت خوانندگی در کاباره های درجه اول تهران دستمزد هنگفتی می گرفتند با ارتباطی که در محافل درباری و دولتی به هم زده بودند به کارچاق کنی و دریافت حق و حساب های کلان هم اقدام می کردند از جمله کسانی که با حمایت این دو آوازه خوان به پست و مقام رسید منوچهر آزمون رئیس سازمان اوقاف بود که پس از تصدی این پست نان و آب دار مقداری از زمین های مرغوب اوقافی را در اختیار این دو خواهر قرار داد. جالب این که این دو خواننده یکسال به پیروزی انقلاب مانده با شم قوی خود که در رجال سیاسی رژیم شاهنشاهی وجود نداشت جهت وزش باد را نامساعد تشخیص داده و با جمع آوری دارائیهای خود روانه امریکا شدند!

 

آقای بهزاد نبوی!دیدید باز هم اشتباه کردید

بهزاد نبوی از اعضای تأثیرگذار سازمان مجاهدین (انقلاب) و حامی میرحسین موسوی در یکی از جلسات محفلی و در رابطه با اجرای طرح هدفمندی یارانه ها گفته بود

 

هرچند ما نتوانستیم در حوادث بعد از انتخابات کاری از پیش ببریم ولی مطمئناً با اجرای این طرح مردم به خیابان ها خواهند ریخت و نمی توان مردم را کنترل کرد، این بحث دیگر در رابطه با شکم مردم است و مطمئناً مردم در این رابطه تاب نمی آورند.

 

هامون نیوز به نقل از کلمه  با یادآوری این اظهارات نوشت: بعد از گذشت یک ماه از اجرای طرح هدفمندی یارانه ها شاهد آن هستیم که پیش بینی هایی که عموماً از سوی دشمنان خارجی و اپوزیسیون داخلی در مورد واکنش مردم به این طرح که اولین گام برای طرح بزرگ تحول اقتصادی است نادرست از کار درآمد. حرف های کسانی نظیر بهزاد نبوی و یاران وی نشان دهنده فاصله ای است که این افراد از جامعه گرفتند و بعد از گذشت سه دهه از انقلاب اسلامی هنوز مردم ایران را نشناخته اند. سالها پیش نیز فرد دیگری با توهین به مستضعفین جامعه آنها را لشگر قابلمه بدست خوانده بود و گفته بود اگر در ایران مرگ موش هم بدهند عده ای قابلمه به دست برای گرفتن آن صف خواهند کشید. (رجب مزروعی). البته از طیفی که کاندیدای منتخبش به مجلس ختم یک آدم زنده می رود و همسرش برای اثبات تقلب در انتخابات تئوری خنده دار داماد لرستان را به میدان می آورد، انتظار نیست که پیش بینی های معقولی هم داشته باشند.

خبرنامه مذکور می نویسد: شاید این آقایان فراموش کرده اند همین اقشار پایین جامعه بودند که با رهبری امام خمینی(ره) به خیابان ها آمدند و برای ارزش های اسلامی و آرمان های خویش خون خود و عزیزانشان را فدا کردند و شاید این افراد فراموش کرده اند که مردم ایران برای پیروزی انقلاب و همچنین حمایت از فرزندان خویش در دفاع هشت ساله از میهن داشته های خود را که حتی بعضی اوقات بیش از چند تخم مرغ و مقداری نان نبود فدا می کردند با این انگیزه که در دفاع از ارزش های اسلامی و میهن خویش سهیم باشند.

خاطرنشان می شود پیش از این رهبر معظم انقلاب درباره هدفمند کردن یارانه ها فرمودند: «هدفمند کردن یارانه ها امر مهم و سالها است که جزو آرزوها است، بنده در دولتهای قبل، دو سه مرتبه کتباً و شفاهاً به دولتها گفته ام، منتها دنبال این نمی رفتند، ترجیح می دادند که بماند. این مسئله طرح تحول که دولت مطرح کرد، این هم از همان کارهای بزرگ و از همان کارهایی است که جرات اقدام به آن کار، خودش با ارزش است. همین مسئله هدفمند کردن یارانه ها، واقعاً چیز خیلی مهمی است، در دولتهای قبل هم مطرح بوده، بارها صحبت شده بود و گفته شده بود، منتها پیشرفت نمی کرد یا مشکلاتی که در قضیه بانکها و مالیات و بیمه و گمرک و سایر چیزهایی که در بخشهای مختلف این طرح تحول وجود دارد، کارهای بسیار بزرگ و مهمی است، حتماً هم باید انجام بگیرد.»

اکنون جای این سؤال است که چرا برخی متولیان دولت های قبلی به جای تحسین شجاعت و تدبیر دولت، مانند دشمنان به شکست دولت فعلی در اجرای وعده اجرا نشده دولت های قبلی امید بسته بودند؟!


 

شروط خاتمی حکایت بدهکاری است که اگر دنبالش نکنی، طلبکار می‌شود

محمدرضا سرشار با اشاره به سخنان مقام معظم رهبری در خصوص بازیچه بودن سران فتنه در دست بیگانگان، اظهارداشت: اولین دلیل را باید در نفسانیت، قدرت‌ و جاه‌طلبی این افراد دانست و اینکه هدف آنها قبضه قدرت بوده و قصد خدمت به اسلام، انقلاب، مردم و نظام را نداشتند.

حماسه نیوز به نقل از کلمهوی با اشاره به اینکه وقتی هدف انسان رسیدن به قدرت باشد از هر ندای موافقی که بتواند به وی کمک کند استقبال می‌کند، افزود: این موضوع معمولاً دارای دو حالت است، در حالت اول آن فرد توجهی به این قضیه ندارد که این پشتیبانی به چه نیتی انجام شده و در حالت دوم ممکن است فرد متوجه این نیت باشد ولی به علت اینکه به نفعش نیست به این قضیه اقرار نکرده و آن را به روی خود نمی‌آورد.


سرشار ادامه داد: در مورد سران فتنه نیز به قدری منشأ صداهای همیاری و همکاری با آنها مشخص بود که عامی‌ترین مردم هم این نیت‌ها را می‌دانستند.

* یکی از سران فتنه در بیشتر مواقع اسباب تفریح مردم بود

نایب رئیس انجمن قلم ایران با بیان اینکه سران فتنه به معنی واقعی کلمه افراد سیاستمدار نبودند، تصریح کرد: به عنوان مثال دو نفر از کسانی که اسماً در رأس جریان فتنه قرار گرفته بودند یکی مهمتر و دیگری شخص کم اهمیتی بود که اصلاً قابل ذکر نبوده و در بیشتر موارد اسباب تفریح مردم بود.

وی با بیان اینکه ما در شخص اول نشان خاصی از هوشمندی و تیزبینی سیاسی نمی‌دیدیم، خاطرنشان کرد: وی در همان دورانی هم که مسئولیتی در این نظام داشت، تحت یک شرایط خاص و با حمایت‌های حضرت امام (ره)، مردم و کل نیروهای انقلابی توانست به فعالیتش ادامه دهد.

سرشار علل دیگر بازیچه بودن سران فتنه در دست بیگانگان را جدا شدن این افراد از راه امام(ره)، انقلاب و رهبری عنوان کرد و گفت: امام(ره) مهمترین وصیتشان این بود که «پشتیبان ولایت فقیه باشید تا آسیبی به این مملکت نرسد» و در توصیه دیگری فرمودند «امروز حفظ نظام از اوجب واجبات است» که این افراد به هیچکدام از این دو نکته مهم توجه نکرده و به طور کلی راهشان را از راه ولی فقیه زمان جدا و منافع خود و همفکرانشان را بر هر چیزی ترجیح دادند.

وی از دیگر نکات مهم در وصیت‌نامه امام(ره) را که فرموده بودند «کسانی را برای پست‌های مهم کشور انتخاب کنید که برای اسلام سیلی خورده باشند» یادآورشد و تصریح کرد: متأسفانه عده‌ای این نکته مهم از فرمایشات امام خمینی(ره) را نیز فراموش کرده یا به اهمیت آن توجه کافی نکردند.

نایب رئیس انجمن قلم ایران با بیان اینکه منشأ اصلی فتنه‌ای که خود را نامزد ریاست جمهوری کرده بود، قبل از انقلاب حتی برای چند ساعت هم بازداشت نشده بود، افزود: فردی که در رأس این جریان قرار داشت، سنش این اقتضا را می‌کرد که در کنار ده‌ها هزار نفری که قبل از انقلاب به سبب فعالیت‌های انقلابی بازداشت، شکنجه و بعضاً حتی اعدام شده بودند، حداقل چند ساعتی را در بازداشت به سر می‌برد، در حالی که در آن زمان این فرد در یک دانشگاه رسمی دولتی تدریس می‌کرد و موقعیت شغلی خوبی هم داشت.

وی در عین حال تأکید کرد که متأسفانه این فرد در دوران انقلاب با همسرش در آمریکا به سر می‌برد.

سرشار با اشاره به سخن دیگر امام خمینی(ره) مبنی بر اینکه «میزان وضع فعلی افراد است»، یادآورشد: توجه به عملکرد این افراد در اوایل انقلاب و عدم توجه به احوال و شرایط کنونی آنها به دلیل نفاق در رفتارشان و نبودن آنها در عرصه و در نتیجه آشکار نشدن استحاله منفی درونی‌شان، موجب شد عده زیادی از مردم به این مسأله توجه نکنند.

وی در ادامه اظهارداشت: خودخواهی‌ها، لجاجت‌ها و دوری گزیدن آشکار از توصیه‌های امام(ره) که از سوی سران فتنه صورت گرفت و اشتباهات خواسته یا ناخواسته افرادی که به دنبال آنها راه افتاده بودند و همچنین بازیگردانی صهیونیسم و استکبار جهانی، فتنه سال گذشته را رقم زد که امید است عبرتی برای همه شود تا مملکت با هر انتخاباتی، این اندازه آسیب نبیند.

*شروط خاتمی حکایت بدهکاری است که اگر دنبالش نکنی، طلبکار می شود

عضو هیئت امنای بنیاد ادبیات داستانی در خصوص شروط خاتمی برای نظام و انقلاب، با بیان اینکه موضوع خاتمی در واقع حکایت همان ضرب‌المثل مشهور است که "بدهکار را اگر دنبال نکنی، طلبکار می شود "، گفت: اگر قوه قضائیه، بلافاصله امثال خاتمی را به محکمه کشانده و به مجازات قانونی می‌رساند، حال به این شکل طلبکار نظام و انقلاب نمی‌شد.

وی خاتمی و موسوی را گل‌های سرسبد جریان فتنه دانست و تصریح کرد: این افراد به طور مطلق هیچ سابقه انقلابی - حتی در حد یک تذکر ساواک - را در کارنامه خود ندارند به عکس، بدون استحقاق، به یمن انقلاب و استقرار نظام جمهوری اسلامی، به بالاترین مقامات سیاسی اجرایی کشور هم رسیده اند و بعد از برخورداری از آن همه رانت قضایی، به جای شاکر بودن، کارشان به جایی رسیده که برای نظام شرط هم تعیین می کنند!

* اولین اهانت‌ها به شخص آقای هاشمی در دولت خاتمی صورت گرفت

سرشار در خصوص پیام آقای هاشمی‌رفسنجانی در 19 دی که اهانت به مراجع و روحانیون را در طی یک سال اخیر متذکر شده بود، گفت: اولاً باید دید منظور از روحانی و روحانیت چه کسی یا چه کسانی است و امام (ره) با تفکیک اسلام آمریکایی از اسلام ناب محمدی و روحانیون درباری از روحانیت اصیل، عملاً نشان دادند که نفس بر تن داشتن لباس روحانی یا گذراندن برخی درس‌های حوزوی، برای کسی حریم امن و احترام ایجاد نمی کند.

وی افزود: در این مدت هم به جز جناح موسوم به دوم خردادی، دیده نشده است که کسی به روحانیون متعهد به خط امام(ره)، رهبری و نظام اهانتی کرده باشد.

نایب رئیس انجمن قلم ایران به واقعه عاشورای 88 که در آن، بیشترین اهانت‌ها به حضرت امام (ره)، امام حسین (علیه‌السلام) و مقام معظم رهبری و برخی آرمان‌های انقلاب صورت گرفت، اشاره کرد که حتی آقای هاشمی یک بیانیه یا انتقادی هم صادر نکرد و افزود: لابد منظور آقای هاشمی همان روحانیونی است که خطشان را از انقلاب، نظام و امام(ره) جدا کرده‌اند؛ در صورتی که کسی که علناً در مقابل انقلاب و خط امام(ره) ایستاده باشد اعم از روحانی یا غیرروحانی توقع احترام نباید داشته باشد.

وی ادامه داد: آقای هاشمی فراموش کرده که اولین اهانت‌ها به شخص وی، در زمان اقتدار همان کسانی شروع شد که از زیر پروبال خودش در آمدند و در دولت آقای خاتمی در مصادر امور اجرایی و نمایندگی مجلس قرار گرفتند.

سرشار با بیان اینکه یک هزارم آن اهانت‌ها که از طرف جناح موسوم به اصلاح‌طلب یا دوم خرداد به شخص آقای هاشمی شد از سوی منتقدان منصف صورت نگرفته است، افزود: عمده مواضع منتقدان منصف از روی انتقاد به حق و در حداکثر خویشتنداری بوده است.

به گفته وی متأسفانه از ابتدای دهه 1370 تا امروز، وجهه سیاسی به مفهوم کاملاً غربی و غیر دینی آن بر وجهه روحانی و اسلامی آقای هاشمی غلبه کرده و این برای کسی که آن سوابق درخشان انقلابی را در قبل و اوایل انقلاب داشته، مایه تأسف بسیار است.


مناظره موافقان و مخالفان ساخت نمازخانه در نزدیکی برج های دوقلو

پاملا گیلر رئیس سازمان توقف اسلامی سازی آمریکا، مؤسسان نمازخانه نزدیک برج های دوقلو، را به مناظره در میزگرد CPAC دعوت کرد.

  هامون نیوز به نقل از کلمه ، پس از مدتها جنجال آفرینی و مخالفت با ساخت نمازخانه ای در نزدیکی برج های دوقلو، پاملا گیلر رئیس سازمان "توقف اسلامی سازی امریکا"(SIOA)، که تاکنون تظاهرات متعددی را علیه مسلمانان آمریکا هدایت کرده است، به تازگی از مؤسسان این نمازخانه، دعوت نموده تا در مناظره ای تحت عنوان «مسجد گراند زیرو: چرا اینجا؟» در میزگرد CPAC شرکت کنند.
قرار است دو خیابان بالاتر از محل قبلی برج‌های دوقلو که در حادثه 11 سپتامبر خراب شد، ساختمانی تجاری ساخته شود و دو طبقه آن به نمازخانه‌ای برای مسلمانان اختصاص داده شود.
این در حالی است که پاملا گیلر مدیر این سازمان که خود را مدافع حقوق بشر، آزادی دینی و آزادی بیان معرفی می‌کند. اخیراً با اقدامات خود اذهان عمومی را فریب داده و وانمود کرده است که این نمازخانه قرار است در محل قبلی برج‌های دوقلو، که به گراند زیرو (Ground Zero) معروف است، ساخته شود.

وی همچنین ادعا کرده است که در گراند زیرو قرار است یک مسجد، و نه نمازخانه، ساخته شود. حال آنکه محل بنای این نمازخانه دو خیابان بالاتر از گراند زیرو می‌باشد.
سازمان SIOAمیزبان میزگردی است که در آن مسئله ایجاد این نمازخانه، در سالن همایش اقدامات سیاسی محافظه‌کاران (CPAC) به بحث گذاشته می‌شود. CPAC، بزرگ‌ترین گردهمایی محافظه‌کاران آمریکا، همایش سالیانه خود را در تاریخ 10 الی 12 فوریه در واشنگتن دی‌سی برگزار خواهد کرد. نام این میزگرد «مسجد گراند زیرو: چرا اینجا؟» گذاشته شده است.
مدیر اجرایی AFDI از مؤسسان این نمازخانه یعنی شریف الجمال، دایسی خان، و فیصل عبد الرؤوف‎ خواسته است تا در این مناظره شرکت کنند. این مناظره در روز جمعه 11 فوریه 2011 برگزار می‌شود.
رئیس سازمان "توقف اسلامی سازی امریکا"«پاملا گیلر» ، جریان ضد اسلامی اروپا را نیز تقویت می کند. وی همچنین در جناح راست افراطی ضد اسلامی در حزب چای، پُست "همنشین" را در اختیار دارد.


 

عصبانیت ضد انقلاب از مستند " یزدان تفنگ ندارد"

در پی افزایش استقبال مردم و بخصوص دانشگاهیان از مستند یزدان تفنگ ندارد رسانه های بیگانه با حملات خود به این اثر ارزشمند، نتوانستند خشم و ناراحتی خود را پنهان کنند.

یزدان تفنگ ندارد مستندی است ارزشمند که روز به روز تاثیرات روشنگرانه آن آشکار می شود.

به گزارش کلمه ، در پی افزایش استقبال مردم و بخصوص دانشگاهیان از مستند یزدان تفنگ ندارد رسانه های بیگانه با حملات خود به این اثر ارزشمند نتوانستند خشم و ناراحتی خود را پنهان کنند.

سایت ضد انقلاب مردمک که یکی از حامیان فتنه می باشد در مطلبی سعی در تخریب این مستند نمود. مردمک با آشفته و ناقص خواندن این مستند بیان می کند که: "یزدان تفنگ ندارد ، رنگ و بوی یک مستند تبلیغاتی و جهت‌دار دیگر را دارد که جز ارائه روایتی ناقص از کشته‌شدن ندا آقا سلطان، مضمونی آشفته نیز دارد و از نظر ساختاری و تدوین هم دچار شلختگی است. "

روشنگری این مستند در خصوص مرگ مشکوک ندا آقا سلطان به نوبه خود توانسته است سطح تازه ای را از دروغ پردازی های غرب در خصوص وقایع سال گذشته آشکار سازد.

انتشار این گونه مطالب و موضع گیری های این چنینی در خصوص مستند مذکور خود حاکی از خشم و عصبانیت ضد انقلاب و معاندنان نظام از این مستند را دارد.

شایان ذکر است که "یزدان تفنگ ندارد"، روایت تلاشی است طولانی و طاقت فرسا و البته خستگی ناپذیر، از سوی دانشجوی نخبه ی دانشگاه صنعتی شریف، سید طه رضا، برنده ی مدال نقره ی المپیاد فیزیک، جهت یافتن بخشی از حقیقت ماجراهای سال ۱۳۸۸، فرای نگاه های تکراری، شعاری، رسمی و مرسوم رسانه ای.

بازگشت "مقتدا صدر " به ایران

یک مقام مسئول در دفتر "مقتدا صدر " رهبر جریان صدر دیروز جمعه اعلام کرد که وی به ایران بازگشته است.

این مقام مسئول که خواست نامش فاش نشود درباره مدت اقامت احتمالی مقتدا صدر در ایران و یا جزئیات بیشتر در این‌باره سخنی نگفت.
رهبر جریان صدر در نیمه اول ماه گذشته پس از 3.5 سال دوری از کشورش به عراق بازگشته بود. وی در این مدت برای ادامه تحصیلات دینی خود در شهر مقدس قم حضور داشت.
مجله تایم آمریکایی در شماره دو هفته پیش خود اعلام کرده بود که جریان صدر یک کابوس برای اشغالگران آمریکایی در عراق به شمار می‌آید.
منابع آگاه سیاسی پیش از این اعلام کرده بودند که اشغالگران آمریکایی یا نیروهای سیاسی همپیمان آنها تلاش خواهند کرد تا مقتدا صدر را ترور کنند زیرا جریان صدر تنها گروه سیاسی است که اشغالگری آمریکا را رد می‌کند و خواستار مقابله با آن با استفاده از تمام ساز‌وکارها است.
به همین دلیل بسیاری از کارشناسان سیاسی معتقدند که دلیل بازگشت صدر به ایران تهدیدهای پیاپی علیه او و تلاشها برای ترور او است.

چمران در بیمارستان یا در حال مذاکره

بدنبال مشکلی که برای سفر آقای قالیباف به آمریکا پیش آمد و مخالفت وزارت امور خارجه با این سفر سایتهای ضدانقلاب طی اخبار متعددی اعلام کردند مهندس چمران رئیس شورای اسلامی شهر تهران برای رفع این مشکل در حال مذاکره با مسئولین وزارت خارجه برای لغو این ممنوعیت می باشد در حالیکه بر اساس اخبار رسیده مهندس چمران دقیقا در همان زمانی که سایتهای خبری ضدانقلاب او را در حال مذاکره فرض کرده اند در بیمارستان بستری بوده است.

با اینکه سایتهای ضد انقلاب اعلام کردند مهدی چمران رییس شورای شهر تهران در حال مذاکره برای سفر قالیباف به آمریکا است ولی خبرنگار کلمه به اطلاعات تازه ای دست پیدا کرده است.

مهدی چمران رییس شورای شهر تهران به علت عارضه قلبی بستری شد.

مهدی چمران صبح روز سه شنبه در منزل خود دچار عارضه قلبی و به بیمارستان شهید چمران منتقل شد.به گزارش خبرنگار کلمه ، پزشکان حال عمومی رییس شورای شهر تهران را مناسب گزارش داده اند، اما قرار است برای مراقبت و بررسی های بیشتر وی تا عصر امروز نیز در بخش مراقبت های ویژه (ICU) بیمارستان تحت مراقبت بماند.به گفته پزشکان چمران این عارضه قبلی برای آلودگی هوا بوده است وخطر جدی برای چمران به دنبال نداشته است

تلاش غربیها برای دیدار دوجانبه ایران و آمریکا در ترکیه

دور اول مذاکرات هسته ای دو روزه ایران و گروه ۱+۵ در استانبول پایان یافت و در حالی گفت وگوهای بعد از ظهر جمعه آغاز شد که برخی از خبرگزاری از فشار غربیها بر ایران برای برگزاری دیدار دوجانبه با نمایندگان آمریکا خبر داده اند.


خبرگزاری فرانسه مدعی شد: یک مقام نزدیک به گفت وگوی گروه ۱+۵ و ایران در استانبول دراین زمینه به خبرگزاری فرانسه گفته است:«شش کشور به پیشرفتی دست نخواهند یافت، مگر این که ایرانی ها دیداری دوجانبه با آمریکایی ها داشته باشند!»

این دیپلمات که نخواسته است نامش فاش شود، اضافه کرده است: « احساس من این است که ایرانی ها تمایلی به دیدار با آمریکایی ها ندارند.»

این در حالی است که پس از پایان دور اول گفت وگو در صبح روز جمعه ، ابوالفضل ظهره وند، معاون رسانه ای دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی ایران در حاشیه نشست ایران با گروه ۱+۵، فضای موجود در اجلاس استانبول را مثبت خوانده گفته بود

گفتنی است در پاییز سال گذشته گروه وین، متشکل از کشورهای ایالات متحده، فرانسه و روسیه به همراه آژانس بین المللی انرژی اتمی به ایران پیشنهاد داده بود که ۱۲۰۰ کیلوگرم از اورانیوم ۳.۵ درصد غنی‌شده خود را طی یک محموله به روسیه انتقال داده و پس از طی مدتی، در برابر ۱۲۰ کیلوگرم میله سوخت ۲۰ درصدی از فرانسه تحویل بگیرد امّا ایران در قبال پیشنهاد وین گفت: خروج اورانیوم از کشور، خط قرمز نظام است و مبادله باید در خاک ایران صورت بگیرد که از سوی گروه وین پذیرفته نشد.


تلاش‌ مولوی‌ عبدالحمید برای‌ بی‌نظمی‌ در تایباد

در پی برخی تحرکات اخیر طرفداران مولوی "م ف" در شهرستان تایباد و ایجاد برخی بی نظمی ها دیروز در این شهر گفته می شود برخی از  مولوی های نزدیک به مولوی عبدالحمید  نیز در این جریانات حضور مستقیم دارند.

به گزارش زاهدان پرس این در حالیست که برخی نزدیکان مولوی عبدالحمید در حال حاضر با حضور در شهرستان تایباد تلاش کرده اند که از فضای بوجود آمده توسط طرفدارن مولوی " م ف " در این شهر برای رسیدن به اهداف خود بیشترین بهره برداری را ببرنند.

این در حالیست که سایت مسجد مکی که زیر نظر مستقیم مولوی عبدالحمید اداره می شود طی مطلبی تحریک آمیز به اداره اطلاعات مشهد حمله کرد!

این سایت مدعی شد که اداره اطلاعات مشهد از مولوی " م ف" درخواست کرده است که از سمت امامت جمعه کناره گیری کند.

در همین حال سایت مولوی عبدالحمید در ادامه این مطلب نوشته است: "این اقدام و خواسته اداره اطلاعات مشهد در حالی صورت می گیرد که تعیین ایشان به عنوان امام جمعه، مانند سایر مناطق سنی نشین کشور، با انتخاب مردم صورت گرفته است و این درخواست، دخالت مستقیم در امور مذهبی اهل سنت به شمار رفته و مغایرت کامل با قانون اساسی کشور دارد که در آن بر آزادی پیروان مذاهب مختلف در برگزاری مراسم مذهبی تاکید شده است، و این گزینه بسیار خطرناکی است که افراد مورد تائید مردم، که در نزد اهل سنت دارای جایگاه ویژه‏ای هستند، با چنین چالش‏ها و مشکلاتی مواجه شوند."

سایت مسجد مکی با نوشتن مطالب تحریک آمیز طی سالهای اخیر بارها تلاش کرده است که خوانندگانش را نسبت به دستگاه های امنیتی کشور بدبین کند.

مولوی عبدالحمید نیز در خطبه های نماز جمعه مسجد مکی این سیاسیت را پی گیری کرده است و هر از چند گاهی با طرح مسایلی درباره دستگاه های امنیتی کشور مردم نمازگزار را بر علیه دستگاه های امنیتی تحریک کرده است.

لازم به ذکر است برخی از نزدیکان مولوی عبدالحمید در استانهای مانند کردستان، گلستان، هرمزگان و خراسان جنوبی همواره منشا برخی تندروی ها در این اسنانها به شمار می روند.

اصلاح طلبان و فتنه گران در تقاطع 3 رویکرد

جریان فتنه و اصلاح طلبان این روزها و این ایام شرایط دشواری را به لحاظ عمل سیاسی و تبیین گفتمانی آتی خود تجربه می کنند.
سقوط جریان فتنه و پاگیری کامل آن در جبهه ضد انقلاب گرچه با حمایت هایی با عناصر اصلاح طلب همراه و قرین شد ولیکن تردیدهای برخی از اصلاح طلبان نسبت به پی گیری آینده سیاسی خود شرایطی دشوار را پیش روی آنان قرار داده است.
« مدیریت نظام» در مواجهه با فتنه،خروش ملت در «حماسه 9 دی»،صلابت نظام در برابر«باج خواهی ها» و...بی شک از جمله مولفه هایی بوده که فتنه گران و اصلاح طلبان را در مسیر انتخاب قرار داده است.انتخابی که بی شک از میان سه رویکرد موجود در میان آنان بوده و انتخاب هریک از رویکردها آینده سیاسی شان را محرز و قطعی خواهد ساخت.این رویکردها اما چه می باشند؟

الف- رویکرد مبارزه:
طیفی از جریان فتنه به دلیل دگردیسی های فکری و ایدئولوژیکی عمیقی که از چپ سنتی تا چپ نو را شامل می شود و حتی در مواردی گردش و تنه به لیبرالیسیم را نیز تجربه می کرد،بر این تصور بود که مدل حکومتی حاضر و مبتنی بر ولایت فقیه، دچار احتضار و فروپاشی شده لذا بر همین رویکرد فرقه سبز را مورد توجه قرار داده و مدیریت رفتاری آن را برعهده گرفت.
این طیف بر این باور بود به دلیل شکل گیری زنجیره سلبی (نه به احمدی نژاد و سپس نه به حاکمیت) و شبکه شدن تلاش های داخلی و خارجی ،ظرف چند ماه با فشارهای اقتصادی- سیاسی غرب خواهد توانست به موفقیت دست یابد.اما برخلاف این تحلیل ها و تلا ش ها که فاقد برآورد تخمین وتدبیر و واقع نگری بود ،با مدیریت ولایی و بصریت عمومی ملت این طیف در برنامه های خود ناکام مانده و به جنون رفتاری – تحلیلی رسید.
نشانه های این جنون که در بی قیدی در همنوایی و حرکت در مسیر ضد انقلاب بارها نشانه هایش ظهور و بروز یافت اما منجر به این شد که این طیف همچنان بر تحلیل های اشتباه خود پافشاری کرده و ریزش حامیان خود را به «آتش زیر خاکستر» تعبیرکند.
این طیف معتقد است که در صورت بهره گیری از «فرصت های حقیقی و حتی تصادفی» و عبور از فضای پلیسی- امنیتی! این آتش دوباره شعله ور خواهد شد.در حقیقت این طیف در تحلیل خود براین باوراست که با وجود تحریم های خارجی ،دولت با ناتوانی در اجرای صحیح طرح هدفمندی یارانه ها مواجه شده و بزودی شاهد شکل گیری و بروز اعتراضات اجتماعی خواهیم بود.اعتراضاتی که به دلیل ماهیت اقتصادی آن به عنوان شتاب زا عمل کرده و قابلیت موج سواری را برای آنان فراهم خواهد کرد.
در مجموع این طیف از جریان فتنه با این تحلیل بر این باور است که نه تنها مبارزه تمام نشده، بلکه جدی تر نیز شده است و فقط باید تا روز موعود یعنی لحظه قیام و فراهم شدن شرایط (بروز اعتراضات اجتماعی گسترده) زیرزمینی عمل کرده و برای نشان دادن پویایی فرقه نیزباید در اذهان تک مضراب های تبلیغی را در دستور کار قرار داد.
اما بطور خلاصه می توان مبانی تحلیلی رویکرد مبارزه را اینگونه خلاصه کرد:
1- وجود گسست های 4 گانه در جامعه:
1- الف- گسست بین مردم و حاکمیت
1- ب- گسست بین نخبگان و حاکمیت
1- ج- گسست بین نخبگان و نخبگان
1- د- گسست بین مردم و مردم

2- فشار خارجی:
2- الف- تحریم ها
2- ب- تهدید نظامی

3- ضعف و ناکارآمدی نظام
4- قدرت و انسجام جنبش سبز

ب- رویکرد موازانه:
حامیان این رویکرد نگاهی متفاوت تر از طیف معتقد به مبارزه را نسبت به شرایط و وضعیت موجود فرقه سبز داشته و بر سیاست ورزی تاکید دارند.این طیف بر این باورند که جنبش سبز با شکست مواجه شده و کار آن در فاز خیابان به پایان رسیده است.در حقیقت این طیف معتقدند که برخلاف حامیان رویکرد مبارزه بخش اعظم گسست های مورد تاکید این طیف در حد ادعا بوده و واقعیت نداشته و نظام و دولت حداقل توانسته اند در اذهان اکثریت جامعه خود را کارآمد و تلاشگر برای رفع مطالبات مردمی نشان بدهند.
این طیف با مورد اشاره قرار دادن حماسه 9 دی به طیف دیگر پیغام داده اند که 9 دی واقعی ترین تصویر موجود و قابل لمس حقیقی جامعه پس از فتنه می باشد و اگر حامیان رویکرد مبارزه بر این واقعیت چشم ببندند به طور قطع روزنه های امید به بازگشت را نیز به روی خود بسته خواهند دید.
این طیف اما برخلاف حامیان رویکرد مبارزه که معتقد به استراتژی «برد- باخت» در قبال نظام است معتقد به استراتژی«برد برد» بوده و براین باور است که گرچه فتنه مهارشده اما اصلاح طلبان به عنوان موتور این جریان قابل حذف نیستند چرا که جریان اصلاحات یک جریان فکری است که در بخش هایی از لایه های اجتماعی بویژه در میان نخبگان ریشه دوانده و دارای پایگاه می باشد.
لذا سخن آخر این طیف این است که باید به نظام به یک موازانه نسبی حداقل 60به 40 برسیم.
در مجموع اما بطور خلاصه می توان مبانی تحلیلی رویکرد موازنه را اینگونه خلاصه کرد:
1- پایگاه اجتماعی قوی نظام و دولت
2- بی اثر بودن فشار خارجی
3- شکست جنبش سبز در فتنه88
4- غیر قابل حذف بودن اصلاحات
5- تعریف بازی «برد – برد» با حاکمیت

ج- رویکرد تناسخ:
در برابر این دو طیف،بخش دیگری از اصلاح طلبان نیز وجود دارند که انتقادات جدی ای به این دو طیف دارند.این طیف حامیان رویکرد مبارزه را رادیکال،غیر منطقی ،بی سر و احساسی خوانده و اصرار آنان بر ادامه این رویه را آب در هاون کوبیدن تعبیر می کنند.
این طیف همچنین با اشاره به رویکرد حامیان موازانه معتقدند این طیف شکل دیگری از رویکرد مبارزه است که بازگشت به نظام را برای پی گیری خط فتنه دنبال می کند،مضاف بر اینکه برای بازگشت خود استراتژی «برد- برد» را بگونه ای تعریف می کند که پذیرش شرایط آنان بطور قطع به باخت حاکمیت منتهی خواهد شد،مساله ای که قطعا حاکمیت به آن واقف است.
این طیف که برخی از اصلاح طلبان واقع بین را تشکیل می دهد بر این باور است که کالبد اصلاحات در جریان فتنه 88 جان سپرده و دم مسیحایی نیز قادر به زنده کردن آن نیست اما روح سرگردان آن می تواند در کالبدی کاملا متفاوت حلول کند.
این طیف همچنین با انتقاد از رفتارهای اصلاح طلبان و فتنه گران بر زدودن ناخالصی ها از اصلاحات و ملتزم بودن به هنجارهای نظام ولائی و روشن ساختن مرزهای هویتی خود با بیگانگان و رفتارهای فتنه گران تاکید کرده و بر کلید زدن دور جدیدی از فعالیت ها با کالبدی جدید تاکیددارند.
در مجموع اما بطور خلاصه می توان مبانی تحلیلی رویکرد تناسخ را نیزاینگونه خلاصه کرد:
1- عدم پذیرش بازگشت بدون هزینه اصلاحات سابق(جریان فتنه88) از سوی نظام
2- عدم پذیرش بازگشت با هزینه(توبه) از سوی فتنه گران
3- اراده نظام و مردم حامی نظام بر حذف مجرمین
4- نیاز نظام به روح اصلاحات خالص جهت پویائی

درخاتمه با بررسی رویکردهای سه گانه در جریان فتنه و اصلاح طلبان حال باید منتظر بود و دید که اینان با اتخاذ کدامین رویکرد به سوی کدامین راه رهنون خواهد شد.باید بود و دید.

سقوط کابینه‌حریری، مانور قدرت‌مقاومت، بازی دو سر باخت توطئه علیه

سقوط کابینه‌حریری، مانور قدرت‌مقاومت، بازی دو سر باخت توطئه علیه حزب‌الله
 

سفر سعد حریری به امریکا و دیدار وی با اوباما، تلاش چند ماه عربستان- سوریه را برای برقراری ثبات در لبنان با شکست مواجه کرد و حریری که در سفرهای خود به سوریه و ایران از ارجحیت استقلال لبنان نسبت به دادگاه پدرش سخن گفته بود، حاضر به اصلاح رویه دادگاه و نپذیرفتن شیوه فعلی فعالیت آن نشد، تا جریان مقاومت در لبنان موسوم به 8 مارس که شامل ائتلافی از حزب الله لبنان، امل، و چند گروه مسیحی بود، از دولت وی خارج شده و دولت حریری که پس از چندین ماه کشمکش سرانجام در نشستی در قطر تشکیل شده بود فروبپاشد.

به گزارش رجانیوز، پس از آنکه دادگاه ترور رفیق حریری در یک پروسه طولانی مدت با استفاده از شاهدان دروغین، توانست سوریه را به انجام این ترور محکوم کرده و حضور این کشور را در لبنان کاهش دهد، با افشای دروغین بودن شاهدین این دادگاه، پروژه اتهام‌زنی به مقاومت را برای به چالش کشیدن حزب‌الله در فضای سیاسی لبنان در پیش گرفت.

این درحالی بود که با جدی شدن این اتهام زنی به حزب الله لبنان، سید حسن نصرالله با افشای جزئیاتی از نقش اصلی و جدی اسرائیل در این ترور، به انتقاد شدید از دادگاه ترور رفیق حریری پرداخته و این سوال جدی را مطرح کرد که چرا انگشت اتهام این دادگاه تا کنون به سمت اسرائیل نشانه نرفته است. در همین حال، تیری میسان، نویسنده و منتقد فرانسوی نیز با انتشار کتابی با نام دروغ بزرگ به بیان 10 دلیل جدی و عمده برای نقش داشتن صهیونیست‏ها در این عملیات تروریستی اشاره کرده بود.

با این شرایط و درحالی که سعد حریری نخست وزیر لبنان و رئیس فراکسیون المستقبل که عمده ترین فراکسیون سنی لبنان است، بارها بر تلاش برای حفظ استقلال لبنان و در پیش گرفتن مسیری معقول تاکید کرده بود، پس از سفر سه روزه به امریکا به خواسته جریان 8 مارس تن نداد که این اتفاق، موجب خروج جریان 8 مارس از دولت و سقوط دولت لبنان شد.

با این حال، سعد الله زارعی، تحلیل گر مسائل خاورمیانه در گفتگو با رجانیوز، با اشاره به نقش مشخص ارتش در لبنان، شرایط لبنان را از لحاظ امنیتی عادی خواند ولی پیش بینی کرد که با توجه به اختلافات عمده میان جریان 8 مارس و سعد حریری با محوریت دادگاه رفیق حریری، فرآیند تشکیل دولت در لبنان تا نزدیک به 6 ماه به تاخیر بیافتد. وی با اشاره به اینکه لازم است نخست وزیر جدید از فراکسیون المستقبل و سنی باشد، از تمرکز بر شخصیت‏های دیگر این فراکسیون برای تشکیل دولت و جایگزینی با سعد حریری خبر داد و افزود که ممکن است در صورت پذیرفتن شرایط مقاومت از سوی سعد حریری، جریان 8 مارس به نخست وزیری وی رضایت دهد.

زارعی با اشاره به مثلث حریری ـ جعجع ـ جنبلاط که در لبنان به عنوان جریان 14 مارس شناخته می شود، گرایش جنبلاط به جریان مقاومت در یکسال گذشته را موجب فروپاشی عملی جریان 14 مارس قلمداد کرده و افزود که با وجود قوت جناح مسیحی جریان 8 مارس و ضعف جناح جعجع در مجلس به عنوان یکی از اضلاع جریان 14 مارس، این جریان حرفی برای گفتن در عرصه سیاسی لبنان نخواهد داشت.

به نظر می‏رسد، پذیرش شرایط مقاومت از سوی جریان المستقبل به رهبری سعد حریری که اکنون تنها بازمانده جدی از جریان 14 مارس است مبنی بر عدم پرداخت هزینه‏های دادگاه از سوی دولت لبنان و همچنین خروج قضات لبنانی از این دادگاه و پرداختن به موضوع حضور صهیونسیت‏ها در این دادگاه، ممکن است شرایط ایجاد یک دولت جدید را در لبنان فراهم کند. این در حالی است که نزدیکی چنبلاط یکی از عمده ترین متحدین حریری به 8 مارس نیز می تواند توان وی را برای به ثمر رساندن خواست امریکا در لبنان کاهش دهد.

با این حال نباید از تدارک همه جانبه و چند ساله اسرائیل برای جبران شکست بزرگ خود در جنگ 33 روزه نیز غافل بود، تدارکی که ممکن است کشاندن فضای سیاسی لنبان به فضایی در آستانه جنگ داخلی، بهترین شرایط را برای عملی کردن آن بوجود آورده باشد.

"میشل سلیمان "سقوط کابینه لبنان را اعلام کرد

رئیس‌جمهوری لبنان در بیانیه‌ای با توجه به عدم حد نصاب قانونی دولت لبنان در پی استعفای 11 وزیر، برکناری دولت لبنان را رسما اعلام کرد.

به گزارش فارس به نقل از النشره لبنان، اداره کل کاخ ریاست جمهوری لبنان اعلام کرد که با توجه به احکام بند یک از ماده 69 قانون اساسی لبنان در زمینه مستعفی شدن دولت بویژه با توجه به مورد "ب " از بند مذکور و از آنجائیکه دولت لبنان بیش از یکم سوم اعضای مقرر خود در زمان تشکیل را از دست داده است، "میشل سلیمان " رئیس‌جمهور لبنان از رئیس کابینه و سایر وزرا تشکر و قدردانی کرده و خواستار ادامه روند کابینه به صورت پیشبرد امور شده تا زمانی که دولت جدید تشکیل شود.

پس از آنکه سه‌شنبه شب عربستان و سوریه (در پی فشار آمریکا) بن بست مذاکرات برای حل مشکل لبنان را اعلام کردند، وزرای مخالف دولت بازگشت هر چه سریعتر نخست‌وزیر برای تشکیل نشست فوق‌العاه کابینه را خواستار شدند، اما با نپذیرفتن این موضوع از سوی سعد حریری سرانجام دیروز بعدازظهر، وزرای معارضان دولت لبنان در مقر فراکسیون تغییر و اصلاح گرد هم آمدند و پس از این جلسه، استعفای خود را رسما اعلام کردند و به این ترتیب دولت لبنان از اکثریت خارج و از رسمیت افتاد.

"جبران باسیل " وزیر انرژی وابسته به جریان آزاد ملی لبنان در کنفرانس خبری با اعلام این موضوع تصریح کرد که با توجه به تعطیل شدن تلاش‌ها برای کنترل بحران در لبنان از سوی جریان حاکم و تسلیم شدن آنها در برابر فشارهای آمریکا بر علیه منافع داخلی لبنان، وزرای مخالف دولت این تصمیم را گرفته‌اند.

به این ترتیب ده وزیر عضو کابینه که از اعضای هشت مارس هستند بعلاوه "عدنان سید الحسین " وزیر مشاور که از سوی رئیس‌ جمهور انتخاب شده‌اند، از کابینه خارجه شدند. در پی این اقدام کابینه لبنان از رسمیت خارج شد و رئیس‌جمهور می‌بایست در اسرع وقت به صورت رسمی سقوط کابینه را اعلام می‌کرد.
 

 

بازی با امنیت ملی کشور و تحریف اظهارات نایب رئیس مجلس

سایت خبرآنلاین که علاقه زیادی به انتخاب تیترهای جنجالی و بعضاً تحریف‌آمیز دارد، در انتخاب تیتر مربوط به سخنان نایب رئیس مجلس نیز همین رویه را دنبال کرد.

به گزارش رجانیوز، در حالی که حجت الاسلام ابوترابی فرد اعلام کرده است که "تولید بنزین داخلی نیاز ما را برآورده می‌کند و در آینده نزدیک باید دنیا را تهدید به فروش و عرضه نفت خود کنیم"، خبرآنلاین تیتر "ابوترابی فرد: ‌پیشرفته‌ترین سکوهای پرتاب موشک را در اختیار داریم/ باید دنیا را تهدید کنیم" را برای این خبر انتخاب کرده است که این تحریف  به‌دلیل جایگاه گوینده آن، نوعی بازی با امنیت ملی است و می‌تواند بازتاب‌های منفی برای کشور در رسانه‌های دنیا در تکمیل پازل غرب برای متهم کردن ایران به جنگ طلبی داشته باشد.



به گزارش فارس، حجت الاسلام ابوترابی فرد، نایب رییس مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه از مهم‌ترین ابزارهای دشمن برای کاهش ضریب امنیت کشور، تحریم با تکیه بر پیوند اداره کشور با درآمدهای ارزی حاصل از فروش نفت است، تاکید کرد: اکنون ما در شرایطی هستیم که تولید بنزین داخلی نیاز ما را برآورده می‌کند و ما در آینده نزدیک باید دنیا را تهدید به فروش و عرضه نفت خود کنیم و ما در آستانه این تحول جدی هستیم.

نایب رییس مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: تحریم‌ها از سوی دشمن به سکوی پرش برای ایران مبدل شده است و اگر تحریم دشمن نبود به عنوان کشور دارای دانش هسته‌ای و کشور دارای پیشرفته‌ترین و مدرن‌ترین سکوهای پرتاب موشک و ماهواره نبودیم.

هاشمی برای کلید خوردن پروژه جدید چراغ سبز نشان داد؟

در حالی که افکار عمومی منتظر بودند پس از این همه مدت رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، فتنه‏گران و وقایع پس از انتخابات را محکوم کند و موضع خود را در خصوص ظلم بزرگی که به نظام رفته است و بانیان آن فتنه عظیم، روشن و شفاف کند، او در یادداشتی معنادار و قابل تأمل، به مناسبت سالگرد نوزدهم دی‏ماه، رگه‌هایی از نوشته سه روز قبل از انتخاباتش به رهبر انقلاب در نامه بدون سلام و والسلام را بروز داد.

به گزارش رجانیوز، هاشمی در این یادداشت، خود را نگران روحانیت و علما معرفی کرده و از بقایای تفکر روحانیت‏ستیزی در کشور خبر داده است. او بعد از اشاره به وقایعی از تاریخ انقلاب نوشت: «اینک ۳۰ سال از پیروزی انقلاب اسلامی می‌گذرد و بقایای فکری دین‌زدایی و روحانیت‌ستیزی که در بهار هوشیاری مردم ایران، چون مارهای افسرده سر در خاک انتقام فرو برده بودند، در پاییز بداخلاقی‌های سیاسی و اختلافات سلیقه‌ای، پوست‌اندازی کرده و سر برآورده‌اند و خاکریز به خاکریز جلو می‌آیند و شاهدیم که پس از توهین و تهمت به سران روحانی عرصه سیاست در ۳۰ سال گذشته، به فضلا، علما و مراجع قم رسیده‌اند.»

مقصود از سران روحانی عرصه سیاست در 30 سال گذشته، احتمالا خود هاشمی و چهره‏هایی نظیر سید محمد خاتمی است و انگار هاشمی مثل همان سال‏های دوران سازندگی علاقه دارد انتقادات نسبت به خود را هجمه به نظام و روحانیت قلمداد کند. اما به راستی آیا واقعا هاشمی نگران جایگاه علما و روحانیت است یا هدفی دیگر در ورای این نوع نگارش وجود دارد؟

تاریخ گواهی می‏دهد هاشمی رفسنجانی در سال‏های سازندگی و اصلاحات درخصوص جریانی که می‏رفت تا نه تنها روحانیت و علما که دین و آموزه‏های دینی را به گونه‏ای افراطی تخطئه کند، قلم به دست نگرفت و نسبت به آن نگران نشد. آن روزها، روحانیت جماعتی ساده‌دل و فریب خورده و بدون تحلیل سیاسی خوانده می‏شد(1) و تقلید از مراجع حرکتی میمون‏وار بود.(2) محسن کدیور به صراحت تاکید می‏کرد که: «تبعیت از بزرگان، خصیصه جوامع عقب افتاده است.»(3) روحانیت، قشری‏گرا و انحصارطلب لقب می گرفت و گفته می‏شد: «آنها عوام‏پرور و مقلدپرورند، نه عاقل‏پرور.»(4)

توهین‏ها و جسارت‏ها البته به روحانیت و مرجعیت ختم نمی‏شد. همه دینمداران، عامل خشونت و قشری‏نگر تلقی می‏شدند. می‏گفتند: «عوامل خشونت در ایران سه دسته اند: 1- رزمندگان جبهه‏ها 2- گروهی از روحانیون 3- بعضی مسئولین مملکتی.»(5) زیارت عاشورا هم نماد خشونت بود!

اما دعوا نه بر سر مسائل خرد و سطحی که در واقع بر سر اسلام ناب شکل گرفت. صاحب‏نظران غربگرای اصلاحات، آن روز که فرح پیروزی وجودشان را فرا گرفته بود، می‏گفتند: «فقه متداول حوزه‏ها مستمسک خشونت‏طلبان است.»(6) و کار البته به خط امام هم می‏رسید؛ یعنی سیره همان کسی که می‏خواستند در برلین به موزه‏های تاریخ بسپارندش. روزنامه نشاط می‏نوشت:«جریان کسروی و حکیم‏زاده قمی اصلاح‏طلب بودند و امام و نواب صفوی خشونت‏گرا و در مقابل جریان اصلاح‌‏طلب قرار می‏گیرند.»(7)

هاشمی البته آن روزها هیچ‏گاه نگران نشد! می‏گفتند: «انقلاب اسلامی ایران شبیه استبداد قجری است.»(8) دبیرکل نهضت آزادی به صراحت تصریح می‏کرد:«بعد از انقلاب، شاه مستبد رفت ولی استبداد همچنان باقی است، تازه رنگ شرعی هم به خود گرفته است!»(9)

اگر به حوادث قبل از انتخابات 88 نیز برگردیم، همین فضا را مشاهده می‏کنیم. در آستانه انتخابات، همایشی با عنوان "سبزها و دین" در تالار ابن‌خلدون دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، تشکیل شد که خبر از ظهور دین جدیدی می‏داد! آن روزها هاشمی اصلا نگران نشد. در این همایش این دین جدید، "دین سبز" لقب گرفت؛ دینی که موسوی قرار شد پیامبر آن باشد. در مقابل هم دین حوزه‏های علمیه "دین سیاه" نامیده شد.

"دین سبز" دینی بود که از بند شریعت می‏رهد و در آن حرفی از دین‏دار و بی‏دین به میان نمی‏آید. مقدمه‏ای که محدثی قبل از تعریف "دین سبز" و برای تمسخر ایران شیعی در دانشگاه تهران بیان کرد، این بود: «دین سبز در نظر متفکران غربی به معنی حفاظت از محیط سبز و مقوله‌های زیستی است که ما فعلا هنوز زود است به این مقوله برسیم. چرا که در بحث حفاظت از انسان‌های خود کماکان مشکل داریم!»

او پس از جملات تحقیرآمیز خود به سراغ اصل مطلب رفت و در تشریح جزئیات "دین سبز" گفت: «دین سبز دینی است که دیندار و غیردینی را از یکدیگر جدا نمی‌کند.» او همچنین ادامه داد: «نظام مورد علاقه این دین، کثرت‌گرایی است و با جامعه مدرن و تحولات جهانی همسو است و اگر جنبش سبز بخواهد بین دیندار و غیردیندار تفاوتی قائل شود این جنبش دیگر موفق نیست!»

دکتر قانعی‌راد دیگر سخنران همایش نیز پای تریبون آمد تا آب پاکی را روی دست همه ریخته باشد. او آینده این جنبش و نسبتش با دینی‌ بودن را امری اقتضایی و نامشخص خواند و این بدین معنی بود که نه تنها جنبش به اصطلاح سبز تفاوتی میان دین‏دار و غیر دین دار قائل نیست، بلکه نسبت منطقی خود و دین را نیز نامشخص و وابسته به اقتضائات زمان می‏داند. اگر شرایط اقتضا کرد، این جریان می‏تواند از دین سخن بگوید؛ اگر هم اقتضا نکرد که دیگر هیچ!(10)

آن روزها آقای هاشمی نه نگران دین شد و نه نگران روحانیت و علما. حرف‏ها البته حرف جدیدی نبود. سال‏ها بود که حجیت دین در عرصه جامعه را اصلاح‏طلبان به انکار نشسته بودند. آنان با صراحت می‏گفتند: «حکومت دینی قدرت اداره دنیای مردم را ندارد و ناگزیر به دین دولتی خواهد انجامید و این به وضوح در دیدگاه‏های امام در قبل و بعد از انقلاب یافت می‏شود و دین دولتی هم قهراً به حکومت سکولار منجر خواهد شد، یعنی به قوانین زاییده عقل بشری و این همان حاکمیت مردم بر مردم است.»(11)

در چنین شرایطی و در آن سال‏ها که برخی از پروتستانتیزم اسلامی سخن می‏گفتند، هاشمی هیچ گاه این گونه قلم به دست نگرفت تا با این لحن نامه بنویسد. او هیچ‏گاه این گونه به منکران وحی نبوی و حجیت کتاب آسمانی نخروشید و با وجود هجمه‏های ناتمامی که علیه حوزه‏های علمیه سامان یافته بود، نگران علما نشد تا قلم به دست بگیرد و یادداشت بنویسد. پس ماجرای نگرانی اکنون او چیست؟! برای بررسی این مهم نیازمند مروری در سیر نقش‏آفرینی‏های رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام هستیم. این مرور نتایجی بسیار مهم و کلیدی را به دست می‏دهد.

«هاشمی رفسنجانی هدایت جبهه دوم خرداد را به دست گرفته است.» این جمله‏ای است که یک سال قبل از انتخابات 88 محمد عطریانفر از چهره‏های کارگزاران سازندگی بر زبان راند تا نقش هاشمی در فرآیندهای سیاسی را بیش از پیش آشکار کرده باشد. فائزه هاشمی نیز در همایش ورزشگاه آزادی همراه خاتمی و همسر موسوی حاضر شد تا توضیح دهد که اصلاحات ادامه راه سازندگی بود و اکنون همه باید تلاش کنیم تا قطار به ریل خود بازگردد. او در جای دیگر توضیح داد که تنها در دوره احمدی‏نژاد است که آقا، آقا شده است!

در معادلات سیاسی نقش هاشمی را باید به عنوان یک چهره پشت پرده و استراتژیک دانست؛ کسی که بسیاری کلیدواژه‏ها و جهت‏گیری‏های سیاسی نخستین بار از سوی او مطرح می‏شود و برخی خواسته و برخی دیگر ناخواسته در پازل او عمل می‏کنند. دولت وحدت ملی و سلسله طرح‏های دولت ائتلافی که هر بار از سوی جریانی مطرح شد، ریشه در زاویه نگاه او داشت. واژه گداپروری که بعدها در ادبیات اصلاح‏طلبان و برخی اصولگرایان به اصطلاح منتقد نیز برای هجمه به طرح تحول اقتصادی و قانون هدفمند کردن یارانه‏ها به کار گرفته شد، نخست از جانب هاشمی مطرح شد. اتهاماتی نظیر قانون‏گریز، ضدروحانیت، فاسد و... به دولت نیز تعابیر شخص هاشمی بود.

در جریان فتنه 88 و قبل از انتخابات هاشمی یک نامه مهم و اثرگذار دارد که در قالب نامه سرگشاده و بدون سلام خطاب به رهبری نوشته شده است. نامه‏ای که البته یادآور نامه بدون سلام او در سال 59 خطاب به امام نیز هست. همان نامه‏ای که در آن امام به نوعی آسایش‏طلب خوانده شده بود.

نامه سرگشاده هاشمی به رهبر انقلاب همان نامه‏ای بود که علی هاشمی در ستاد قیطریه و در جمع شش نفر از اعضای اصلی ستاد موسوی بدان اشاره کرد:«این نامه حاج آقا خیلی تند است و ما داریم آن را چاپ می‏کنیم، شما هم بگوید چاپ کنند. باید دست به دست هم بدهیم تا موج ایجاد کند. حاج آقا گفته یا اینجا کار خراب می شود یا فضا برمی‌گردد.»

نامه آن روز هاشمی شباهت بسیار زیادی به یادداشت امروزش دارد. هاشمی در این نامه نوشته بود:«اینجانب قصد ندارم که دولت موجود را مثل دولت بنی‌صدر معرفی کنم و یا سرنوشتی شبیه آن دولت را برای این دولت بخواهم، بلکه مقصود این است که باید مانع گرفتار شدن کشور به سرنوشت آن روزگار شد.»

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام خطاب به رهبر انقلاب افزوده بود:«معتقدم جناب‌عالی بخوبی می‌دانید که اینجانب و بسیاری از بزرگان تأثیرگذار انقلاب و حتی خود جناب‌عالی از دوران مبارزه و سال‏های اول انقلاب و در تعدادی از مقاطع مورد تهاجم افراد لاابالی و ضدانقلاب بوده‌ایم و همیشه صبورانه تهمت‌ها و اهانت‌ها را پشت سر گذاشته‌ایم و در دور جدید تهمت‌ها و هجمه‌ها هم از حدود پنج سال پیش تاکنون دندان روی جگر دارم و به خاطر خداوند و مصالح انقلاب و کشور اندوه خویش را مکتوم می‌د‌ارم و از این جهت هم مورد گلایه بسیاری از دلسوزان اسلام و انقلاب و بستگانم قرار می‌گیرم و مهم این است که این‏بار این تهمت‌ها توسط رئیس جمهور و در رسانه ملی مطرح شده است.»

او وعده داده بود:«البته در موقع مناسب انحرافات و حق‌کشی‌های ناگفته انتخابات و اعمال دولت نهم در اختیار مردم و تاریخ قرار خواهد گرفت.» هاشمی همچنین ادامه داده بود: «احتمالاً عوامل دولت از نظر اینجانب مطلعند که من ادامه وضع موجود را به صلاح نظام و کشور نمی‌دانم و خود جناب‌عالی هم از این نظر من مطلعید و دلایل آن را هم می‌دانید.»

اما مهمترین فراز نامه آن روز هاشمی این بود: «با این همه بر فرض اینکه اینجانب صبورانه به مشی گذشته ادامه دهم، بی‌شک بخشی از مردم و احزاب و جریان‌ها این وضع را بیش از این بر نمی‌تابند و آتش‌فشان‌هایی که از درون سینه‌های سوزان تغذیه می‌شوند، در جامعه شکل خواهد گرفت که نمونه‌های آن را در اجتماعات انتخاباتی در میدان‌ها، خیابان‌ها و دانشگاه‌ها مشاهده می‌کنیم.»

هاشمی از رهبر انقلاب خواست تا برای رفع فتنه‌های خطرناک و خاموش کردن آتشی که دودش در فضا قابل مشاهده است، هرگونه که صلاح می‌داند اقدام مؤثری کند و مانع شعله‌ورتر شدن این آتش در جریان انتخابات و پس از آن شود.

وقتی عبارات این نامه را در کنار نقل قول علی هاشمی می‏گذاریم، می‏توانیم آن را در حکم سرفصلی در وقایع سیاسی کشور تلقی کنیم. سرفصلی که خیلی زود آثار خود را نشان داد و هزینه‏های زیادی را نیز به نظام بار کرد. البته این بدین معنی نیست که تمام آنچه گذشت، طرح‏ریزی شخص هاشمی باشد؛ بدین معنی است که نامه هاشمی مانند بسیاری از سخنان و کلیدواژه‏های او، گرای یک راه را به کنش‌گران سیاسی اصلاحات داد.

به یادداشت اخیر هاشمی نیز از همین منظر باید نگریست. این یادداشت نه تنها برخلاف ظاهر آن، اصلا تاریخی نیست، بلکه کاملا و دقیقا برای شرایط همین امروز نوشته شده است. اگر این یادداشت را شخص هاشمی نوشته باشد، باید اذعان کرد مدل به روز شدن سایت منتسب به او نیز دقیقا با نظر او طراحی و تنظیم شده. چه آنکه این دو، یک رویکرد مشخص را در مواجهه با تاریخ به دوش می‏کشند. رویکردی کم هزینه‏تر که در آن هم حرف‏ها گفته شود و اتهامات زده شود؛ هم کسی نتواند حرفی بزند و خرده‏ای بگیرد. به عنوان مثال سایت هاشمی طی این ماهها به صورت غیرمستقیم تلاش بسیاری برای تشابه‏سازی بین رئیس‏جمهور و بنی‏صدر انجام داد و نتیجه اخبار تاریخی آن ضد روحانیت، بی‏برنامه، بی‏منطق، تندرو، خشونت‏طلب، فاسد، دروغگو و... جلوه دادن دولت بود. و این همه اتهام‏زنی البته چون غیرمستقیم بود، از نگاه مدعی العموم مخفی ماند.

نکته دیگر اینکه یادداشت هاشمی در شرایطی منتشر شده که خاتمی با برخی اعضای فراکسیون اقلیت مجلس شورای اسلامی دیدار کرده است. او شرط هایی برای بازگشت گذاشته و با گستاخی از موضع مجرم به موقعیت طلبکار نظام تغییر جایگاه داده است. این مسئله را می‏توان در سخنرانی او که واکنش غیرمستقیم به اظهارنظر آیت الله جنتی است، مشاهده کرد. خاتمی در این سخنرانی ضمن برخی اتهام‏زنی‏ها‏ حتی خواستار مناظره و اعتراف طرفین به اشتباهات خود می‏شود!

یادداشت هاشمی را باید در این فضا تحلیل کرد. او تصریح می‏کند: «توهین و تهمت به کسانی که جایگاهی در قلوب مردم یک سرزمین یا پیروان یک آیین الهی دارند، شیوه همیشگی کسانی است که پایه‌های قدرت خویش را بر تارهای عنکبوتی بنا نهاده‌اند و شگفتا در تاریخ بسیار دیدیم و شنیدیم که حاکمان ناحق بسیاری، برای بقای خویش به این شیوه نخ‌نما تمسّک جستند و هر بار نیز آفتاب حقیقت از پس ابر توهین و تهمت بردمید و اساس شب‌پرستان را درنوردید، اما اذناب جور به این میراث اجدادی خویش پایبندند.»

هاشمی به صدر اسلام باز می‏گردد و از اتهاماتی که به پیامبر اکرم می‏زدند، سخن می‏گوید. او این اتهامات را نافرجام تلقی می‏کند و جمعیت کثیر مسلمانان را نیز دلیلی بر مدعای خود می‏داند. پس از این نوبت به تاریخ انقلاب می‏رسد. در تمام این فضاها، مضمون اصلی یادداشت هاشمی دقیقا همان مضمون نامه سرگشاده خطاب او به رهبر انقلاب است. یعنی او به گونه‏ای غیرمستقیم می‏گوید مورد اتهام قرار گرفتم. مظلوم هستم. این اتهامات راه به جایی نخواهد برد و کسانی هم که به من اتهام می‏زنند، چنین و چنان هستند.

هاشمی بعد از بیان سیری از مبارزات امام با طاغوت و حکومت استبدادی، به ماجرای شهادت جاج آقا مصطفی اشاره می‏کند. او می‏نویسد: «رژیم پهلوی براساس اطلاعات میدانی ساواک که بعضاً تا عمق خانواده‌ها نیز نفوذ داشت، مانند سران مشرک قریش، پی به عجز خویش در مقابله با اقبال روزافزون مردم به امام و نهضت روحانیت برد و در همان سال، دو سیاست را برای ترور فیزیکی و شخصیتی امام پی گرفت.»

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ادامه می‏دهد: «برای ترور فیزیکی نور چشم امام، حاج آقا مصطفی خمینی را در آبان ماه ۱۳۵۶ نشانه گرفتند تا امام را از ادامه مبارزه مأیوس کنند. اما وقتی استواری امام را در تداوم مبارزه و صلابت مردم در حمایت از امام دیدند، در دی ماه همان سال سیاست ترور شخصیتی امام را در دستور کار خویش قرار دادند و مقاله‌ای سراسر توهین و تهمت به امام را در روزنامه اطلاعات منتشر کردند که به اعتراف دوست و دشمن، اتفاقات پس از آن، سقوط رژیم پهلوی را در سراشیبی تسریع نهاد.»

به نظر می‏رسد نیازی به توضیح معنای سیاسی‏ای که این فرازهای یادداشت می‏تواند داشته باشد، نباشد. هاشمی خود را در مقام امام تصویر می‏کند و گویا در این میان مهدی هاشمی هم همان آقا مصطفی است. بعد از مقاله توهین‏آمیز روزنامه اطلاعات هم زمینه‏های سقوط رژیم پهلوی فراهم می‏شود.

فرازهای بعدی یادداشت باز هم یادآور همان نامه سرگشاده است: «مردم همه شهرهای ایران، به خصوص مردم شهر قم که امام را با همه سوابق می‌شناختند، چون آتش‌فشانی به خروش آمدند و اگرچه در ۱۹ دی در خیابان‌های قم در خون خویش غلتیدند، اما گدازه‌های خشم و نفرت خویش را بر کاخ پوشالی و سست بنیاد پهلوی ریختند.»

هاشمی ادامه می‏دهد: «همراهی پیر و جوان و زن و مرد قم با طلبه‌ها، فضلا، علمای بیدار و مراجع بزرگوار برای دفاع از حقانیت وجود یک سید جلیل‌القدر از سلاله پاکان ثابت کرد که تقدیر الهی در قرار دادن مضجع شریف حضرت معصومه(س) در قم و بعدها تأسیس حوزه علمیه در این خطه از جغرافیای وسیع ایران بی‌حکمت نبوده است.»

نقشی که هاشمی برای مردم قم تصویر می‏کند در کنار اتهاماتی که در بند پایانی به دولت می‏زند، باز هم معنادار است. این شاید اولین بار باشد که او این چنین در سالروز قیام 19 دی یادداشت می‏نویسد و این انتخاب زمانی بدون منطق نیست. هاشمی می‏افزاید: «مردم قم در ۱۹ دی ۱۳۵۶ با خون خویش درختی را آبیاری کرده‌اند که سالها پیش خون مردم تهران و کفن‌پوشان ورامین و خود قم در پای نهال آن ریخته شده بود. درختی که شاگردان امام در طول ۱۵ سال تبعید رهبر خویش با تحمل مرارت‌های شکنجه و زندان نگذاشتند شاخه‌های انحرافی بر آن رشد نماید، درختی که یک سال پس از قیام خونین مردم قم با عنوان "جمهوری اسلامی" ثمر داد. درختی که در سالهای پس از پیروزی، تثبیت و تداوم خویش با حضور مردم و اهدای خون جوانان در دفاع مقدس، سایه گستر شده است.»

بعد از این همه و بعد از ذکر معنادار تلاش‏های روحانیت و علما برای مقابله با انحرافات، هاشمی به زمان اکنون می‏رسد و می‏گوید: «اینک ۳۰ سال از پیروزی انقلاب اسلامی می‌گذرد و بقایای فکری دین‌زدایی و روحانیت‌ستیزی که در بهار هوشیاری مردم ایران، چون مارهای افسرده سر در خاک انتقام فرو برده بودند، در پاییز بداخلاقی‌های سیاسی و اختلافات سلیقه‌ای، پوست‌اندازی کرده و سر برآورده‌اند و خاکریز به خاکریز جلو می‌آیند و شاهدیم که پس از توهین و تهمت به سران روحانی عرصه سیاست در ۳۰ سال گذشته، به فضلا، علما و مراجع قم رسیده‌اند.»

دو پاراگراف آخر در واقع مهر تأییدی است بر تحلیل‏هایی که از پاراگراف‏های قبل ارائه شد. هاشمی خود را بر حق می‏بیند. معتقد است به او و شاید فرزندش اتهام زده شده است. جریان مقابل جریانی است که دین‏زدا و روحانیت‏ستیز است و مردم قم، یعنی علما و روحانیت در مقابل تخریب‏ها و هجمه‏های این جریان قرار دارند، نه شخص هاشمی. اکنون نیز آنان باید به صحنه بیایند و دست آخر به این وضعیت پایان دهند. لازمه منطقی این هم طبعا بزرگ کردن خطر انحرافات دولت و جاانداختن ضدروحانیت بودن آن است.

هاشمی در پاراگراف آخر می‏نویسد: «تأسف‌آور است که این بار برای توهین و تهمت، لباس رشیدی مطلق‌ها را درآورده و خرقه دوستی و ارشاد پوشیده‌اند، رندانه با چراغی که دروغ را اخلاق، تهمت را مبارزه و توهین را جهاد می‌دانند، مزوّرانه پشت خاکریزی پناه گرفته‌اند که مطمئناً آخرین و بالاترین هدف آنها خواهد بود.»

با این همه و در شرایطی که خاتمی نیز نقش‏آفرینی‏های جدیدی را آغاز کرده، احتمال برگزاری دادگاه مهدی هاشمی در آینده نزدیک وجود دارد و در شرایطی که تلاش‏های عمده‏ای برای ضدولایت فقیه، ضد روحانیت و فاسد نشان دادن دولت آغاز شده، آیا باید یادداشت هاشمی را چراغ سبزی برای شروع ماجرایی دیگر قلمداد کرد؟ این سوالی است که پاسخ به آن چندان آسان به نظر نمی‏رسد. اما شناختن پازل ترسیم شده می‏تواند از غلطیدن آگاهان سیاسی و خصوصا حوزوی به درون آن جلوگیری کند.

پی‌نوشت‌ها:

1-نقیب زاده هفته نامه توانا مرداد 78
2-اشاره به سخنان آقاجری
3-محسن کدیور روزنامه صبح امروز فروردین 78
4-مقصور فراستخواه روزنامه ایران شهریور 77
5-حبیب الله پیمان - هفته نامه مبین - 10/7/78 – شماره 341 - ص2-7
6-مصطفی ملکیان - روزنامه خرداد - مهر 78
7-سهراب بهداد - روزنامه نشاط - اسفند 77
8-مرتضی کاظمیان - روزنامه توس - مرداد77
9-ابراهیم یزدی - هفته نامه آبان - فروردین 78
10-رجانیوز 10 آذر 88
11-اکبر گنجی - ماهنامه کیان - فروردین 77

نسخه ضد ایرانی خانم وزیر

هیلاری کلینتون در سخنانی که روز سه شنبه در ابوظبی بیان کرد، خط جدیدی را برای حمله تبلیغاتی علیه ایران به دست رسانه ها داد.


به گزارش کلمه ، روزنامه نیویورک تایمز در گزارشی در مورد سفر هیلاری کلینتون به منطقه نوشت: اظهارات وزیر خارجه آمریکا درباره ایران و برنامه هسته ای این کشور بحثها را در خاورمیانه درباره تهران داغ می کند.

هیلاری کلینتون مدعی شد: تحریمهای بین المللی علیه ایران به ویژه در زمینه مانع سازی در روند پیشرفت برنامه هسته ای ایران در حال ثمردهی است. کلینتون در حالی از ثمردهی تحریمها بر برنامه هسته ای ایران می گوید که ایران در ماههای اخیر توانسته است به غنی سازی اورانیم سه و نیم درصد و نیز 20 درصد ادامه دهد، قلب راکتور بوشهر را بارگذاری کند و به زودی نیز میله های سوختی را برای استفاده در راکتور تحقیقاتی تهران عملیاتی کند.


روحانی 23 تیر و روحانی پس از فتنه!

مردم ایران دوست دارند شما به عنوان نماینده مقام معظم رهبری در شورای عالی امنیت ملی یک بار دیگر در اجتماعات آنها ظاهر شوید و همان مواضع قاطع و انقلابی ۲۳ تیر ۷۸ را در مورد اشرار و سران فتنه و فتنه‌انگیزان داخلی و خارجی تکرار کنید.


به گزارش  کلمه ، سرمقاله امروز این روزنامه به قلم  محمد کاظم انبارلویی حاوی بررسی و نقد سخنان جدید حسن روحانی است که در ادامه می آید:

حوادث تلخ ۱۸ تیر سال ۷۸ را همه به خاطر دارند به بهانه حکم دادگاه مبنی بر توقیف روزنامه سلام یک اعتراض به اصطلاح دانشجویی رخ داد که پنج روز برخی خیابان‌های تهران را دچار آشوب کرد. ته سازماندهی این شورش به دو نفر ختم می‌شد که پیوند با سرویس‌های امنیتی خارج داشتند که بعدها به "ملوس و منوچ" معروف شدند. یک جریان سیاسی متاسفانه فریب باند "ملوس و منوچ" را خورد و به سمت ساختارشکنی رفت. 

مردم در ۲۳ تیر ماه در تهران و برخی شهرستان‌ها به خیابان‌ها ریختند و بساط شرارت این جماعت را جمع کردند. شب ۲۳ تیر بحث این بود که فردا چه کسی در جمع مردم تهران سخنرانی می‌کند. سراغ برخی رجال سیاسی و مذهبی رفته بودند که استنکاف کردند. عاقبت قرعه فال به نام حجت‌الاسلام والمسلمین حسن روحانی افتاد. ایشان هم روز ۲۳ تیر یک نطق تاریخی فرمودند که انصافا در تاریخ ایران پس از انقلاب می‌ماند.

روز ۲۳ تیر در شورای تیتر "رسالت" هنگامی که می‌خواستیم تیتر یک روزنامه را انتخاب کنیم تعداد زیادی سوتیتر از نطق ایشان مهیا شده بود که انصافا هر یک بهتر از دیگری بود. سرانجام پس از شور، دو جمله از جملات ایشان را انتخاب کردیم و به اصطلاح یک تیتر دو جمله‌ای زدیم. آن دو جمله این بود:
* ملت ایران حرمت شکنی‌ها را تحمل نمی‌کند * هر گونه حرکت عناصر آشوبگر به شدت سرکوب می‌شود 
از دیگر بیانات ایشان که زینت بخش سوتیترهای صفحه اول روزنامه بود این جملات بود:
* اهانت به مقام عظمای ولایت، اهانت به ملت ایران و اهانت به همه آزادگان جهان است
* دستگیرشدگان عناصر شرور، سابقه‌دار و وابسته به گروهک‌های معاند و ورشکسته هستند و به مردم معرفی می‌شوند ***
روز یک‌شنبه گذشته چند روزنامه دوم خردادی تیتر اول خود را به سخنان حجت‌الاسلام والمسلمین حسن روحانی اختصاص داده بودند. برخی از قول ایشان نوشته بودند:
*نخبگان به دلیل فضای هجمه و تهمت سکوت کرده‌اند

بنده به عنوان یکی از علاقه‌مندان به ایشان نمی‌دانم منظور ایشان از سکوت نخبگان چیست؟ این نخبگان چه کسانی هستند و چند نفر می‌باشند؟ آیا واقعا نخبگان سکوت کرده‌اند؟! اگر نخبگان سکوت کرده بودند پس این اقتدار ملی پس از فتنه سال ۸۸ از کجا پدید آمد؟ 

اگر نخبگان سکوت کرده بودند منشاء امنیت ملی ما که چشم قدرت‌های جهان را خیره کرده است، کجاست؟

اگر نخبگان سکوت کرده بودند این عزت ملی و عظمت ایران به خاطر چیست؟

اگر نخبگان علمی ما سکوت کرده بودند پس این حضور ایران در باشگاه‌ هسته‌ای جهان و باشگاه هوافضای جهان و فتح قله‌های علمی در نانوتکنولوژی و سلول‌های بنیادی و... چیست؟

اگر نخبگان سیاسی ما سکوت کرده بودند، که آمریکا کشور را دوروزه قورت می‌داد!

اگر نخبگان اقتصادی ما سکوت کرده بودند پس توفیق دولت در کنترل و مهار و مدیریت قانون هدفمند کردن یارانه‌ها که همه به اصطلاح نخبگان دولت‌های قبل از نزدیک شدن به آن هراس داشتند چیست؟ 

اگر نخبگان ما در حوزه و دانشگاه سکوت کرده بودند پس این سرمایه اجتماعی دولت نهم و دهم که متکی به آرای میلیونی مردم است از کجا آمده است؟

جناب حجت‌الاسلام والمسلمین حسن روحانی! منظور شما از سکوت نخبگان و فضای تهمت و هجمه چیست؟ 

اگر منظورتان شرارت اهل فتنه، منافقین جدید، کسانی که با مردم و رهبری و امام پیمان شکنی کردند و به اردوگاه آمریکا و انگلیس و رژیم صهیونیستی رفتند و به ملت ایران و مقدسات نظام و آرمان‌های اسلام و امام اهانت و هجمه کردند می‌باشد، چرا بیش از یکسال است سکوت کرده‌اید و در برابر این شرارت‌ها لب باز نکرده‌اید. شما که در ۲۳ تیر در نقش مالک اشتر و حضرت عمار ظاهر شدید و ۵ روز شرارت منافقین جدید و قدیم را تاب نیاوردید و فرمودید؛ "ملت ایران حرمت شکنی‌ها را تحمل نمی‌کنند"، چرا در جریان فتنه ۸۸ این حرمت شکنی‌ها را تحمل کردید؟ شما که از شعارهای موهن و اقدامات ضد اسلامی و ضد انقلابی آنها بر حسب شغل و سمت خود در شورای عالی امنیت ملی مطلع بودید، چرا سکوت کردید؟

جناب آقای روحانی! شما در این صف آرایی نخبگان کجا هستید؟ یک عده از کسانی که عنوان نخبگی را یدک می‌کشیدند در آزمون فتنه سال ۸۸ درجه نخبگی خود را نشان دادند و برای تقویت صدای آمریکا و صدای بی بی سی به لندن و واشنگتن رفتند اینها کجا سکوت کردند؟ صدای گوشخراش آنها هر شب در داخل مرزهای ایران شنیده می شود. اینها آبروی نخبه و نخبگی را برده‌اند.

عده کثیری از نخبگان در کنار رهبری مظلوم انقلاب ایستادند و شجاعانه از حریم اسلام و انقلاب و نظام دفاع کرده و خود را در تاریخ ایران و اسلام جاودانه کردند. این وسط چند عدد نخبه می‌ماند که نه آن طرف رفتند و نه این طرف آمدند آیا شما می‌توانید به نام، نام خانوادگی، نام پدر، شغل، سمت و... از آنها یاد کنید؟

سؤال این است که جنابعالی که بحمدالله سابقه ارزشمند و انقلابی و پاک دارید در دسته اول قرار دارید یا در دسته دوم یا خدای ناکرده دردسته سوم جای دارید؟!

حزب اللهی‌ها و مردم ما دوست دارند شما را در همان اندازه‌ای که در روز ۲۳ تیر ۷۸ ظاهر شدید و کلام آتشین شما گرما بخش محافل حزب‌اللهی‌ها بود ببینند.

مردم ایران دوست دارند شما به عنوان نماینده مقام معظم رهبری در شورای عالی امنیت ملی یک بار دیگر در اجتماعات آنها ظاهر شوید و همان مواضع قاطع و انقلابی ۲۳ تیر ۷۸ را در مورد اشرار و سران فتنه و فتنه‌انگیزان داخلی و خارجی تکرار کنید

خاتمی پیشنهاد مناظره داد!

رئیس‌جمهور سابق کشورمان با بیان اینکه «بزرگترین حق‌الناس، حاکمیت مردم بر سرنوشت‌شان است»، پیشنهاد داد تا عملکرد دو طرف در یک فضای آزاد، مناظره و بحث بین طرفین برگزار شود و اگر اشتباهی از هر کدام از طرفین بوده در آن مناظره به آن اعتراف شود.

به گزارش کلمه ، سیدمحمد خاتمی در دیدار با جمعی از اساتید دانشگاهی و اعضاء جامعه پزشکی با بیان اینکه «تدبیر حکم می‌کند منتقدان و معترضان معتقد به اصل نظام تقویت شوند»، گفت:« باید شخصیت‌های با سابقه ولو معترض؛ سرمایه‌ای به حساب بیایند که پیرامون آنان بخش عظیمی از نیروهای جوان جامعه که به هر حال اعتراضی هم دارند جمع شوند و در کنار اصل نظام و انقلاب و راه امام بمانند.»

رئیس دولت اصلاحات با اشاره به مباحث مطرح شده از سوی او، تصریح کرد: «اگر حرف و حدیثی هست دعوا بر سر قدرت نیست ما خودمان مطرح نیستیم و اگر نگرانی هست این نیست که بنده در عرصه نیستم و کس دیگری در عرصه مسئولیت است؛ نگرانی از این است که خدایی نکرده این نظام و انقلاب لطمه بخورد.»


عکس های تئاتر هدا گابلر غیر قانونی گرفته شده است

حسین مسافرآستانه مدیر مرکز هنرهای نمایشی علیرغم تکذیب اظهار نظرها درباره تئاتر مستهجن هدا گابلر در عین حال گفت: عکس‌های منتشره به صورت غیرقانونی و بدون مجوز از اجرای ویژه خبرنگاران و منتقدین گرفته شده است.

گزارش تصویری مرتبط
-------------------------------

به گزارش کلمه، در پی انعکاس گزارش خبرگزاری فارس درباره نمایش مستهجن «هدا گابلر» که بازتاب وسیعی در رسانه ها داشت و در نهایت منتهی به توقف اجرای این نمایش در تئاتر شهر شد، «حسین مسافرآستانه» مدیر مرکز هنرهای نمایشی جوابیه‌ای منتشر کرد.
آستانه از یکطرف همه اظهار نظرها درباره تئاتر هدا گابلر را تکذیب کرده و در عین حال از سوی دیگر می گوید: عکس‌ها ی منتشره به صورت غیرقانونی و بدون مجوز از اجرای ویژه خبرنگاران و منتقدین بوده گرفته شده است.سئوال این است که مگر چه چیزی در این عکس ها بوده است که نگرانی وی را بر انگیخته و مردم نمی بایستی از گزارش آن مطلع باشند.
اظهارات آستانه در حالی است که طبق عرف معمولا نمایش اول تئاترها برای خبرنگاران و عکاسان رسانه های خبری برگزار می شود و شرکت کنندگان نیز خبر و عکس و گزارش تهیه می کنند وتاکنون هیچ ممنوعیتی در انتشار گزارش وجود نداشته است.بهتر است به جای اینگونه فرافکنی ها مقداری به دغدغه های دینی مردم توجه کنید.
روابط عمومی مرکز هنرهای نمایشی اعلام کرد:حسین مسافرآستانه که با اشاره به نقدها و یادداشت‌هایی که از سوی برخی رسانه‌ها درخصوص نمایش «هدا گابلر» صورت گرفته، عنوان کرد: به طور کلی وضعیت کنونی تئاتر نسبت به آن چه به عنوان نیازهای فرهنگی جامعه می‌شناسیم و توقعی که از تئاتر در راستای پاسخگویی به این نیازها داریم کاملاً مطلوب نیست و افق سیاست‌ها و نگاه مرکز هنرهای نمایشی و معاونت محترم هنری آقای شاه‌آبادی در جهت تبیین نیازها و پاسخگویی به آن و اصلاح و ترمیم تجربه‌ها و مسیرهای رفته و گام نهادن در فضا و چشم‌اندازهای نوین است.
وی افزود: البته، این بدان معنا نیست که تئاتر کشور در راستای ویژگی‌های خودش هیچ وظیفه‌ای را در نظر ندارد و هیچ نقش مؤثری را ایفا نمی‌کند.
به گفته وی، تئاتر کشور تاکنون به تناسب وسع و منابعی که داشته حرکت‌های مقطعی و خوبی داشته است ولی این، همه ظرفیت تئاتر کشور نیست و قطعاَ، درصدد آن هستیم با نیازسنجی‌ها، آسیب‌شناسی‌ها و مطالعاتی که در این حوزه صورت گرفته برنامه‌های مؤثرتر و جدی‌تری را با همدلی خانواده تئاتر کشور و دلسوزی و حمایت مدیران ارشد فرهنگی و اجتماعی به اجرا درآوریم.
مدیرکل هنرهای نمایشی با بیان اینکه تئاتر در تبیین نیازهای فرهنگی جامعه و بخصوص در زمینه‌زیرساخت‌های فرهنگی جامعه نقش بزرگ و مؤثری دارد،‌ادامه داد: تئاتر کشور تاکنون به بخشی از نیازهای جامعه درحوزه‌های اجتماعی، فرهنگی، اخلاقی، مذهبی و آیینی و ... پرداخته است اما از انتظار واقعی و جایگاه حقیقی‌اش فاصله دارد.
وی اضافه کرد: به عنوان مثال درزمینه تولید آثار مذهبی تئاتر آنچنان که باید و آنچنان که نیاز مخاطب و جامعه ما بود تاکنون، وظیفه خود را به نحو احسن انجام نداده است.
مسافرآستانه اعلام کرد: از همین‌رو، رویکرد جدید مرکز هنرهای نمایشی توجه بیشتر و اهتمام جدی‌تر به نیازهای واقعی جامعه و مقتضیات و ضرورت های فرهنگی و اجتماعی و اخلاقی و مذهبی خواهد بود و بر آن هستیم تا از این پس، در ایام خاص و مناسبت‌ها پیرامون تاریخ اسلام و تشیع ؤ‌آیین‌های ارزشمند و میراث فرهنگی و تاریخی این سرزمین روند تولید نمایش‌های مناسب با نیازهای جامعه فزونی یابد.
وی خاطرنشان ساخت: با توجه به فرهنگ عمومی جامعه و برخورداری ارزش‌های فرهنگی ، اعتقادی، دینی، آرمانی و آیینی غنی .و بی‌شمار قطعاَ بر آنیم تا درسال و در هر دوره شاهد تولید انبوه نمایش‌هایی باشیم که مبتنی بر نیاز مخاطبان واقعی ساخته و پرداخته شود.
مدیر کل هنرهای نمایشی با اشاره به جایگاه تئاتر در حوزه‌های تعلیم و تربیت و رسالت انکارناپذیر آن در این عرصه‌ها یادآور شد: متأسفانه احساس می‌شود دردوره‌های پیشین توجه شایسته و کافی در سیاست‌ها، برنامه‌ها و حمایت‌ها به این حوزه‌ها صورت نگرفته و یا کمتر صورت گرفته است.
وی «نظام‌مندی»، «سیاستگذاری» و «تبیین استراتژی‌های لازم» مبتنی بر سیاست‌های کلان فرهنگی کشور و برنامه‌ریزی برای آن را سرلوحه فعالیت‌های مرکز هنرهای نمایشی عنوان کرد و افزود: به همین دلیل از این پس، تمام حمایت‌های خود را مبتنی بر برنامه‌های هدفمند نمایشی متمرکز خواهیم کرد.
وی ادامه داد: امیدواریم با یاری همه مسئولین فرهنگی و دلسوزان این حوزه اعم از مسئولان دولتی، نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی، خانواده تئاتر کشور و نهادها و ارگان‌های فرهنگی و اجتماعی بیش از گذشته با زمینه‌سازی برای رشد، توسعه، پویایی و ارتقای تئاتر کشور شاهد دستاوردها و برآیندهایی باشیم که برآمده از نیازهای واقعی جامعه اسلامی و دینی است.
اهتمام به پژوهش و تولید نمایش و نمایشنامه‌های فاخر و متعهد،نگاه جدی به تولید آثار فاخر، فرهنگی و نیز ،تولیدآثار مبتنی بر مضامین دینی ، عاشورایی، علوی، رضوی ، دفاع مقدس و ...، توجه جدی به گروه‌های نمایشی شهرستانی، کشف و توجه جدی به استعدادهای جوان ‌و برنامه‌ریزی و تلاش برای گسترش مخاطبان و تحقق شعار تئاتر برای همه را از جمله محورهای سیاست‌ها و برنامه‌های مرکز هنرهای نمایشی عنوان کرد و اظهار داشت: قطعاَ برآیند نتایج برنامه‌ها و سیاست‌های جدید مرکز هنرهای نمایشی را ا ز این پس شاهد خواهید بود.
مدیر کل هنرهای نمایشی با اشاره به نمایش «هدا گابلر» در مجموعه تئاترشهر گفت: علیرغم آنچه که از عدم رضایت نسبت به وضعیت کنونی تئاتر عنوان کردم و بسیاری از هنرمندان جامعه ما نیز نسبت به آن رضایت کامل ندارند، برخوردهایی از این دست را که معلوم نیست از سر غرض‌ورزی است و یا ناآگاهی نشانه ظلم آشکار و دشمنی نسبت به ماهیت تئاتر می‌دانم و هر انسان آگاهی که مختصر اطلاعاتی نسبت به تئاتر و نویسندگان این حوزه، مسئولین این حوزه و ... داشته باشد به راحتی به ناعادالانه بودن چنین اظهارنظرهایی پی خواهد برد.
به گفته وی ایبسن در دنیا نویسنده شناخته شده‌ای است و از آن هم به عنوان منتقد بزرگ فساد درجوامع غربی و نویسنده‌ای مردم‌گرا و اخلاق‌گرا اسم برده شده است. اکثر آثار این نویسنده در ایران ترجمه شده و بعضی از آنها در رسانه ملی هم پخش شده است و نسبت اباحه‌گری و ابتذال و نیست انگاری به این نویسنده فقط از روی جهالت است.
مدیرکل هنرهای نمایشی ضمن قدردانی از نگاه‌های هوشمندانه و حساسیت دلسوزانه‌ای که در رسانه‌ها وجود دارد،خاطرنشان کرد: مواظب باشیم بعضاَ ‌از سر غفلت و ناآگاهی و یا غرض‌ورزی به تئاتر و تئاتری ظلم نکنیم و شایسته نیست به خاطر برخی سوءتفاهمات و استنباط‌های شخصی و احساسی، تن تئاتر و هنرمندان تئاتر را بلرزانیم.
به گفته وی،‌ مرکز هنرهای نمایشی با اهتمام، دقت و حساسیت، خود را پاسدار ارزشهای اخلاقی و اعتقادی می‌داند و مصرانه و مستمر، بر آن است تا از آثاری حمایت کند که منطبق بر ارزشها و منویات اخلاقی و اعتقادی جامعه باشد و به شدت از این حوزه مراقبت می‌کند و اگر احساس کند گروهی یا جریانی در این زمینه قصور داشته، شدیداَ برخورد می‌کند.
مسافرآستانه یادآور شد: نمایش هدا گابلر ‌در سال گذشته در جشنواره تئاتر فجر حضور داشته و از آن زمان تاکنون در نوبت اجرای عمومی بوده است. در آن اجراها هم بسیاری از خبرنگاران، منتقدان و عکاسان، تماشاگر این نمایش بودند و اخبار و گفت‌ وگوهای بسیاری نیز، از آن در رسانه‌ها منتشر شده است ولی هیچ‌ گاه، چنین نسبت‌های ناروایی به آن داده نشده است.
وی افزود: بنده نه به دلیل مسئولیتم بلکه به عنوان یک نفر علاقه‌مند به تئاتر اغلب نمایش‌ها را می‌بینم. این نمایش را از نزدیک تماشاگر بودم و علیرغم اینکه نظرات و نقدهایی نسبت به این اجرا دارم، به طورکلی همه آنچه که در اظهارنظرها آمده است تکذیب می‌کنم.
به گفته وی، آنچه دستاویز برخی اظهارنظرهای شتابزده را پیرامون این نمایش سبب شده، عکس‌هایی است که متأسفانه به صورت غیرقانونی و بدون مجوز از اولین اجرای آن که ویژه خبرنگاران و منتقدین بوده است، صورت گرفته،‌اجرایی که برای اولین بار با لباس، گریم، دکور صورت گرفته و قطعاَ، ‌در همه آنها نقایص بسیاری وجود دارد و شورای نظارت مرکز هنرهای نمایشی پس از این اجرا نظارت‌های لازم را با حساسیت‌های ویژه متذکر شده و به اصلاح آن پرداخته است.
مدیرکل هنرهای نمایشی ضمن تشکر از همه رسانه‌های دلسوز و مسئولین فرهنگی، خواستار همدلی و همیاری با خانواده تئاتر شد و اظهار امیدواری کرد تا با حمایت‌های جدی از حوزه تئاتر شاهد پویایی و اعتلای این هنر باشیم.
وی با بیان اینکه تئاتر یک محصول فرهنگی است از همه طیف‌های جامعه خواست در نقد آثار فرهنگی رویکردهای فرهنگی داشته باشیم و همه کمک کنیم تا هنرمندان تئاتر کشور به جای دغدغه‌های پیش پاافتاده و روزمرگی و رفاهی، به رسالت، جایگاه، اهداف کلان و ساختارهای محتوایی، مضمونی و اجتماعی تئاتر بیندیشند و منصفانه در تمامی زمینه‌های مشارکت کنند.


فارس: در تمامی برنامه‌های نمایشی و تئاتر روال بر این است که اولین اجرا را با حضور خبرنگاران ، عکاسان و تصویربرداران برگزار می‌نمایند. هدف از دعوت رسانه‌ها در اولین اجرا بخاطر پوشش خبری مناسب و تبلیغ برای اجرا و عدم مزاحمت برای مخاطبان در روز های بعدی اجرا می باشد. چون ممکن است تمرکز مخاطب با صداهای شاتر دوربین ها و حرکت عکاسان در سالن و نورسنجی‌ها در روی صحنه به هم بریزد و برای جلوگیری از این حاشیه هاست که همیشه در هر نمایشی اولین اجرا مخصوص نماینده رسانه‌ها(خبرنگار و عکاس) است.
از سوی دیگر هدف از اجرای نمایش ویژه نمایندگاه رسانه‌های خبری نوعی تبلیغ برای نمایش است به این ترتیب که خبرنگاران با تهیه عکس و خبر درباره نمایش و انتشار آن زمینه آشنایی مخاطبان با اثر را فراهم می کنند. چون برنامه های تئاتر مخاطبان خاصی دارد که از طریق انتشار اخبار و تبلیغات در حد پوستر و ارسال دعوت‌نامه به نمایش آن می‌روند و اینگونه ساپورت رسانه ای بخصوص در قالب تصویر خیلی برایشان مهم است. زیرا در جذب مخاطب تاثیر بسزایی دارد. بنابراین این اجرا مختص خبرنگاران و تصویربرداران بوده و بحث مجاز و غیر مجاز منتفی است.
ثانیا خبرنگاران و عکاسان و تصویربرداران طبق روال همیشگی با مراجعه به واحد روابط عمومی و معرفی خود به عنوان خبرنگار و عکاس با ارائه کارت شناسایی، مجوز حضور در سالن نمایش ویژه را دریافت می‌کنند که خود به منزله آزادی برای تهیه عکس و گزارش است. لازم به ذکر است، نامه(مجوز) اخذ شده موجود است و در صورت لزوم در اختیار مخاطبان قرار خواهد گرفت.


پیش‌بینی سایت ضدانقلاب درباره حرکت هاشمی در حمایت از جریان فتنه!

پیش‌بینی سایت ضدانقلاب درباره حرکت هاشمی در حمایت از جریان فتنه!
یک سایت ضد انقلاب پیش بینی کرده است که آقای هاشمی در «وقت موعود» ممکن است آشکارا به نفع جریان فتنه موضع گیری کند.
یکی از سایت‌های حامی جریان فتنه نوشت، روزنامه‌ای که «اعتقاد جانانه‌ای به شخص هاشمی دارد»، در آستانه آشوب‌های سال گذشته از قطعی بودن اغتشاشات خبر داده است.

سایت «روزآنلاین» که با همکاری تعدادی از خبرنگاران سابق رسانه‌های اصلاح‌طلب و از خارج کشور اداره می‌شود، با اشاره به سرمقاله روزنامه منتسب به آقای هاشمی رفسنجانی پیش از آغاز آشوب‌ها، نوشت که «روزنامه جمهوری اسلامی که اعتقاد جانانه‌ای به شخص هاشمی دارد، این سرمقاله بی‌پروا را درست در آستانه اعتراضات مردمی چاپ کرد و نشان داد که قرار نیست تا این بار به سکوت از بحران گذشت.»

این سایت البته پیش بینی روزنامه جمهوری اسلامی را در راستای نامه جنجالی آقای هاشمی به رهبر معظم انقلاب ارزیابی کرده و نوشته است که «هاشمی رفسنجانی چند روزی مانده به انتخابات خرداد ۸۸ در نامه‌ای بی‌سلام به رهبری خبر داد که دود آتش را می‌بیند.»

هاشمی گفت که می‌خواهد خواسته‌های فتنه‌گران را بزند

روزآنلاین در ادامه به نماز جمعه ۲۶ تیر ماه آقای هاشمی اشاره کرده است و آن را «سخت‌ترین» نماز جمعه او دانسته. به نوشته این سایت رئیس مجلس خبرگان در این روز گفته است که می‌خواهد‌‌ همان حرف فتنه گران را بزند: هاشمی در خطبه‌ها و میان شعارهایی که صدای بلندگو را محو می‌کرد، خواست تا سکوت برقرار شود و با صراحتی که به او نمی‌آمد، گفت که می‌خواهد حرف معترضین را بزند. میان خطبه‌ها، برای اولین بار پس از سال‌ها انبوه جمعیت شعار می‌داد: هاشمی هاشمی خدا تو را نگهدار.

هاشمی در «وقت موعود» به نفع جریان فتنه موضع گیری می کند

این سایت ضد انقلاب همچنین پیش بینی کرده است که آقای هاشمی در «وقت موعود» ممکن است آشکارا به نفع جریان فتنه موضع گیری کند: شطرنج خشن سیاست ایران، مهره‌های بسیاری را از اصلاحات گرفته اما یک فیل خاموش (آقای هاشمی) در گوشه‌ای به انتظار نشسته که ممکن است به وقت موعود با یک حرکت عاقبت بازی را تغییر دهد. فیلی که هم سیاه است و هم سفید.

گفتنی است، مواضع آقای هاشمی به گونه‌ای است که بخش‌هایی از جریان فتنه با استناد با آن ادعا می‌کنند، رئیس مجلس خبرگان حامی و تکیه گاه فتنه گران است؛ همین موضوع سبب افزایش انتقاد و اعتراض از آقای هاشمی در مجلس خبرگان و عرصه سیاسی کشور شده است. منتقدان از آقای هاشمی می‌خواهند که مواضع خود را در برابر جریان فتنه روشن و از ابهام خارج کند.

افشای‌توطئه‌صهیونیستها علیه‌پرس‌تی‌وی

«لورین باث» خبرنگار شاغل در شبکه ماهواره ای «پرس تی وی» فاش کرد: چندین موسسه یهودی و گروه های مورد حمایت صهیونیست ها با ارسال یادداشت و نامه به سفارت این رژیم در لندن تاکید کرده اند که، برنامه های شبکه تلویزیونی «پرس تی وی» بر خلاف مصلحت افکار عمومی انگلیس است و باید هرچه سریع تر مجوز این شبکه برای فعالیت از لندن باطل شود.


روزنامه «القدس العربی» با انتشار این خبر نوشت: «لورین» همچنین فاش ساخت که مقامات سفارت اسرائیل در لندن حامی مالی این گروه ها بوده و چندین مورد نیز سعی کرده اند با ارسال پول به خبرنگاران این شبکه اقدام به فریفتن خبرنگاران کنند.

این روزنامه عربی در ادامه می افزاید: تولید مستند «تذکروا فلسطین»( فلسطین را یاد کنید) از این شبکه، موجب خشم صهیونیست ها شده و پوسترهایی که اخیر در انگلیس و ایرلند به چاپ رسیده که در آن جمله «فلسطین را رها کنید» درج شده است، به سرعت توسط صهیونیست ها جمع آوری شد زیرا «پرس تی وی» به انتشار گسترده تیزرهای این پوستر اقدام کرده بود.

برایه گزارش «القدس العربی»، یکی دیگر از دلایلی که صهیونیست ها بر اساس آن ادعای «ملت یهود ستیزی» شبکه «پرس تی وی» را اعلام کرده اند، شکایت برخی از شهروندان انگلیسی از این شبکه است اما اکنون گفته شده که این شهروندان اصولا وجود خارجی نداشته اند! تنها یکی از آنان یک هکر معروف اسرائیلی است که برای سرکیسه کردن مقامات انگلیسی و اسرائیلی سعی کرده که با دریافت پول اقدام به هک سایت «پرس تی وی» کند.